این بار، قصد داریم تا مبانی معاملاتی سطوح پشتیبانی/مقاومت را مطالعه کنیم و ببینیم که آیا این استراتژی به "هدف نهایی بازار بورس" نزدیک است و یا خیر.
فقط یک معامله گر تنبل، پس از چند ماه معامله، از مواجهه با مفهوم سطوح پشتیبانی/مقاومت در رابطه با حرکت قیمت فرار می کند. در اینترنت، تبلیغات متعددی از استراتژیهای معاملاتی سطوح، «معاملات سطوح سودآور»، «سطوح تجاری به عنوان یک حرفهای»، «استراتژی فوق العاده سودآور معاملات سطوح» و غیره وجود دارد.
در انجمنها نیز به همین صورت است، انتقاد از اندیکاتورهای مختلف و تعریف و تمجید از تجزیه و تحلیل سطوح در نمودار خالی یک امر رایج است. کسانی که بدون اندیکاتور معامله میکنند، در بکاری گیری، معامله گران را با دید تحقیر نگاه میکنند، زیرا آنها "هنوز متوجه نشدهاند" و از این رو، از یک رویکرد حرفه ای برای انجام یک معامله فاصلهی زیادی دارند. اما در این بین یک ایرادی وجود دارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
بر اساس تجربه خودم از استفاده از سطوح افقی در انجام معاملات، میتوانم کسانی را که فکر میکنند این روش تجزیه و تحلیل چیزی جادویی یا برتر از استراتژیهای دیگر است ناامید کنم: سطوح به صورت 100% سود را تضمین نمیکنند. هر سطح قدرتمندی میتواند با قیمت شکسته شود. حتی اگر تمامی معامله گران فروم (انجمن) مورد علاقه شما و همهی تحلیلگران جهانی، این سطح را به عنوان یک سطح "بسیار قوی" نشان دهند، قیمت به راحتی میتواند از آن عبور کند. بعداً خواهیم دید که چرا این اتفاق میافتد.
مقاله شامل موضوعات زیر می باشد:
- پشتیبانی و مقاومت در معاملات فارکس چیست؟
- چرا پشتیبانی و مقاومت مهم هستند
- نحوه ترسیم خطوط پشتیبانی و مقاومت
- نحوه یافتن و استفاده از سطوح پشتیبانی و مقاومت: بهترین اندیکاتورها و استراتژیها برای S&R
- استفاده از خطوط روند
- نقاط پیوت
- سطوح پشتیبانی و مقاومت سهام: چگونه از آنها در انجام معامله استفاده کنیم؟
- خلاصه:
- پرسشهای پرتکرار در مورد پشتیبانی و مقاومت
بیایید ببینیم سطوح پشتیبانی/مقاومت (یا مناطق تقاضا/عرضه) به طور کلی چیست و چگونه شکل میگیرند.
پشتیبانی و مقاومت در معاملات فارکس چیست؟
من پیشتر در مقاله خود در مورد تجزیه و تحلیل تکنیکال در بخش اصطلاحات رایج به طور تصادفی به بحث پشتیبانی و مقاومت اشاره کردهام. اکنون وقت آن است که وارد جزئیات آن شویم.
سطح پشتیبانی به عنوان قیمت مورد علاقه خریدار در یک روند صعودی و یا علاقه فروشنده به یک روند نزولی تعریف میشود. این قیمتی است که باعث میشود معامله گران فعالانه از توسعه روند بیشتر پشتیبانی کنند. در مقابل، مقاومت به عنوان سطح قیمتیای تعریف میشود که باعث میشود شرکتکنندگان در بازار سود خود را تثبیت کنند و در جهت مخالف خط روند حرکت کنند، یعنی در برابر توسعه روند بیشتر مقاومت کنند. با این حال، سطوح پشتیبانی و مقاومت صرفاً در بازار سهامی که در ان روندی شکل گرفته است ثبت نمیشود. این سطوح کلیدی را میتوان در یک بازار خنثی نیز مشاهده کرد. در این صورت، سطح پشتیبانی با حد پایین کانال معاملاتی و سطح مقاومت - با حد بالایی آن منطبق خواهد شد. این مقادیر معمولاً با یک خط افقی نازک روی نمودار مشخص میشوند. من ترجیح میدهم از پرتوها استفاده کنم تا نقطه شروع را واضح تر ببینم. اکنون ثابت شده است که هر چه یک سطح قدیمی تر باشد، در مقایسه با مقادیر بعدی قوی تر است.
قیمت چگونه تشکیل میشود
قبل از آنکه به خواندن ادامه دهید، سعی کنید به این پرسش پاسخ دهید: "اصلاً چرا قیمت بالا و پایین میرود؟" به منحنی قیمت در نمودار فکر نکنید، نمونههایی از زندگی واقعی را به یاد بیاورید. به یاد بیاورید، چه اتفاقی در معاملات فروش و یا در زمان کمبود یک محصول اتفاق میافتد. به یاد آوردید؟
حال بیایید مثال شماره 1 را مطالعه کنیم
سه فروشنده گوجه فرنگی در بازار وجود دارد.
قیمت فروشنده اول برای هر کیلو کوجه فرنگی 50 واحد است
قیمت فروشنده دوم برای هر کیلو کوجه فرنگی 60 واحد است
قیمت فروشنده سوم برای هر کیلو کوجه فرنگی 70 واحد است
از کدام یک گوجه فرنگی خواهید خرید؟ حتماً انتخاب شما فروشنده اول خواهد بود چون برای شما سود بیشتری دارد. آیا افراد دیگر نیز چنین خواهند کرد؟ من فکر میکنم حتماً همین گونه خواهد بود. پس، درک قانون عرضه و تقاضا کار مشکلی نیست: "هر چه قیمت ک محصول کمتر باشد، تمایل به خرید آن بیشتر میشود".
اگر بخواهیم این قانون را برای معاملات بورسی اعمال کنیم، میتوان اینگونه گفت: معاملهگران خریدار برای کمترین قیمت پیشنهادی از طرف معاملهگران فروشنده با یکدیگر رقابت خواهند کرد.
و اکنون به زبان ساده: اگر قیمت i-phone X کاهش یابد، افراد بیشتری نسبت به الان آن را خریداری خواهند کرد.
معامله گران خریدار برای پایین ترین قیمت ارائه شده توسط معامله گران فروشنده با یکدیگر رقابت خواهند کرد
چه چیزی قیمت را تغییر میدهد؟
تصور کنید که شما یک بازیگر بزرگ در بازار تبادل ارزهای خارجی، فارکس، هستید. نه کسی که "بازارساز" است و فکر میکند بدون آنکه خود متضرر شود باعث ضرر سایر معامله گران میشود. تنها یک شرکت کنندهی بزرگ در بازار. برای مثال یک صندوق. شما نیاز دارید تا مقدار زیادی یورو خریداری کنید، مثلاً 5 میلیارد.
قیمت | مقدار برای این قیمت |
1.1600 $ | 2 billion EUR |
1.1500 $ | 2 billion EUR |
1.1400 $ | 2 billion EUR |
طبق قانون عرضه و تقاضا و همچنین عقل سلیم شما، با کمترین قیمت پیشنهادی یعنی 1.1400 شروع به خرید خواهید کرد. با این وجود، میبینیم که مقدار یورو کافی نیست، فروشنده 2 میلیارد پیشنهاد میدهد، اما شما به 5 میلیارد نیاز دارید. پس از معامله شما با فروشنده، او با خوشحالی از بازار خارج میشود، و شما را با نیاز به خرید 3 میلیارد دیگر تنها میگذارد.
چی اتفاقی رخ داد؟
کمترین قیمت یورو قبل از ورود شما به بازار 1.1400 بوده است. وقتی شروع به خرید کردید، کل مقدار (2 میلیارد) را به این قیمت خریدید. اکنون کمترین قیمت یورو در بازار 1.1500 است. بنابراین، چون مقدار خرید شما از مقدار فروش به قیمت 1.1400 بیشتر بود، قیمت تا 1.1500 افزایش یافت. قیمت تا چه زمانی رشد خواهد کرد؟ تا زمانی که میزان خرید از مقدار فروش بیشتر شود.
در مثال خود، کل مقدار (2 میلیارد) را به مبلغ 1.1500 و نیمی از مقدار (1 میلیارد) را به 1.1600 خریداری خواهید کرد. بنابراین، در حالی که شما در حال خرید 5 میلیارد یورو هستید، قیمت از 1.1400 به 1.1600 افزایش مییابد.
و از این رخداد چه نتیجهای میتوانیم بگیریم؟
قیمت تا زمانی افزایش مییابد که مقدار خریداری شده از مقدار فروخته شده بیشتر شود. بنابراین، به محض فروش بیشتر از خرید، قیمت کاهش مییابد.
قیمت تا زمانی افزایش مییابد که میزان خرید از میزان فروش بیشتر شود.
چه چیزی میتواند قیمت را متوقف کند؟
و بالاخره به مهم ترین نکته رسیدیم، اگر بخواهید 5 میلیارد یوروی خود را با قیمت مشخصی بخرید و شدیداً با قیمت بالاتر مخالفت کنید، چه اتفاقی میافتد؟
بیایید مثال قبلی را مورد مطالعه قرار دهیم، اما مقادیر را تغییر دهیم:
1.1600 - 2 میلیارد یورو
1.1500 - 2 میلیارد یورو
1.1400 - 2 میلیارد یورو
شما 2 میلیارد یورو را با 1.140 میخرید، و به 3 میلیارد یورو بیشتر برای خرید نیاز دارید. ناگهان، یک شرکت کنندهی فعال تر اما به بزرگی شما پیش رفته و شروع به خرید یورو به قیمت 1.1500، سپس 1.1600، و بعد 1.1700 و غیره میکند (مثال آیفون را به خاطر بسپارید). به همین دلیل قیمت بسیار سریع در حال افزایش است. همهی داستان همین است. قیمت افزایش یافته است، و شما نمیخواهید مبلغ بیشتری بپردازید، بنابراین فقط منتظر میمانید تا قیمت مورد نیاز شما موجود شود. اگر قیمت به 1.1400 بازگردد، شما خرید را از سر خواهید گرفت. اگر مقدار یورویی که قصد دارید خریداری کنید از مقدار یوروی پیشنهادی با قیمت 1.1400 بیشتر باشد، در واقع شما دارید از سقوط قیمت آن جلوگیری میکنید و میتوانید باعث رشد آن شوید. این موضوع در نمودار چگونه به نظر میرسد؟ این در مورد چگونگی آن است:
سطح پشتیبانی 1.1400
یعنی در آنجا، جایی که شما تمام معاملات فروش را خریداری میکنید، نوسانات قیمتی بزرگی به وجود خواهد آمد: قیمت در حال کاهش است – شما تمام عرضه را خریداری میکنید – سایر معاملهگران این توقف را مشاهده میکنند و شروع به خرید میکنند، بنابراین قیمت را بالا میبرند.
و دقیقاً این نوسانات قیمت، سطوح پشتیبانی و مقاومت مشهور ما هستند.
قیمتهایی که مقادیر زیادی در ازای آن خریداری میشوند، به شدت دچار نوسان خواهند شد. دقیقاً این نوسانات برای ایجاد سطوح پشتیبانی و مقاومت، شکل میگیرند.
پشتیبانی چیست؟
بیایید یک روند صعودی را در نمودار قیمت تصور کنیم.
حرکت منحنی قیمت به سمت بالا خطی نیست و قیمت تمایل به کاهش دارد. با این حال، از مقدار مشخصی پایین تر نمیآید، گویی چیزی (اغلب، برخی از سرمایههای بزرگ) از آن پشتیبانی میکند. قیمتی که به عنوان نقطه شروع برای مخالفت با کاهش بیشتر دارایی عمل می کند، «سطح پشتیبانی» نامیده میشود.
نمودار روزانه بالا نمونه خوبی از سطح پشتیبانی در 29000 دلار را برای یک بیت کوین نشان میدهد. فروشندگان برای چهار بار در سال 2021 سعی کردند از این سطح گذر کنند، اما خریداران موفق شدند تا ارزش را بدون تغییر نگه دارند.
مقاومت چیست؟
بیایید دوباره تا کنش یک قیمت را در همان نمودار H1 بررسی کنیم.
همانطور که در نمودار بالا میبینیم، چیزی مانع رشد بیت کوین به بالاتر از یک سطح خاص میشود. این همان سطحی است که باید خط مقاومت مشخص شود. در نمودار این سطح برابر با 42230 دلار است.
پشتیبانی و مقاومت پویا (داینامیک)
"پویا" به چه معناست؟ همانطور که از کلاسهای فیزیک خود به یاد داریم، بحث دینامیک یا همان پویایی مکانیک حرکت را مورد مطالعه قرار میدهد. بنابراین، در این مورد ما، یک "سطح پویا" یک سطح "قابل حرکت" یا "متحرک" خواهد بود. در حالی که، در تعریفِ کلاسیک سطوح پشتیبانی و مقاومت، این سطوح سطوحی ایستا (استاتیک) هستند.
من آن دو نوع سطح را در تصویر بالا ترسیم کردهام تا تفاوت بین آنها را نشان دهم. در سمت چپ، میتوانید پشتیبانی و مقاومت ایستا را ببینید که بازتاب یکدیگرند. در سمت راست، سطوح پویا را میبینید. خط قرمز پشتیبانی و خط سبز مقاومت است. اگر از من بپرسید که تفاوت بین سطح پشتیبانی پویا و خط روند چیست، پاسخ من این خواهد بود که "تفاوتی وجود ندارد."
همانطور که در نمودار S&P500 میبینیم، اکسترممهای شاخص از نوامبر 2020 روی خطوط پویا بوده است. نرخها چهار بار از خط قرمز بازگشتهاند. در همین زمان، مقاومت پویا سقف سطح قیمت را در محدوده روند در کل سال 2021 تعیین کرده است. سپس خط مقاومت پویا پس از کورکشن ماه مه به سطوح پشتیبانی نزدیک شد. کانال تجاری باریکتر شد که اولین نشانگر یک تغییر در روند نهایی بود.
چرا پشتیبانی و مقاومت مهم هستند
بر اساس تجربه خودم و مثالهای بالا، میتوانم هفت دلیل اساسی برای اینکه چرا درک پشتیبانی و مقاومت برای معاملهگران ضروری است را مشخص کنم:
این سطوح به درک وضعیت کلی بازار کمک میکنند.
این سطوح برای تحلیل روند ضروری هستند.
این سطوح برای پیش بینی تغییر روند استفاده میشوند.
واکنش قیمتها به سطوح کلیدی به تعیین احساسات شرکت کنندگان در بازار مالی کمک میکند.
این سطوح در طراحی استراتژی معاملاتی به عنوان دستورالعملی برای تارگتهای قیمت، نقاط ورود، خروج، و توقفها استفاده میشوند.
این سطوح به فیلتر کردن سیگنالهای نادرست و تایید سیگنالهای واقعی کمک میکنند.
این سطوح در صورت استفاده از چندین جدول زمانی، تجزیه و تحلیل پایان-به-پایان (end-to-end analysis) را ساده میکنند.
نحوه ترسیم خطوط پشتیبانی و مقاومت
تحلیلگران و معامله گران با تجربه میتوانند آنها را با چشمان بسته ترسیم کنند. افراد مبتدی به زمان نیاز دارند. با این حال، یادگیری ترسیم درست خطوط پشتیبانی و مقاومت ضروری است، در غیر این صورت اشتباهات بسیار پرهزینه خواهند بود. برای جلوگیری از این اشتباهات، تنها باید سه گام بردارید:
گام 1. با یک نمودار خطی بیش از 4 ساعت شروع کنید.
بازههای زمانی کوتاهتر، برای مثال، بازههای زمانی 1 دقیقه، در معرض نوسانات بالایی هستند، و سیگنالهای کاذب زیادی تولید میکند. همچنین، داراییهای غیر نقدی ممکن است در نمودارهای 1M آموزنده و پر از ناهنجاری نباشند، و سیگنالهای نادرست زیادی تولید کنند.
وقتی صحبت از شمعدانها میشود، که یک حالت پیش فرض نمایش هستند، ممکن است در سایههای بلند خطا داشته باشند. بنابراین، نمودارهای خطی میتوانند انتخاب بهتری باشند.
من یک نمودار EURUSD با بازه زمانی هفتگی را انتخاب کردهام و آن را به یک مدل خطی تغییر دادهام.
گام 2. اکسترممها را با یک پرتو افقی علامت گذاری کنید. بگذارید نقاط سقف سبز و نقاط کف - قرمز باشند.
قیمت نباید پرتویی را که رسم میکنید بشکند. اگر کارهای من را تکرار کرده باشید، چیزی شبیه به تصویر بالا خواهید داشت. پرتویی که به اشتباه رسم شده است را نیز با رنگ بنفش مشخص کردهام.
چرا در نظر گرفتن چنین طیفهایی را توصیه نمیکنم؟ ناحیهی پشتیبانی یا مقاومتی که شکسته شده است دیگر مناسب نیست و نباید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. ممکن است قیمت برای مدت کوتاهی روی آن باقی بماند، اما بیشتر این سیگنالها کاذب خواهند بود.
بگذارید به ویژگیهای پشتیبانی و مقاومت نیز اشاره کنیم:
پس از تأیید، آنها حتی مناسب تر میشوند، یعنی زمانی که قیمت به خط نزدیک میشود و بدون لمس آن معکوس میشود.
هر چه سطح از قیمت فعلی دورتر باشد، قابل اعتمادتر است. اگر قیمت در رویکرد دوم واکنشی نشان ندهد، احتمال وقوع شکست وجود دارد.
یک حرکت تکانه قوی معمولاً به دنبال شکسته شدن پشتیبانی یا مقاومت است.
چندین سطح پشتیبانی/مقاومت را میتوان در نواحی و یا مناطق تثبیت کرد.
سطوح شکسته شده واقع در نزدیکی سطوح مربوطه میتواند برای تعیین حدود چنین مناطقی نیز مورد استفاده قرار گیرند.
مرحله 3. اکنون باید سطوح پشتیبانی و مقاومت پویا را تعیین کنیم. این کار راحت تر است. یک پرتو از دو ماکزیمم آخر و یک پرتو دیگر از دو مینیمم آخر رسم کنید. قیمت نباید از خط روندی که در نتیجه خواهید داشت گذر کند، در غیر این صورت نمیتوان آن را معتبر تلقی کرد.
یکی دیگر از سیگنالهای تایید کننده پشتیبانی یا مقاومت پویا، آزمایش مجدد بدون شکست خواهد بود. من مثال آن را با رنگ آبی در نمودار بالا مشخص کردهام.
در آنجا چندین سطح پویا میتواند وجود داشته باشد. هرچه تاریخچه قیمت گستردهتری را پوشش دهد، قابل اعتمادتر است. با این حال، به یاد داشته باشید که خطوط شکسته شده توسط قیمت را فیلتر کنید. من چنین خطی را با یک ضربدر قرمز در نمودار بالا مشخص کردهام. در تحلیل تکنیکال نامرتبط خواهد بود.
راهنمای پشتیبانی و مقاومت MT4
شما میتوانید پشتیبانی و مقاومت را در MT4 تنها در چند مرحله شناسایی کنید.
1. روی یک ابزار معاملاتی در پنجره "Symbols" و سپس روی دکمه "Chart window" کلیک راست کنید.
2. سپس به Charts بروید، Line charts را انتخاب کنید، Grid را فعال کنید و به Properties بروید.
3. این مرحله داوطلبانه است، اما من توصیه نمیکنم از آن صرف نظر کنید. طرح رنگ سیاه روی سفید را انتخاب کنید.
4. سپس از دستورالعملهای قبلی برای ترسیم خطوط پشتیبانی و مقاومت در پلتفرم فارکس استفاده کنید. متأسفانه MT4 گزینه پرتو (ray) را ارائه نمیدهد، بنابراین باید از خطوط افقی ساده استفاده کنیم. من هر قله را علامت زدهام تا بالاترین سطوح مربوطه را ببینم. برای علامت گذاری سطوح پویا، از خطوط روند استفاده کردهام.
تبهای حاوی خطوط افقی/روند و برچسبهای اکسترمم با فلشهای قرمز در تصویر بالا مشخص شدهاند.
راهنمای پشتیبانی و مقاومت MT5
سطوح پشتیبانی و مقاومت به همان شکلی که در MT4 ترسیم میشوند، در MT5 ترسیم میشوند. رابطها فقط کمی متفاوت هستند، بنابراین من مراحل را تکرار میکنم:
ابزار معاملاتی خود را انتخاب کنید
نمودار قیمت را به خطوط تبدیل کنید و ابزارهای غیر ضروری را پنهان کنید. ما فقط به خط قیمت نیاز داریم.
یک طرح رنگی مناسب انتخاب کنید. توصیه میکنم از رنگ سیاه روی زمینهی سفید استفاده کنید.
یک خط افقی را از میان اکسترممها ترسیم کنید. برای اینکه نقاط شروع را واضح تر ببینید، نقاط اوج را مشخص کنید.
خطوط مایل را از میان آخرین نقاط اوج ترسیم کنید تا پشتیبانی و مقاومت پویا را شناسایی کنید.
راهنمای پشتیبانی و مقاومت پلتفرم لایت فایننس
برای رسم پشتیبانی و مقاومت بر روی نمودار در پلتفرم لایت فایننس، باید روی "Trade" در سمت چپ کلیک کنید، یک ابزار معاملاتی را انتخاب کرده و نمودار آن را با یک چپ-کلیک کردن بر روی ماوس باز کنید.
به عنوان مثال من EURUSD را انتخاب کردهام. پس از باز شدن نمودار، بهتر است تمام عناصر اضافی را حذف کنید. به طور پیشفرض، یک شبکه روی نمودار قیمت وجود دارد و حجم معاملات در زیر نمایش داده میشود.
برای حذف اندیکاتور حجم، فقط روی ضربدر همانطور که در تصویر بالا نشان داده شده است کلیک کنید. برای حذف شبکه، روی علامت چرخ دنده کلیک کنید.
پنجره تنظیمات را پیش روی خود خواهید داشت تا تیک قسمت Grid را بردارید و روی OK در تب Chart Look کلیک کنید. برای شروع به تنظیم سطوح پشتیبانی و مقاومت خود، چارچوب زمانی خود را انتخاب کنید و نوع نمودار را به خطی تغییر دهید.
بیایید اکنون پشتیبانی و مقاومت را در پلتفرم فارکس تنظیم کنیم.
بر خلاف MT4 و MT5، پلتفرم وب لایت فایننس یک مزیت بزرگ را ارائه میدهد - و آن هم گزینه Magnet است. به محض فعال شدن، باعث میشود که مقادیر تنظیم شده شما به اکسترممها بچسبند. بنابراین، لازم نیست همیشه آنها را تنظیم کنید. این گزینه به شکل آیکون آهنربا در تصویر بالا نمایش داده شده است.
برای تنظیم سطوح ایستا (استاتیک)، میتوانید از پرتوهای افقی استفاده کنید. برای ترسیم سطوح پویا (داینامیک)، بهتر است از خطوط روند استفاده کنید که با دو کلیک به پرتوهای مایل تبدیل میشوند.
امکان دسترسی، بدون نیاز به ثبت نام، تنها با استفاده از یک حساب آزمایشی در یک پلتفرم فارکس آسان
نحوه یافتن و استفاده از سطوح پشتیبانی و مقاومت: بهترین اندیکاتورها و استراتژیها برای S&R
اکنون که یاد گرفتهایم پشتیبانی و مقاومت را تنظیم کنیم، میتوانیم اندیکاتورهای پشتیبانی و مقاومت را بررسی کنیم: کار با اکسترممها باید مهارت اساسی هر معاملهگری باشد. خواهیم دید که چگونه سطوح پشتیبانی و مقاومت بر اساس یک روند و تغییرات آن تغییر میکند. ما اهمیت ATH (اوج قیمت) و ATL (کف قیمت) را در معاملات تعریف خواهیم کرد.
متأسفانه، تحلیل پایان-به-پایان سطوح کلیدی، تکنیکی است که به طور مرتب نادیده گرفته میشود. با این حال، استراتژیهای تحلیل پایان-به-پایان به فیلتر کردن سیگنالها و به دست آوردن بینشهای بازار که اکثر مردم نادیده میگیرند کمک میکنند.
کانالهای فیبوناچی بین معامله گران و تحلیلگران بسیار محبوب هستند، اما تعداد کمی از ایشان میدانند که چگونه باید به درستی از آنها استفاده کنند. برای جلوگیری از اشتباهات کودکانه، ویژگیهای اصلی آن تکنیک را بررسی میکنیم.
میانگین متحرک، یک اندیکاتور کلاسیک فارکس از سطوح پشتیبانی و مقاومت است که این روزها همچنان مناسب است. هر معامله گر باید نحوه استفاده از آن را بدون توجه به پلتفرمی که روی آن معامله می کند، بیابد.
تحلیل روند برای تجزیه و تحلیل پشتیبانی و مقاومت ضروری است. آنها جدایی ناپذیر هستند. ما به جزئیات تحلیل روند خواهیم پرداخت.
اندیکاتور نقطه پیوت هنگام کار با سطوح پشتیبانی و مقاومت، بسیار جذاب است. متأسفانه همه از این ابزار مفید استفاده نمیکنند. اطلاعاتی که بعداً پیدا خواهید کرد ممکن است کیفیت معاملات شما را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. فقط به خواندن ادامه دهید!
قلهها و درهها
برای شروع کار با اکسترممها، قدیمیترین نمودار تایم فریم ممکن را باز کنید. مثلاً، نمودار یک ماهه.
ATH - اوج قیمت - را در نمودار مشخص کنید. ATL - کف قیمت - را در کل دوره معاملات علامت گذاری کنید.
من نمودار طلایی را از پلتفرم وب لایت فایننس گرفتهام. اگر بازه زمانی ماهانه را انتخاب کنیم، کل تاریخچه معاملات را برای تجزیه و تحلیل خواهیم دید. این تاریخچه از سال 2000 شروع شده است.
طلا برای دوره بسیار طولانی تری معامله شده است، اما آنچه که روی صفحه میبینیم برای تجزیه و تحلیل کافی خواهد بود. ATL نمودار در حدود 245 دلار - خط افقی قرمز - در نمودار بالا قرار دارد. ATH نمودار در حدود 2074 دلار است - خط سبز روی نمودار. اینها از نظر پشتیبانی و مقاومت سطوح قدرتمندی هستند.
با نزدیکتر شدن قیمتهای کنونی به ATH، روند جهانی طلا صعودی است. بنابراین، ما بیشتر علاقه مندیم که شانس بروز رسانی ماکزیممهای تاریخی را پیدا کنیم. هر چه مدت زمان بیشتری ATH و ATL بدون شکست باقی بمانند، قدرتمندتر هستند.
در این مورد ما، ATL بیش از 20 سال است که بروز نشده است، بنابراین بعید است که این دارایی به این زودیها به آن سطح برسد.
از سوی دیگر، ATH یک سال پیش بروزرسانی شد، بنابراین احتمال بیشتری وجود دارد که قیمت بیشتر شود. بر اساس این منطق، میتوان گفت که سرعتی که در آن محدوده بین اکستروممهای جدید و قبلی افزایش مییابد، یک سیگنال معکوس پیشرو است.
با تعیین روند جهانی و فواصل بروزرسانی ATH/ATL، میتوانیم اکسترممهای محلی را بررسی کنیم. در نمودار هفتگی XAUUSD که در بالا آمده است، به صورت اجزای قرمز و سبز کوتاه مشخص شدهاند. پس از شناسایی، تمام اکستروممها را میتوان بر اساس یک معیار خاص گروه بندی کرد. به تصویر بالا نگاه کنید: سه گروه که به صورت بیضی قرمز، زرد و سبز مشخص شدهاند، نشان میدهد. تمامی آنها یک جهت روند را مشخص میکنند، و این همان معیاری است که همین چند لحظه پیش به آن اشاره کردم.
یک روند نزولی یا کاهشی، کف محلی را بروزرسانی میکند و هر سقف بعدی در سطحی پایینتر قرار میگیرد. در نمودار بالا به صورت بیضی قرمز مشخص شده است. وقتی بازار خنثی است، اکسترممها به صورت عکس تغییر میکنند: سطوح دره اغلب رشد میکنند، و مقادیر قله اغلب در آن فاز بازار کاهش مییابند. چنین الگویی در تحلیل گرافیکی "مثلث" نامیده میشود.
یک روند صعودی، یا افزایشی، حداکثر قیمت را بروزرسانی میکند و کف محلی افزایش مییابد. آن مرحله بازار در نمودار به عنوان بیضی سبز مشخص شده است.
با استفاده از طرح درهها و قلهها میتوان گفت که بازار در حال حاضر در کدام فاز قرار دارد. علاوه بر این، این مقادیر سطوح پشتیبانی و مقاومت هستند. هنگام ایجاد یک برنامه تجاری باید آنها را در نظر گرفت.
سطوح پشتیبانی و مقاومت از جدول زمانی قبلی
پس از تعیین اکسترممهای تاریخی، اکسترممهای محلی، روندهای جهانی، و مراحل روند، گام بعدی تحلیل بازههای زمانی کوتاهتر خواهد بود. برای چه به آن نیاز داریم؟ به چند دلیل:
ما اکنون به یک دید کلی از بازار رسیدهایم و حالا باید عمیقتر پیش رویم و به وضعیت فعلی نیروها نگاه کنیم.
ما باید مراحل یک روند محلی را تجزیه و تحلیل کنیم و احتمال بازگشت را تخمین بزنیم.
ما باید نقاط ورودی را شناسایی کنیم و یک برنامه معاملاتی تشکیل دهیم.
نمودار بالا نمونهای است که چگونه میتوانیم تحلیل قبلی را ادامه دهیم. در ابتدا، ما از نمودار هفتگی به نمودار روزانه رفتهایم. بخش سبز تیره به ATH اشاره میکند. بخشهای قرمز کفهای محلی از تحلیل قبلی را نشان میدهند. خطوط نقطه چین اکسترممهای محلی روزانه TF را همانطور که در نمودار هفتگی انجام دادم مشخص میکنند. در نتیجه، ما چندین مورد را میبینیم که هنگام تجزیه و تحلیل نمودار هفتگی مشخص نبودند. علیرغم موج صعودی بازار جهانی، XAUUSD پس از ایجاد یک محدودهی قیمتی جدید، به صورت محلی در حال اصلاح است.
مرحله فعلی بازار تثبیت است، زیرا مینیممها بروز نمیشوند، و نقاط سقف محلی پایین تر میروند.
اگر سطوح مشخص شده توسط نمودار قیمت را نشان دهیم، چندین مقدار پشتیبانی و مقاومت خواهیم داشت. اجزای تازه تشکیل شده را میتوان در نواحی پشتیبانی یا مقاومت انباشته کرد.
تعیین کردن اینکه کدام سطوح در آن مناطق مناسب هستند، مهم است. همانطور که در نمودار بالا میبینیم، ATH در ناحیه مقاومت سبز قرار میگیرد، در حالی که کف هفتگی محلی TF به منطقه پشتیبانی قرمز تعلق دارد. ATH قدرتمندتر از سطوح محلی است و اهمیت کل منطقه مقاومت را بالاتر برده و با حرکت بازار مخالفت میکند. پهنای منطقه نیز مهم است. هرچه گسترده تر باشد، شکستن آن دشوارتر خواهد بود. این دانش زمانی که بازار تثبیت میشود ارزشمندتر است، زیرا به ما امکان میدهد تا احتمال بازگشت را به طور عینی تخمین بزنیم. بر اساس تجزیه و تحلیل، در مثال ما کاهش بیشتر از رشد بیشتر محتمل تر است.
سطوح فیبوناچی
لئوناردو پیزا که با نام فیبوناچی نیز شناخته میشود، یک ریاضیدان ایتالیایی در زمان قرون وسطی بود. او ایدهی یک دنباله عددی که در آن هر عدد از مجموع دو عدد قبلی است را مطرح کرد. اگر هر یک از آن اعداد را بر عدد قبلی تقسیم کنیم، این مقدار برابر با 0.618 خواهد بود.
دانشمندان نمونههای زیادی را در طبیعت یافتند که در آن این نسبت دقیقاً بازتولید شده است؛ به همین دلیل به آن "نسبت طلایی" میگفتند. همانطور که احتمالاً حدس زدهاید، این نسبت اغلب در معاملات فارکس دیده میشود، بنابراین دنباله فیبوناچی به طور فعال به عنوان یک اندیکاتور پشتیبانی و مقاومت مورد استفاده قرار میگیرد.
اگر میخواهید عمیقاً خود را درگیر این موضوع کنید، توصیه میکنم مقالهی اصلاح فیبوناچی چیست؟ چگونه با استفاده از این اندیکاتور معامله کنیم؟ را مطالعه کنید؛ ما قصد نداریم در اینجا به طور مفصل به این نظریه بپردازیم. در عوض، به این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه میتوان از این ابزار در عمل برای تجزیه و تحلیل مناطق پشتیبانی و مقاومت استفاده کرد.
در نمودار طلای بالا، میتوانید سطوح اصلاح فیبوناچی را بر اساس آخرین اکسترممهای جهانی ببینید. مهمترین آنها سطوح 0.382 و 0.618، "نسبت های طلایی"، هستند. مقدار 0.236 حاصل ضرب 0.382 و 0.618 است. 0.786، جذر 0.618 است. آنها همچنین میتوانند در معاملات به عنوان سطوح کمکی نیز استفاده شوند.
میبینیم که کورکشن در حال انجام روی خط 0.382 نگه داشته شده است. در آنجا منطقه پشتیبانی قوی که در مرحله قبل تعیین شد، وجود دارد.
سطوح کلیدی منطبق هستند، و حتی بیشتر برای پیش بینی قیمت مناسب هستند.
نتیجه دیگری که میتوانیم از نمودار بگیریم این است که تارگت بعدی خرسها به محض شکسته شدن منطقه قرمز، سطح 0.618 در حدود 1430 دلار خواهد بود. بنابراین، ما اکنون تارگت خود را برای تثبیت سود به دست آوردهایم تا به محض رخداد یک شکست، معامله شورت (فروش) خود را وارد کنیم.
بیایید اکنون فیبوناچی 0.236 را بررسی کنیم، چرا که به نظر میرسد آن نیز قابل توجه است. تاریخچه حرکت قیمت این موضوع را تأیید میکند. من اغلب از آن سطح به عنوان اندیکاتور ضعف روند استفاده میکنم. در یک حرکت جهت دار، قیمت معمولاً برای مدت طولانی زیر آن سطح باقی نمیماند. بنابراین، هنگامی که قیمت زیر 0.236 تثبیت میشود، مانند مثال ما، میتوان آن را به عنوان یک سیگنال نزولی اضافی یک معکوس روند نزدیک به وقوع در نظر گرفت.
میانگینهای متحرک (MA)
تحلیل تکنیکال از نظر اندیکاتورها غنی است، اما میانگین متحرک یکی از قدیمیترین موردها میباشد. میانگین متحرک میتواند ساده، وزنی، و یا نمایی باشد که میانگین قیمت را در یک دوره معین مشخص میکند.
صرف نظر از اینکه از کدام نوع میانگین متحرک استفاده خواهید کرد، سیگنالهای معاملاتی بسیار متنوعی خواهید داشت. برای استفاده درست از آنها، باید چند فاکتور را در نظر داشته باشید:
میانگینهای متحرک سیگنالهایی را با تأخیر متناسب با دوره و بازه زمانی تولید میکنند.
تأخیرها با دوره و بازه زمانی نسبت مستقیم دارند. هر چه مدت زمان طولانیتر باشد و بازه زمانی بیشتر باشد، سیگنال با تأخیر بیشتری همراه خواهد بود.
تعداد سیگنالهای کاذب با دوره و بازه زمانی نسبت معکوس دارد. هر چه دوره و بازه زمانی کوچکتر باشد، احتمال سیگنال کاذب بیشتر است.
از میانگین متحرک میتوان تنها به عنوان یک امدیکاتور تأیید کننده استفاده کرد. فارغ از اینکه از چه بازه زمانیای استفاده میشود، احتمال رخداد سیگنالهای کاذب پابرجاست.
روشهای زیادی برای استفاده از میانگین متحرک در معاملات وجود دارد. من قصد دارم روش نویسنده خود را برای استفاده از آنها به عنوان اندیکاتور پشتیبانی با شما به اشتراک بگذارم.
برای درک بهتر، از مثال طلا در مقالات قبلی خود استفاده کردهام. اگر تجزیه و تحلیل خود را از ابتدا انجام دهید، ابتدا باید اکسترممهای محلی را تعیین کنید، همانطور که ما پیشتر برای شناسایی پشتیبانی و مقاومت این کار را انجام دادیم. ما به این مرحله برای تعریف دوره مناسب برای MA نیاز داریم.
من از میانگین متحرک نمایی (EMA) استفاده میکنم، اما این کار اجباری نیست. شما میتوانید نوع دیگری از MA را انتخاب کنید. با این حال، طبق تجربه من EMA ها ثابت کردند که بهتر هستند.
سه میانگین متحرک محاسبه شده با قیمت بسته شدن شمعدان را به نمودار اضافه کنید. برای هر EMA یک دوره انتخاب کنید که تا حد امکان از اکسترممهای موجود در نمودار گذر کنند. در مثال من، این EMAها 61، 497 و 545 هستند. نقاط عبور از درهها با دایرههایی در نمودار بالا مشخص شدهاند. سه میانگین متحرک تشکیل شده خطوط پشتیبانی هستند. هر چه دوره شکل گیری طولانی تر باشد، پشتیبانی قوی تر است.
در مورد ما، خطوط 497 و 545 درفاصلهی کمی قرار دارند، بنابراین تأثیر آنها بر بازار را میتوان به عنوان یک منطقه پشتیبانی پویای منفرد بیان کرد.
ЕMA(61) - کوتاه ترین آنها - نشان دهندهی یک تغییر در مراحل روند است. اگر قیمت بالاتر از آن خط باشد و در طی یک کورکشن از آن بازگردد، آنگاه یک روند صعودی قوی داریم. اگر از آن خط عبور کرد و قیمت در زیر آن قرار گرفت، در این صورت یک روند معکوس یا یک بازار ثابت خواهیم داشت.
EMA(61) نیز سیگنالهای مشابهی را در یک روند نزولی تولید میکند.
از آنجا که EMA (497) و EMA (545) دورههای طولانی تری را تجزیه و تحلیل میکنند، کمتر مستعد تغییرات کوتاه-مدت هستند. بنابراین، ما میتوانیم مکانهای آتی آنها را پیشبینی کنیم و در نتیجه حدس بزنیم که این سطوح پشتیبانی به زودی در کجا خواهند بود. این دانش به ما اجازه میدهد تا برنامه معاملاتی بهتری را طرح ریزی کنیم.
یکی از نمونهها در نمودار بالا ارائه شده است. ما قبلاً نزدیکترین منطقه پشتیبانی را با استفاده از اکسترممهای محلی و نسبتهای فیبوناچی تعیین کردهایم. هنگامی که آن منطقه شکسته شود، سطح پشتیبانی بعدی در 0.618 Fibo خواهد بود. پیشتر در بخش قبل در مورد آن بحث کردهایم.
با توجه به مکان پیش بینیهای ما، میبینیم که تا زمانی که قیمت به 0.618 Fibo کاهش مییابد، EMAهای لانگ نیز در جایی نزدیک قرار میگیرند و پشتیبانی بیشتری را ارائه میدهند. علاوه بر این، از آنجایی که آنها منعکس کننده یک روند صعودی هستند، با هر شمعدان جدید فشار بیشتری بر خرسها وارد میشود، از این رو احتمال رخداد یک بازگشت صعودی وجود دارد. بنابراین، تارگت پوزیشنهای شورت در حدود 1450 دلار خواهد بود. میتوان آن را تنظیم کرد زیرا میانگینهای متحرک مکان خود را تغییر میدهند.
در عین حال، این یک منطقه خوب برای باز کردن معاملات لانگ بلند-مدت برای بهره برداری از یک بازگشت نهایی است. برای باز کردن یک پوزیش لانگ، حد ضرر را در سمت دیگر MAها و 0.618 Fibo قرار دهید. منطقه قرمز به نزدیکترین تارگت تبدیل میشود، و اکنون در برابر خریداران مقاومت نشان میدهد.
استفاده از خطوط روند
پیشتر اشاره کردم که سطح پشتیبانی پویا میتواند به عنوان خط روند استفاده شود. آیا برعکس این موضوع هم درست است؟ آیا خط روند را میتوان به عنوان سطح پشتیبانی یا مقاومت در نظر گرفت؟
ابتدا شرایط را مشخص میکنیم. روند در تحلیل تکنیکال چیست؟ روند به عنوان یک بخش یا یک پرتو است که جهت صعود و یا نزول نمودار را مشخص میکند. گاهی وقتها پیش میآید که بازار در یک جهت خاص حرکت نمیکند. در این حالت، معامله گران میتوانند بگویند بازار روندی ندارد یا بازار خنثی (فِلَت) است. بنابراین، ما متوجهایم که یک روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. هیچ گزینه دیگری وجود ندارد.
نشانه اصلی یک روند صعودی بروز رسانی تدریجی نقاط کف محلی است. این رشد مقادیر مینیمم قیمت است، که نشان دهنده یک روند صعودی را است. چرا مینیمم قیمتها؟ همهی داستان بر سر عرضه و تقاضا است. رشد مینیممها از این داستان حکایت میکند که عرضهی یک دارایی در بازار بسیار کمتر از تقاضا است. خریدار بدون آنکه منتظر کاهش قیمت به سطح قبلی باشد، آمادهی خرید است. بنابراین، یک روند صعودی از طریق مینیممهای قیمتی شکل میگیرد و با خط پشتیبانی پویا منطبق میشود. در عین حال، نقاط ماکزیمم ممکن است برای مدتی بروز نشوند، از این رو یک سطح مقاومت پویا ممکن است با یک خط روند در یک روند صعودی منطبق نباشد.
برای ترسیم یک روند، حداقل به دو دره (فرورفتگی) نیاز داریم. قوی ترین خط روند از پایین ترین نقطه روند شروع میشود - مینیممی که پس از آن روند تغییر میکند. درههای بعدی در سطوح بالاتر تشکیل میشوند.
نمودار بالا نمونهای از چنین خط روندی را نشان میدهد. پایین ترین نقطه روند با خط افقی قرمز پررنگ مشخص شده است. تغار محلی بعدی به عنوان نقطه دوم عمل می کند. بنابراین، میتوانیم خط روند 1 را رسم کنیم. در مثال ما، نمودار از آن عبور میکند، از این رو نمیتوان آن را به عنوان یک خط پشتیبانی پویا در نظر گرفت. برای ترسیم یک خط روند دیگر، دره بعدی را به عنوان نقطه دوم در نظر میگیریم. خط روند دوم به عنوان خط روند 2 در نمودار مشخص شده است.
یک گزینه جایگزین، ترسیم یک خط روند است که نقطه شروع آن کف محلی بعدی است. چنین سطح پویایی قابل توجه خواهد بود، اما نه به اندازه یک خط روند که از نقطهی اولیه حرکت قیمت شروع میشود. در این مورد ما، آن سطح پویا مهم نیست چرا که در زیر خط روند اصلی قرار دارد. در همین زمان، خط روند 2 بسیار دور از قیمت کنونی بازار است و در صورتی که بازار با وحشت بزرگی روبرو شود یا برای چند سال شروع به اصلاح کند، تنها برای برنامه ریزی بلند-مدت مناسب خواهد بود.
برای فراهم کردن جهت توسعه بازار در برنامه معاملاتی خود، یک خط روند محلی دیگر را از میان درههای بعدی ترسیم میکنیم - پرتو 4 در نمودار بالا. این پرتو از منطقه قرمز که قبلا ذکر شد عبور کرده و از خریداران پشتیبانی میکند. بنابراین، اگر میخواهیم پوزیشنهای فروش را در یک شکست از آن منطقه باز کنیم، باید منتظر بمانیم تا خط روند شکسته شود.
بنابراین، ناحیهی بین منطقه قرمز و خط روند نیز متعلق به منطقهی پشتیبانی خواهد بود. من آن منطقه را در نمودار بالا مشخص کردهام. این منطقه همچنین باید در یک برنامه معاملاتی به منظور جلوگیری از سیگنالهای کاذب در نظر گرفته شود. در یک روند نزولی، خطوط بر اساس نقاط ماکزیمم قیمت به همین ترتیب ترسیم میشوند.
نقاط پیوت
اگر هرگز در مورد نقاط پیوت (Pivot Points) نشنیدهاید، توصیه میکنم مقالهای را که در آن همه چیز را در مورد این موضوع توضیح دادهام بررسی کنید. بعداً، در مورد تجربه خود از استفاده از آن ابزار صحبت خواهم کرد. PP یک اندیکاتور پشتیبانی و مقاومت شگفت انگیز است.
مقدار کلیدی - P - به عنوان یک میانگین بین کمترین، بالاترین، و قیمتهای بسته شدن شمعدان قبلی محاسبه میشود. دوره استاندارد شده است: دادههای یک روزه، یک هفته، یک ماهه، و یا یک ساله به عنوان مبنایی برای محاسبه در نظر گرفته میشوند.
انواع نقاط پیوت نیز قابل ذکر هستند. آنها فرمولهای محاسباتی پشتیبانی (S) و مقاومت (R) متفاوتی دارند. رایج ترین انواع PP:
سنتی (Traditional)؛
فیبوناچی (Fibonacci)؛
وودی (Woodie)؛
کلاسیک (Classic)؛
کاماریلا (Camarilla).
نوع اندیکاتور و دورهی تجزیه و تحلیل در بخش تنظیمات تنظیم شده است. برای مدلهای محاسبه برای هر نوع PP، این مقاله را بررسی کنید. برای من، PP فیبوناچی راحت ترین آنها است.
من همچنین توصیه میکنم یک دوره PP را دو درجه بیشتر از بازه زمانی خود تنظیم کنید. اگر با نمودار روزانه کار میکنید، یک دوره PP ماهانه را انتخاب کنید. اگر با نمودار هفتگی کار میکنید، یک دوره سالانه یا بیشتر را انتخاب کنید. همچنین پیشنهاد میکنم سطح (P) را با رنگ دیگری علامت گذاری کنید. من در نمودار بالا رنگ مشکی را انتخاب کردهام. این موضوع مهم است زیرا مقدار پیوت میتواند چندین سیگنال را به طور همزمان تولید کند:
معمولاً در یک سطح مقاومت یا پشتیبانی قدرتمند قرار دارد.
(P) به ما کمک می کند جهت یک روند را تعیین کنیم. اگر قیمت از آن سطح عبور کند، روند به احتمال زیاد معکوس خواهد شد.
اگر دارایی بالاتر از نقطه سیاه معامله شود، احساسات بازار مثبت است و بالعکس.
اندیکاتور PP همچنین دارای خطوط پشتیبانی (S) و مقاومت (R) است. در نقاط پیوت فیبوناچی، از هر طرف سه عدد وجود دارد. آنها مناطق پشتیبانی و مقاومت را مشخص میکنند. حالا بیایید در مورد مناسبات آنها صحبت کنیم:
بازگشت قیمت پس از گذر از خطوط اندیکاتور، زمانی که یک سطح پشتیبانی به مقاومت تبدیل میشود و بالعکس، میتواند اثر معکوس داشته باشد.
هنگامی که قیمت از سومین خط پشتیبانی یا مقاومت فراتر میرود، بازار به ترتیب بیش از حد فروش یا بیش از حد خرید میشود. پس از آن ممکن است حداقل شاهد بازگشت به سطح سوم باشیم.
هنگامی که چندین سطح کلیدی با هم تداخل دارند، بر هم منطبق یا به هم نزدیک میشوند، تأثیرشان حتی قوی تر میشود.
نمودار بالا سه ویژگی را به طور همزمان نمایش میدهد:
اثر مخالف با بیضی قرمز مشخص شده است. میبینیم که خط پیوت ابتدا به عنوان پشتیبان عمل کرد و قیمت نتوانست از آن عبور کند. سپس، قیمت تلاش کرد پس از یک گذر از بالا، بازگردد. (P) در آنجا به خط مقاومت تبدیل شد.
بیضی سبز نمونهای را نشان میدهد که در آن قیمت بسیار فراتر از خط سوم میرود. معامله گر سیگنالی از خرید بیش از حد طلا داشت و میتوانست از اسکالپینگ برای خرید در لحظه کاهش استفاده کند و یک سود سریع را برای خود رقم بزند.
بیضی آبی چند سطح پشتیبانی و مقاومت را نشان میدهد - نقطهای که خط S3، سطوح کلیدی درههای محلی، و اندیکاتور فیبوناچی بر هم منطبق هستند. این موضوع به کیفیت پشتیبانی بهتر در حدود 1690 - 1650 دلار اشاره دارد.
ما همچنین میتوانیم خط پیوت مشکی طولانی سالانه را ببینیم که در سراسر صفحه در نمودار روزانه کشیده شده است. قیمت عمدتاً زیر این خط است، بنابراین احساسات بازار نسبتاً نزولی است. همین را میتوان در مورد خط پیوت ماهانه اکتبر نیز گفت. قیمت زیر این سطح است. تلاش برای عبور از سطح کلیدی شکست خورد، و احتمالاً کورکشن ادامه خواهد یافت.
حقیقت هایی در مورد روانشناختی قیمت
این موضوع به راحتی قابل درک است، اما همچنان شایسته توجه ماست. موضوع روانشناختی قیمت برای هر ابزار معاملاتی مهم است. این ابزار مدتها پیش توسط مدیران بازاریابی استفاده شد، زمانی که آنها فهمیدند خریداران از اعداد گرد میترسند. مثلاً، آنها ترجیح میدهند چیزهایی را با قیمت 99.99 دلار بخرند تا 100. در معاملات نیز همین گونه است.
بیایید بحث روانشناختی قیمت جفت EURUSD را از نظر رفتار فعالان بازار بررسی کنیم:
قیمت 1.60 دلار بالاترین قیمت تاریخی (ATH) برای این جفت است. ATHها معمولاً اعداد گردی هستند که معامله گران در نهایت پس از یک حرکت صعودی طولانی نمیتوانند از آنها عبور کنند. نمودار دو تلاش برای شکستن سطح 1.60 را نشان میدهد. پس از دومی، خریدار تسلیم شد و شروع به تثبیت سود کرد.
افتهای شدید اغلب در ناحیه نزدیک به اعداد گرد نیز پشتیبانی میشوند. با این حال، وسط بین دو سطح (عدد) گرد اغلب از نظر روانی نیز مهم است. در مثال ما این سطح، 1.25 دلار است. دلیل این موضوع بسیار ساده است: قیمت 1.20 بسیار پایین به نظر میرسد. معامله گران برای غنیمت شمردن فرصت و خرید ارزان، سفارشات معلق را در یک سطح بالاتر قرار میدهند. چشم معاملهگر به طور خودکار به حد فاصل طلایی بین 1.2 و 1.3 میافتد و در نهایت ما در حدود سطح 1.25 با یک پیشبینی که متأثر از شرایط وجودی خود است مواجه خواهیم شد.
بازگشت شدید به طور طبیعی به دنبال یک افت شدید رخ میدهد. با دانستن این موضوع، معامله گران تارگت بعدی خود را برنامه ریزی میکنند. آنها از قبل میدانند که بالاترین قیمت 1.60 فروشندگان را جذب میکند، بنابراین قبل از رسیدن به آن سطح مقاومت، برای اصلاح سود عجله خواهند کرد. همانطور که در نمودار قابل مشاهده است، شخصی قصد داشت تا رسیدن به سطح 1.55 دلار منتظر بماند، اما معاملات فروش از 1.50 دلار آغاز شد زیرا اکثر شرکت کنندگان در نهایت میترسیدند که مبادا آخرین نفر باشند.
مقدار 1.20 دلار نمونه دیگری از یک عدد گرد در بین سطوح پشتیبانی است. ضعف خریدار در سطح 1 قبلی آشکار شد. بیشتر فروشندگان مشتاق شدند و برای تثبیت سود در حدود 1.25 برنامه ریزی کردند. با این حال، به دلیل اینرسی بازار، خریداران تنها در حدود 1.20 توانستند حرکت بازار را متوقف کنند. خرسها ترسیدند که کمتر از این سطح اقدام به فروش کنند. در نهایت قیمت در خط 4 به نقطه ورود جدیدی برای خریداران تبدیل شد.
سطح 1.5 پس از موج چهارم مجدداً آزمایش شد. از آنجایی که آن سطح قبلاً به عنوان منطقه مورد علاقه فروشنده مشخص شده بود، اکثر خریداران حتی قبل از رسیدن به آن سطح اقدام به فروش کردند. آن اوج، پس از هر تلاش بیشتر خریدار برای تساوی کردن امتیاز، پایین و پایینتر رفت. این یک سیگنال نزولی مهم است. سطح 1.40 به ماکزیمم تبدیل شد و پس از آن گاوها به طور کامل تسلیم شدند. پس از این رخداد، نرخ EURUSD به سختی میتواند به سطح مقاومت روانی نزدیک شود. در همین زمان، اکثر فعالان بازار متوجه شدند که خریدار بسیار ضعیف است و قیمت بیشتر از این افزایش نخواهد یافت.
سطوح روانشناختی مهمی وجود دارد که قیمت ممکن است به آنها نرسد، اما تأثیر آنها از راه دور قابل مشاهده است. برای EURUSD، این یک تساوی (1 USD برای 1 EUR) خواهد بود. طی سالهای معاملاتی متمادی، رفتار فعالان بازار مشخص کرده است که یورو همیشه گرانتر از دلار است. بنابراین، هر نشانی که رسیدن به سطح تساوی را ندا دهد میتواند انگیزهای برای خرید قدرتمندتر ایجاد کند. همانطور که نمودار نشان میدهد، قیمت در مسیر رسیدن به آن مقدار شروع به معکوس شدن میکند و فاصلهی بین سطح روانی و قیمت در اینجا قابل توجه است. این فاصله به تدریج کاهش مییابد. این یک سیگنال نزولی واضح است که از فشار مداوم فروشنده صحبت میکند. اگر وضعیت تغییر نکند، خریدار در نهایت به آن قیمت عادت خواهد کرد، و ارزش یک یورو برابر با یک دلار دیگر معامله گران را به خرید این جفت ترغیب نخواهد کرد.
از این رو، قیمت پایینتر طبیعی میشود و سطوح روانشناختی که قبلاً پشتیبان بودند، به عنوان مقاومت شروع به کار خواهند کرد. خطوط 2 و 4 در نمودار بالا این موضوع را ثابت میکنند. EURUSD از سطح 1.25 - 1.20 مانند توپ تنیس بازگشته است. این روزها، قیمت قبل از نزدیک شدن به سطوح مقاومت شروع به کاهش میکند.
تجارت را با یک کارگزار قابل اعتماد شروع کنید
سطوح پشتیبانی و مقاومت سهام: چگونه از آنها در انجام معامله استفاده کنیم؟
استفاده از سطوح حمایت و مقاومت در معاملات سهام کمی متفاوت است:
در بلند-مدت، بازار سهام صعودی است، بنابراین معاملات اصلاحی و شکست در بازار سهام محبوب هستند.
برخلاف بازار فارکس، بازار سهام همچنین سهام غیرنقدی را ارائه میکند که میتوانند از تمام سطوح کلیدی عبور کرده و برخلاف تحلیل تکنیکال حرکت کنند. توصیه میکنم از سطوح پشتیبانی و مقاومت تنها در معاملات سهام با نقدینگی بالا استفاده کنید. چنین سهامی باید در شاخصهای سهام گنجانده شوند.
بازار سهام ایالات متحده شلوغ ترین بازار جهان است. برای معامله با سهام برتر در آنجا، توجه ویژهای به سطوح روان شناختی و پویای قیمت داشته باشید زیرا اکثر معامله گران و الگوریتمهای معاملاتی آنها را در نظر میگیرند.
نمودار بالا نمودار سهام گروه علی بابا شامل سطوح پشتیبانی و مقاومت را نشان میدهد. خطوط آبی مقادیر روان شناختی را نشان میدهند. پرتو قرمز اوج محلی را نشان میدهد. خطوط روند سبز نشانگر پشتیبانی و مقاومت پویا هستند. خطوط نقطه چین سبز یک خط پشتیبانی پویای پیش بینی شده است. دایرههای سبز نشانه عقب نشینی و دایرههای قرمز نشانهی شکست مقاومت هستند.
لطفا به آن نمودار با دقت نگاه کنید. خواهید دید که پس از هر شکست خط کلیدی و هر بازگشت از پشتیبانی، یک حرکت قیمتی پویای قوی میآید. استفاده از سطوح کلیدی در معاملات سهام میتواند کیفیت معاملات شما را بهبود بخشد و معاملات شما را ایمن تر کند.
خلاصه:
اهمیت پشتیبانی و مقاومت
امیدوارم مثالهای کاربردی متعددی که در این مقاله ارائه کردم، شما را متقاعد کرده باشد که از خطوط پشتیبانی و مقاومت در انجام معاملات خود استفاده کنید. با اتخاذ این تکنیک معاملاتی، استراتژی معاملاتی خود را بهبود میبخشید، بازار را بهتر درک میکنید، و چشم انداز توسعه و ماهیت رفتار آن را خواهید دید. اگر ابتدا تا انتهای مقاله را خواندهاید، شما
با اصول تشکیل سطوح کلیدی آشنا شدهاید
با خطوط پشتیبانی افقی و پویا آشنا شدهاید
آموختهاید که چگونه به درستی خطوط پشتیبانی و مقاومت را رسم کنید
یاد گرفتهاید که چگونه پشتیبانی و مقاومت را در MT4/MT5 و پلتفرم آنلاین لایت فایننس تعیین کنید
اندیکاتورهای اصلی سطوح پشتیبانی و مقاومت در نمودار قیمت طلا را بررسی کردهاید
با سطوح روانشناختی با استفاده از یک مثال واقعی آشنا شدهاید
پشتیبانی و مقاومت در بازار سهام را بررسی کردهاید
اگر تازه کار هستید، پشنهاد میکنم
این مقاله را ذخیره کنید؛
با دو کلیک یک حساب آزمایشی در پلتفرم آنلاین لایت فایننس ایجاد کنید
به این مقاله باز گردید و تمام تمرینات هر بخش را خودتان تکرار کنید
تمامی اشتراکهای کانالهای پولی برای آشنایی با سیگنالهای تجاری و دورههای آنلاین را لغو کنید. شما میتوانید همه چیز را به صورت رایگان بیابید
بدست آوردن تجربه تجاری شخصی. این موهبت با هیچ قیمتی قابل خریداری نیست! پس از اینکه اعتماد به نفس لازم را بدست آوردید یک حساب پولی واقعی باز کنید و تنها مبلغی که در صورت از دست دادنش برای شما ایجاد مشکل نمیکند را ریسک کنید.
به یاد داشته باشید که یک معامله گر تازه کار باید از استراتژیهایی با ریسک بالا اجتناب کند و مدیریت ریسک را به شدت رعایت کند!
با آرزوی موفقیت و سودآوری برای تمامی شما!
پرسشهای پرتکرار در مورد پشتیبانی و مقاومت
این سطوح نشان دهندهی قیمت یک دارایی هستند که بخش قابل توجهی از فعالان بازار بر این باورند که این دارایی جالب است. در سطوح پشتیبانی، این قیمتی است که بازار را به ادامه روند در جهت قبلی و خرید دارایی سوق میدهد. در سطوح مقاومت، این قیمتی است که بازار را به سمت حرکت در جهت مخالف و فروش دارایی سوق میدهد.
پشتیبانی قیمت یک ابزار معاملاتی را تعیین میکند که معامله گران را وادار میکند تا از روند قبلی حمایت کنند. یک خط پشتیبانی یک شی گرافیکی است که پشتیبانی را در نمودار نشان میدهد.
مناطق پشتیبانی و مقاومت معمولاً سفارشات معلق زیادی را انباشت میکنند که منعکس کنندهی تارگتهای تجاری، میانگین گیری، و یا حدود ضرر هستند. با دانستن این موضوع، سایر فعالان بازار از مقادیر پشتیبانی و مقاومت برای برآورد وضعیت بازار، احساسات، و حرکتهای آتی استفاده میکنند. بنابراین، آنها برنامههای تجاری خود را بر اساس این اطلاعات طرح ریزی میکنند.
رایج ترین روش، تجزیه و تحلیل قلهها و درهها است. میانگینهای متحرک، نسبتهای فیبوناچی، نقاط پیوت، و تحلیل روند نیز به تعیین خطوط پشتیبانی و مقاومت کمک میکنند.
به طور رسمی، زمانی که قیمت از بالای سطح پشتیبانی عبور میکند. در عمل، قیمت میتواند از خط عبور کند و به زودی بازگردد. به این رخداد "شکست کاذب" میگویند. برای اطمینان از واقعی بودن شکست، منتظر تثبیت باشید: شمعدان فعلی و بعدی باید در زیر سطح شکسته شده در میان افزایش حجم معاملات بسته شوند.
برای هر قاعدهای استثنا هم وجود دارد، و تجزیه و تحلیل پشتیبانی و مقاومت یا عملکرد گذشته نمیتواند موفقیت 100درصدی معاملات را تضمین کند. با این حال، این یکی از ساده ترین راهها برای تجزیه و تحلیل روانشناسی بازار، پیش بینی، و تشکیل یک برنامه معاملاتی است.معاملهگران زیادی وجود دارند که از این تکنیک پیروی میکنند و در عمل از آن استفاده میکنند، که این کار باعث کارآمدتر شدن آن میشود.
نباید کمتر از یک بازه زمانی یک ساعته باشد. بازههای زمانی کوتاه را به الگوریتمها و رباتهای معاملاتی محول کنید. هرچه بازه زمانی تحلیل شده شما طولانی تر باشد، قابل اعتمادتر است. تجزیه و تحلیل پایان-به-پایان (end-to-end) را نیز نباید نادیده گرفت. بررسی چندین بازهی زمانی برای یک ابزار معاملاتی میتواند به تصویر کلی بازار بیافزاید.

محتوای این مقاله بیانگر نظر نویسنده است و لزوماً بیانگر موضع رسمی کارگزار لایت فایننس نیست. مطالب منتشر شده در این صفحه صرفاً برای اهداف اطلاعاتی ارائه شده است و نباید به عنوان ارائه مشاوره سرمایه گذاری برای اهداف دستورالعمل 2014/65/EU مورد نظر تلقی شوند.
بر اساس قانون کپیرایت، این ماده مالکیت معنوی محسوب میشود که شامل ممنوعیت کپی و توزیع آن بدون رضایت میباشد.