الگوی پروانه در معامله چیست؟

۲۰۲۵.۰۴.۰۱ ۲۰۲۴.۰۴.۱۸ الگوی پروانه در معامله چیست؟

میکائیل هایپوف (Mikhail Hypov)https://www.litefinance.org/fa/blog/authors/mikhail-hypov/

الگوهای هارمونیک گارتلی سیگنال هایی دقیق تری در مورد پرایش اکشن آینده ی قیمت در مقایسه با الگوهای چارت ایجاد می کند. بنابراین، الگوهای هارمونیک با افزایش معامله گران در حال کسب محبوبیت بیشتری بوده اند.

این مطلب به تشریح الگوی هارمونیک پروانه می پردازد که یکی از محبوب ترین الگوهای گارتلی بوده که معکوس شدن روند را از قبل پیش بینی کرده و به تعریف شروع یک روند در فازی جدید کمک می کند. همچنین، از الگوی پروانه برای تعریف حوزه ی احتمالی معکوس شدن با استفاده از دنباله های فیبوناچی ا موفقیت استفاده می شود.

نکات اصلی

الگوی پروانه چیست و چگونه کار می کند؟

الگوهای گارتلی بر خلاف الگوهای محبوب تر چارت بر اساس نسبت های دقیق فیبوناچی ایجاد می شوند. یکی از متداول ترین الگوها همان الگوی پروانه است. الگوی پروانه بخشی از دسته ی الگوهای هارمونیک است که شامل سایر ساختارها مثل گارتلی، خفاش، خرچنگ، و AB CD می شود. این الگو یک الگوی معکوس شدن روند در چارت است که در تحلیل تکنیکال برای کمک کردن به شناسایی نقاط چرخش شاخص در بازار کمک می کند. این الگو یک الگوی معاملاتی است که دارای شکلی مشخص بوده و دارای فاصله بین هر یک از بخش های الگو است.

الگوی گارتلی پروانه نزولی

الگوی پدید آمده در چارت از چهار حرکت تشکیل شده که شبیه به امواج الیوت هستند و یک الگو را شکل می دهند. نقاط پیووت و حرکات تکانه ای (ایمپالس) قیمت معمولا با حرف مشخص شده اند. اولین قسمت با حرف X نامگذاری شده که از نقطه ی شروع X آغاز شده و با نقطه ی A (بالاترین یا پایین ترین نقطه در تمامی ساختار) به پایان می رسد. سپس بخش های AB و BC و CD به شکل پیاپی در یک موج نوسانی پدید می آیند.

از یک رو، الگوی هارمونیک پروانه یک الگوی معاملاتی مرتبط با معکوس شدن روند است. پس از به پایان رسیدن این الگو قیمت با شیبی تند معکوس می شود و یک ایمپالس-تکانه ی جهت دار را شکل می دهد (خط آبی در اسکرینشات بالا). اما اگر به شکلی کلی تر به ساختار نگاه کنید الگوی معکوس داخلی اغلب سیگنال شروع یک روند بزرگتر را از خود بروز می دهد.

تاریخچه ی الگوی هارمونیک پروانه

تاریخچه ی معاملات هارمونیک از سال 1935 میلادی شروع می شود. هرولد مک کینلی که یکی از متخصصان و تحلیلگران بازار بود الگوهای پرایس اکشن را توسعه و آن ها را تدریس کرد و در مشاوره های خصوصی خود در مورد آن ها سخن گفت. وی بعدا در کتاب خود "سود در بازار سهام" که یکی از کتاب های کلاسیک الگوهای هارمونیک محسوب می شود معامله بر اساس الگوی گارتلی را توضیح داد.

حرکت 5 واحدی قیمت که بعدا الگوی گارتلی پروانه نامیده شد توسط بریس گیلمور کشف شد. اگرچه، این روش جدید نتوانست به سرعت مشهور شود. این در انتهای قرن 20 بود که معامله بر اساس الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال متداول شود. تا این زمان کارهایی که گارتلی انجام داده بود توسط دنبال کنندگان او اسکات کارنی و لری پساونتو نهایی شد و در آن ها اصلاحاتی انجام گرفت. این اقراد بعدتر نسبت های فیبوناچی را معرفی کردند، نسبت هایی که به معامله گران اجازه ی می دهند حرکت های قیمتی را مشخص و دسته بندی کنند. الگوی پروانه با یک نسبت تمام عیار فیبوناچی الگوی پروانه ی پساونتو نام دارد.

با پدید آمدن گونه های جدید الگوی گارتلی روش های شناسایی آن ها نیز تغییر می کند. معامله گران دیگر نیازی توسعه ی دستی قالب ها یا الگوهای خود ندارند و می توانند از اندیکاتور های تکنیکال در متاتریدر و سایر پلتفرم ها استفاده کنند.

چگونگی شناسایی الگوی پروانه در چارت

حال می خواهیم متوجه شویم که شناسایی الگوی هارمونیک پروانه در چارت چگونه است. همانطور که پیشتر اشاره کرده بودم، این الگو از 4 موج تشکیل شده است که تمام آن ها به یکدیگر بر اساس قواعد ساختاری آن ها مرتبط هستند. زمانی که یک الگوی احتمالی گارتلی را شناسایی می کنید برای محقق شدن هر یک از شرایط باید 1 امتیار در نظر بگیرید و در صورتی که هر یک از شرایط یک امتیاز را کسب کنند، ساختار در مجموع حائز 5 امتیاز می شود و در این حالت می توانید مطمئن شوید که ساختار گارتلی همان الگوی پروانه بوده و می توانید بر اساس آن وارد معامله شوید.

X-A

حرف X می تواند هر گونه فعالیت قیمتی در چارت باشد و شرایط خاصی برای این بخش از الگوی پروانه ای گارتلی وجود ندارد. تنها معیاری که وجود دارد حرکت جهت دار قیمتی است: الگوی هارمونیک پروانه در بازه ی به اشباع رسیدن موقت یا پایانی روند ایجاد می شود. در صورتی که این شرط محقق شود و الگو را درون یک روند بلند شناسایی کنید می توانید در اینجا یک امتیاز از مجموع 5 امتیازی که بالاتر گفتیم منظور کنید (این یعنی الگو یک شرط از پنج شرط را محقق کرده پس تا اینجا یک امتیاز کسب می کند).

در الگوی پروانه ی صعودی، XA حرکتی افزایشی و در الگوی پروانه ی نزولی حرکتی کاهشی می کند. طول حرکت تکانه ای-ایمپالس می تواند هر مقداری باشد. مهم است که که دنباله ی بازگشتی بعدی از یک نسبت فیبوناچی مشخصی تبعیت کند.

A-B

موج AB در نسبت با XA در جهتی مخالف حرکت می کند و از لحاظ طولی باید برابر با 78.6 درصد این موج باشد. بنابراین، در صورتی که حرکت XA نزولی باشد، آنگاه انتظار می رود که حرکت AB افزایشی شود. بنابراین نقطه ی B باید به معادل 78.6 درصد دنباله ی فیبوناچی XA برسد. در صورتی که شرایط نامبرده محقق شوند، می توانید یک امتیاز دیگر را نیز منظور کنید.

B-C

موج BC در جهت مخالف موج AB حرکت می کند و طول آن می تواند بین 38.2 درصد تا 88.6 درصد فاصله ی پوشش داده شده توسط موج قبلی (یعنی BC) باشد. در صورتی که شرط نامبرده محقق شود می توان یک امتیاز دیگر را نیز ثبت کرد.

لطفا توجه داشته باشید: موج BC در الگوی گارتلی یک دنباله ی بازگشتی 88.6% درصدی در نسبت با موج AB است. این یک گسترش حرکتی نسبتا جدید است که در در ابتدا توسط یکی از متخصصین بازار یعنی J. Kane پیشنهاد شده بود. همانند نسبت متداول تر 78.6 درصدی حوزه های احتمالی معکوس شدن حرکت، نسبت 88.6 درصدی در الگوی بازگشتی پروانه وجود داشته و این  در واقع تابعی از نسبت های فیبوناچی است.

C-D

موج CD در جهت مخالف موج قبلی حرکت می کند. طول موج CD در الگوی پروانه معادل 161.8 درصد یا 224 درصد است. در صورتی که شرایط نامبرده محقق شوند یک امتیاز دیگر را نیز می توان منظور کرد.

X-D

یک قاعده ی دیگر در خصوص پروانه ی گارتلی وجود دارد که با محقق شدن آن الگو 1 امتیاز دیگر دریافت می کند. زمانی که بخش C D به پایان می رسد آن را اندازه گرفته و با XA مقایسه کنید. در یک الگوی پروانه ی واقعی، بخش AD  از نقطه ی X به میزان 127 درصد انحراف پیدا می کند و یا به معادل 161.8 درصد بخش XA می رسد.

همچنین، نسبت نامبرده برای قراردادن دستورهای معلق مفید است. زمانی که چارت به سطح حائز اهمیت فیبوناچی می رسد احتمال بالایی وجود دارد که معکوس شدن روند اتفاق بیفتد. در محدوده ی مورد پیش بینی می توانید پیشاپیش یک قرارداد حق اختیار (آپشن) باز کنید و یا اگر قواعد مدیریت ریسک شما اجازه می داد دستورات معاملاتی معلق یا دستور استاپ قرار دهید.

اگر الگویی که تحلیل می کنید 5 نمره به دست بیاورد، انتظار می رود که شاخص در نقطه ی معکوس شدن یعنی D شروع به حرکت به سمت نقطه ی C یا A بکند. همچنین، تکانه-ایمپالسی که بعد از الگوی هارمونیک ایجاد می شود می تواند نقاط اوج یا کف را بشکند.

بگذارید یکبار دیگر یادآوری کنم: در تمامی نسبت های فیبوناچی خطاهایی که در مقایسه با عدد ایده آل بیش از 10 درصد نباشند مجاز هستند

چگونه اعتبار الگوی پروانه را بررسی کنیم؟

حال ببینیم که در چارت قیمتی جفت GBPUSD چگونه می توان اعتبار الگوی پروانه را صحت سنجی کرد:

اولین بخش X نام دارد. این بخش در واقع ایمپالس-تکانه ی پایانی روند نزولی است. بعد از نوسانات جهت دار پیاپی قیمتی به دنبال این موج بگردید. در اینجا فشار خرید در حال افزایش است.

در مرحله ی بعدی موج AB در جهتی مخالف رشد می کند. موج B حدود 78.6 درصد موج AX بر اساس ساختار فیبوناچی ترسیم شده بر روی چارت است. میزان خطا اندک است و این بدین معنا است که نسبت موج AB به XA در الگوی گارتلی صحیح درنظر گرفته خواهد شد.

بخش بعدی الگوی پروانه موج BC است. موج BC معادل 88.6 درصد موج AB است و دومین شرط محقق شده است. در پایان نسبت بین موج CD و BC معادل 1.68 بوده است.

حال می خواهیم آخرین شرط ایجاد الگو را بررسی کنیم: نسبت نقطه ی اوج D به XA. پس از ترسیم نسبت فیبوناچی می بینیم که موج AD کمی کوتاه تر از 127 درصد XA است. همانند نسبت AB به AB می بینیم که چنین خطایی را می توان نادیده گرفت. اگرچه، هر چقدر که خطا بزرگتر باشد احتمال اینکه شاخص به تارگت حرکت تکانه ای بعد از نقطه ی D برسد کمتر خواهد بود.

با در نظر گرفتن خطاها تمام 5 شرط محقق شده اند و الگوی پروانه صحیح است اما لازم است برای تارگت ها برخی تغییرات لحاظ شوند. همانطور که در چارت بالا می بینید رشد شاخص به نقطه ی اوج الگو نمی رسد.

مثال الگوی پروانه در بازار فارکس

حال می خواهیم ببینیم که الگوی پروانه چگونه در بازار فارکس کار می کند.

ساختاری را می بینید که در چارت بالا شبیه به الگوی گارتلی است و از 4 بخش XA و AB و BC و CD تشکیل شده است. برای تعیین کردن نوع الگو و پیش بینی پرایس اکشن بعدی از الگوهای کلاسیک خوانش الگوها استفاده می کنیم، الگوهایی مثل محاسبه ی نسبت های بین بخش های مختلف.

با کمک دنباله های فیبوناچی می بینیم که موج AB در نزدیکی دنباله ی 78.6 درصد است.

خط سیر موج BC معادل 88.6 درصد طول موج AB است. گسترش بعدی موج در این فاز به بیشتر شدن موج CD در نسبت با موج BC منجر می شود. نسبت فیبوناچی بین این موج ها 261.8 درصد است.

می توانیم نتیجه گیری کنیم که این الگو یک الگوی پروانه ی کلاسیک است. لازم به اشاره است که نسبت تقریبا تمام 4 بخش در حالت ایده آل قرار ندارند. این موضوع طبیعی است و بیشتر معامله گران در نسبت های فیبوناچی معینی که منظور می کنند یک حاشیه ی خطای 10 درصدی را مدنظر قرار می دهند.

با شناسایی الگوی هارمونیک پروانه می توانیم پیش بینی کنیم که شاخص در نقطه ی D معکوس می شود. بعد از نقطه ی اوج D روند قاعدتا باید معکوس و نزولی شود. زمانی که D ایجاد شود معامله باید وارد بازار گردد. به طور مثال، نقطه ی ورود به بازار در چارت بالا با خطی آبی مشخص شده است و موقعیت معاملاتی بلافاصله بعد از بسته شدن کندل استیک بعدی باز می شود.

بر اساس قواعد مدیریت ریسک می توان گفت که حد ضرر کمی بالاتر از نقطه ی اوج ایجاد شده توسط نقطه ی D قرار داده می شود (با یک خط قرمز در چارت مشخص شده است). قراردادن یگ تارگت سود محتاطانه در الگوی گارتلی متداول است و به نقاط کف ایجاد شده توسط نقطه های C و A اشاره دارد.

در موردی که با آن مواجه هستیم تارگت سود معامله که بر اساس الگوی پروانه ی نزولی وارد بازار شده در بین نقاط اوج A و C قرار دارد. می توانید بعدتر ببینید که حرکت قیمت دقیقا در این حوزه به اشباع می رسد.

مزایا و معایب الگوی پروانه

الگوهای پروانه ی گارتلی مزایا و معایب خود را در مقایسه با سایر الگوهای تحلیل تکنیکال دارند. در جدول پایین به سه مورد از مزایا و معایب اشاره کرده ام:

الگوی پروانه چه چیزی را به معامله گران می آموزد؟

معامله بر اساس الگوی پروانه مستلزم انجام یک تحلیل جامع است. زمانی که با استفاده از راهبردهای معاملاتی مختلف الگوی نامبرده را اعمال می کنید برخی مشکلات ممکن است وجود داشته باشد. یکی از این مشکلات این است که الگوهای دارای نسبت های عددی ایده آل به شکل نادر یافت می شوند. اگرچه، سیگنال های داده شده توسط الگوی پروانه همیشه غیرمبهم هستند.

با تحلیل آخرین موجی که در ساختار شکل می گیرد باید گفت که الگوی پروانه یکی از الگوهای معکوس شدن روند است. حتی خود هارولد گارتلی هم اذعان داشت که بال راست پروانه نشانگر نقطه ی ورود به معامله و جهت گیری شاخص با دقت 7 از 10 است. امروزه تحلیل چارت قیمتی گفته های گارتلی را تایید می کند. موسسه ی FxGroundworks تایید می کند که بعد از کامل شدن ساختار پروانه در 80-90 درصد موارد روند معکوس می شود. اگرچه، باید اشاره داشت که سایر الگوهای هارمونیک مثل خفاش و کوسه نیز نسبتا کارا هستند.

الگوی پروانه ی گارتلی یکی از الگوهای معکوس شدن در روند است. در عین حال معامله گر به دلیل وجود الگوهای گسترشی می تواند با احتمال بالایی سطح پایانی حرکت اصلاحی را پیش بینی کند (این یعنی شکل گیری نقطه ی D). نقطه ی X با نسبت 1.27 با موج پایانی CD همبستگی دارد. همچنین، نقطه ی D به آسانی با استفاده از نقطه ی B محاسبه می شود؛ موج CD می تواند بین 161.8 تا 224 درصد موج BC باشد.

علاوه بر دقت نقطه ی شروع پیش بینی شده ی روند، الگوی گارتلی به شما اجازه می دهد که با دقتی بالا سطحی که قیمت از آن باز می گردد (سطح ریباند) را پیش بینی کنید. تارگت سود محافظه کارانه معمولا در محدوده ی بین نقاط A و С قرار داده می شود. بعد از الگوی هارمونیک پروانه، بازه ی حمایت یا مقاومت قوی روند بین دو نقطه ی نامبرده شکل می گیرد. به همین دلیل است که حرکت تکانه ای (ایمپالس) مرتبط با معکوس شدن شاخص اغلب به این حوزه در الگوی پروانه دست می یابد و در آن با اشباع می رسد.

تارگت تهاجمی سود احتمالی کمی بعدتر تعیین می شود. به طور مثال، تارگت اغلب در سطح 127 درصد دنباله ی فیبوناچی تعیین می شود. حرکت های اصلاحی ای که بعد از الگوی پروانه ایجاد می شود در 30 درصد موارد به سطح نامبرده می رسند.

چگونه بر اساس الگوی پروانه معامله کنیم؟

حال می دانید که یک الگوی هارمونیک پروانه به شکل متداول چگونه به نظر می رسد. حال می خواهیم ویژگی های الگوی پروانه را بررسی کنیم.

چه زمانی وارد معامله شویم؟

پیش از وارد شدن شدن به معامله ی خرید یا فروش لازم است بررسی کنید که آیا ساختار ایجاد شده هر 5 شرط ذکر شده برای الگوی پروانه را محقق می کند یا خیر؟

نقطه ی ورود همان D است که در فاز آخر شکل گیری روند ایجاد می شود. پس از نقطه ی D حرکت قیمت معکوس می شود؛ روند افقی به پایان می رسد و روندی که در خلاف جهت موج CD است شروع می شود.

نقطه ی D در الگوی هارمونیک دقیقا همانند نقاط B و D آسان پیش بینی می شود. بنابراین، شرایط مشترک معکوس شدن حرکت شاخص می توانند تا حدی آسان تر شوند. به طور مثال، برای انجام دادن یک سرمایه گذاری اولیه به هنگام معامله بر اساس الگوی پروانه، نیاز به صبر کردن برای شکل گیری دو-سه کندل تک جهتی نیست و بسته شدن کندل اول کافی است البته به شرطی که در حوالی سطح 161/8 یا 224 درصد ایجاد شود.

در چارت روزانه ی جفت EURJPY و بعد از پایان یافتن الگوی هارمونیک پروانه ی نزولی، خط آبی نشان دهنده ی نقطه ی ورود به معامله است. برای ورود به معامله، معامله گر صبر کرده تا کندل استیک بلند قرمز به پایان برسد.

علاوه بر این، شما می توانید از داده های اندیکاتور استفاده کنید. به طور مثال، می توانید از سه معیار برای ورود به بازار بعد از کامل شدن الگوی پروانه استفاده کنید:

• نقطه ی فرضی D در الگوی پروانه به 161.8 درصد یا 224 درصد می رسد؛
• کندل استیکی که در جهت خلاف CD حرکت می کند بسته می شود.
• بازار در الگوی نزولی در محدوده ی بیش خریداری شده و در محدوده ی بیش فروخته شده در الگوی صعودی قرار می گیرد و این نکته را هیستوگرام اندیکاتور به نمایش می گذارد.

دستور ورود به معامله برای معامله گران با تجربه اغلب در سطح نقطه ی C الگوی پروانه ی گارتلی قرار داده می شود. بسته به جهت روند این سطح نقش حمایت یا مقاومت را بازی می کند. بر مبنای تحلیل تکنیکال اگر قیمت از یک سطح کلیدی بازگشت داشته باشد احتمال ادامه پیدا کردن آن وجود دارد.

بنابراین، با راهنمایی چارت الگوی پروانه و پس از شکسته شدن نقطه ی C می توانید به پوزیشن معاملاتی اولیه ی خود اضافه کنید و سود احتمالی خود را افزایش دهید.

چگونه دستور حدضرر قرار دهیم؟

در صورتی که معکوس شدن روند در سطح 161.8 درصد موج AX در الگوی پروانه اتفاق بیفتد از تکنیک دیگری می توان استفاده کرد. سطح 141 درصد را از حرکت موجی AX محاسبه کنید و بر روی آن حدضرر قرار دهید.

در این حالت الگوی پروانه قاعدتا باید در سطح 127 درصد موج AX به پایان برسد. در صورتی که ادامه پیدا کردن حرکت را دیدید و قیمت از سطح 141% عبور کرد احتمال بالایی وجود دارد که الگوی هارمونیک پروانه یک موج گسترش یافته ی CD داشته باشد.

در صورتی که موج CD طولانی تر شده باشد (مثل اسکرینشات بالا)، لازم است که از یک تکنیک استاندارد برای قراردادن حدضرر استفاده کنید. با یک مقایسه با خط قرمز در چارت، دستور معاملاتی با مقداری فاصله در مقایسه با نقطه ی D الگو قرار داده می شود (در صورتی که این نقطه همان نقطه ی اوج باشد دستور معاملاتی بالاتر از نقطه ی D و در صورتی که این نقطه همان نقطه ی کف باشد دستور معاملاتی پایین تر از نقطه ی D قرار داده می شود).

همچنین می توان یک حدضرر کششی در حرکت بازگشتی (رولبک) با فاصله ی 38.2 درصدی موج CD قرار داد. این مسئله در جایی مرتبط می شود که قیمت فراتر از نقطه ی C برود و شما مطمئن نباشید که آیا قیمت به سطح 161.8 درصد خواهد رسید یا خیر.

تارگت حد سود

یکی از مزایای الگوی پروانه ی گارتلی و به طور کلی الگوهای هارمونیک توانایی پیش بینی دقیق تارگت های سود است. در عین حال، حد سود را می توان به شکل تدریجی با حرکت قیمت به تارگت های دورتر منتقل کرد.

اولین تارگت و یا به عبارتی بهتر یک تارگت سود محافظه کارانه تر و قابل حصول ترین هدفی که یک حرکت بازگشتی (رولبک) بعد از پدید آمدن الگوی گارتلی می تواند به دست آورد نقطه ی C است. اگر در سایر الگوهای هارمونیک تعیین کردن دو تارگت متداول باشد (یعنی نقطه ی C و A)، در الگوی پروانه این سطوح به دلیل نزدیکی ای که به یکدیگر دارند می توانند درون یک حوزه ی هدف واحد ادغام شوند. در چارت بالا این نکته با یک خط ممتد سبز رنگ مشخص شده است.

حرکات بازگشتی ای که بعد از الگوهای هارمونیک ایجاد می شود تقریبا همواره به نقطه ی C می رسند، پس استفاده از آن ها در معاملات حق اختیار (آپشن) بسیار راحت است. البته شما نیاز به محاسبه کردن زمان انقضای که قیمت پیش از آن بتواند به سطح تعیین شده برسد دارید.

اگر تارگت سود محافظه کارانه در حوزه ی AC به دست آمده و قیمت همچنان به جهتی یکسان حرکت کرده باشد آنگاه حد سود به کمی آن طرف تر منتقل می شود. یک تارگت سود تهاجمی تر می تواند سطوح 127% و 161.8% موج XA باشد.

راه دیگری برای کنترل کردن سود خطوط روند هستند. زمانی که قیمت خط روند را بشکند می توانید از معامله خارج شوید. زمانی که بر اساس الگوهای هارمونیک معامله می کنید پیشنهاد می کنم از یک روش پیچیده استفاده نمایید. از خط روند برای کنترل کردن اندازه ی حرکات بازگشتی (پولبک ها) هارمونیک استفاده کرده و موقعیت معاملاتی خود را تنها زمانی ببندید که قیمت فراتر از خط روند به ثبات برسد و یا یکی از سطوح هدف گذاری شده (تارگت) را بشکند.

راهبرد معاملاتی الگوی هارمونیک پروانه

تحلیلگران بازار چندین راهبرد معاملاتی را با استفاده از الگوی پروانه ایجاد کرده اند. با کمک این راهبردها توضیح خواهم داد که چگونه می توان با یک کارایی بالا الگوی هارمونیک را برای ورود به بازار و کسب حداکثر سود و ریسک حداقلی استفاده کرد، اما در وهله ی اول لازم است که انواع الگوهای گارتلی را بشناسیم. چندین مورد خاص در الگوی پروانه وجود دارد که بررسی می کنیم: الگوی صعودی، الگوی نزولی، و گونه های "ایده آل" هر یک از آنها.

پروانه ی صعودی

الگوی پروانه ی صعودی با موج XA پس از به پایان رسیدن روند نزولی شروع می شود. موج XA همواره بلندتر از دو موج بعدی است. بر اساس این ویژگی می توان گفت که شناسایی الگوی پروانه در مقایسه با سایر الگوهای هارمونیک آسان است.

موج بعدی AB است. موج AB از لحاظ طولی قاعدتا باید 78.6 درصد موج XA در پروانه ی صعودی باشد. بخش بعدی BC نام دارد که می تواند بسیار کوتاه تر از موج AB باشد. در گونه های مختلف این الگو نسبت بین دو الگو می تواند از 38.2 درصد تا 88.6 درصد در نوسان باشد.

در الگوی پروانه ی صعودی طول موج CD در نسبت با موج قبلی می تواند از 161.8 درصد تا 224 درصد در نوسان باشد. معیار مهمی که در این بین وجود دارد نسبت های فیبوناچی در محدوده ی مشخص شده است. به طور مثال، نسبت بین موج های BC و AB در الگوی پروانه ی صعودی می تواند 50 درصد یا 61.8 درصد باشد. این نسبت ها مطابق با دنباله های فیبوناچی است که بر اساس موج AB ساخته شده است. لازم به ذکر است که به موج CD هم شرایط مشابهی اعمال می شود.

آخرین معیاری که در الگوی پروانه ی صعودی وجود دارد نسبت بین موج های AD و XA است. محدوده ی معتبر را می توان بین 127 تا 161.8 درصد درنظر گرفت. معامله گران اغلب از این نسبت ها برای مشخص کردن نقطه ی پیووت D استفاده می کنند. پس از پدیدار شدن نقطه ی D می توانیم در خصوص پایان یافتن الگوی صعودی پروانه صحبت کنیم.

ایمپالس-تکانه ی بعدی صعودی می شود. تارگت اولیه نقطه ی C است و دومین تارگت سود همان نقطه ی A است.

الگوی پروانه ی نزولی

پروانه ی نزولی در واقع یک الگوی پروانه ی صعودی معکوس شده است و بر اساس همان مبانی قبلی ایجاد می شود:

موج XA در الگوی پروانه ی نزولی در چارت بلندتر از دو موج بعدی است. نسبت بین موج های XA و AD که از سه نوسان بعدی قیمتی تشکیل شده از 127 تا 161.8 درصد متفاوت است.

موج AB در پروانه ی نزولی معادل 78.6 درصد طول موج XA است. همچنین، در نسخه ی نزولی این الگو همانند حالت صعودی آن نسبت هایی یکسان برای موج های BC (مثل 38.2 درصد، 88.6 درصد طول موج AB) و CD (161.8 درصد تا 224 درصد موج BC ) وجود دارد.

الگوی نزولی پروانه در نقطه ی پیووت D به پایان رسیده و پس از آن تکانه (ایمپالس) کاهشی شروع می شود که معمولا به نقاط کف الگو می رسد. بنابراین، اولین تارگت حرکت تکانه ای بعد از الگوی پروانه نقطه ی C است و دومین تارگت در سطح نقطه ی A قرار دارد.

الگوی ایده آل پروانه ی صعودی

الگوی پروانه ی صعودی شبیه به الگوی پروانه ی هارمونیک است. تفاوت اصلی ای که بین ساختار پروانه ی ایده آل و پروانه ی عادی وجود دارد در نسب بین موج ها است:

• موج BC می تواند از 50 تا 88.6 درصد موج AB باشد؛
• موج CD دقیقا 161.8 درصد موج BC است.

الگوی نزولی ایده آل پروانه

الگوی ایده آل پروانه ی نزولی بر اساس همان نسبت هایی شکل می گیرد که در پروانه ی صعودی ایده آل وجود دارد. زمانی که الگوی نزولی به پایان می رسد یک روند نزولی آغاز می شود. تفاوت بین الگوهای "ایده آل" و "غیر ایده آل" یک حالت نسبی تصادفی دارد. این باور وجود دارد که در ساختار ایده آل بعد از حرکت تکانه ای شانس بیشتری برای دستیابی به سطوح هدف وجود دارد. در این حالت هم هیچ کس نمی تواند یک تضمین 100 درصدی بدهد.

راهبرد معاملاتی محتاطانه بر اساس الگوی پروانه

این راهبرد معاملاتی مستلزم معامله بر اساس الگوی پروانه با حداقل میزان ریسک است.

• در چارت قیمت الگوی پروانه را شناسایی کرده و نسبت بین موج های AB و BC را بررسی کنید.
• بر اساس نسبت های بین الگوی هارمونیک محل احتمالی نقطه ی پیووت D را محاسبه کنید.
• در نقطه ی احتمالی پیووت D، کندل استیکی که بر خلاف موج CD ایجاد می شود را شناسایی کنید. زمانی که کندل اسنیک بسته می شود وارد معامله شوید. اگر یک پروانه ی صعودی در چارت وجود داشته باشد (شبیه به حرف M)، در نقطه ی D (پایین ترین نقطه) وارد معامله ی خرید شوید. اگر یک پروانه ی نزولی (شبیه به حرف W) وجود داشته باشد، در نقطه ی D وارد معامله ی فروش شوید (بالاترین نقطه ی الگو).
• حدضرر یا با فاصله ای اندیک از نقطه ی D و یا بر اساس تکنیکی که بالا توضیح داده شد در سطح 141 درصد موج AX در الگوی هارمونیک پروانه قرار داده می شود.
• با استفاده از نسبت های الگوی پروانه نقطه ی C را مشخص کرده و اولین حد سود را به همراه بستن 50 درصد موقعیت معاملاتی قرار دهید.
• دومین حد سود در سطح نقطه ی A قرار داده می شود و بقیه ی موقعیت معاملاتی زمان رسیدن شاخص به نقطه ی نامبرده بسته می شود.

چارت بالا مثالی را در مورد معامله بر اساس الگوی پروانه با استفاده از راهبرد پیشنهادی ارائه می دهد. الگوی پروانه ی نزولی در بازار شکل گرفته و موقعیت معاملاتی در سطح بسته شدن کندل استیک قرمز (خط آبی) باز می شود. لطفا توجه داشته باشید که کندل هایی که بدنه ی بزرگ دارند باید مدنظر قرار گیرند و این حرکت تکانه ای شاخص را در چارت در جهتی صحیح مشخص می کند. دو کندل استیک قبلی نشانگر نوسانات قیمتی (فضای عدم قطعیت در بازار) است و نمی توان آن ها را تاییدیه ی معکوس شدن حرکت تفسیر کرد.

طول موج CD در الگوی پروانه ی در حال شکل گیری محدوده ی باریکی دارد پس قرار دادن حد ضرر بالاتر از نقطه ی معکوس شدن احتمالی منطقی است. بنابراین، در صورت لغو شدن شکل گیری الگو از متحمل شدن ضرر جلوگیری خواهیم کرد.

تارگت اولیه در چارت با یک خط سبز (T1) مشخص می شود، خطی که مرتبط با نقطه ی C است. در اینجا ما 50 درصد موقعیت را می بندیم و حدضرر را به سطح باز شدن معامله منتقل می کنیم. قیمت از سطح C عبور می کند و حدسود بعدی در نقطه ی A الگوی هارمونیک (خط سبز رنگ T2) قرار می گیرد. قیمت در کندل استیک بعدی به سطح نامبرده دست پیدا کرده و ترمینتال معاملاتی با سود موقعیت فروش را بسته است.

راهبرد معاملاتی پرریسک مبتنی بر الگوی پروانه

تفاوت های اصلی این راهبرد معاملاتی در مقایسه با راهبردهای قبلی در ویژگی های ورود به بازار و تعیین تارگت ها نهفته است.

• الگوی پروانه را در چارت شناسایی و در خصوص محقق شدن شرایط ذکر شده اطمینان حاصل کنید.
• پس از شکل گیری نقطه ی D، زمانی وارد معامله شوید که اولین کندل استیک با بدنه ی بزرگ که در جهت مخالف موج CD قرار دارد بسته شود.
• حد ضرر با فاصله ای اندک از نقطه ی D و یا در سطح 141% موج AX  قرار داده می شود (خط قرمز در چارت).
• در صورتی که قیمت سطح C را بشکند زمانی به حجم معاملاتی خود بیفزایید که شاخص به پایین تر از آن برسد (خط S2 در چارت).
• حد سود در نقطه ی A و در سطوح 127% و 161.8% موج XA قرار داده می شود.

مثال معامله با استفاده از این راهبرد معاملاتی در چارت روزانه ی جفت AUDJPY قابل مشاهده است. خطوط آبی نشان دهنده ی نقطه ی ورود ابتدایی (S1) و سطحی است که بر موقعیت معاملاتی افزوده می شود (S2). در زمان میانگین گیری حد ضرر با در نظر گرفتن سودی که از معامله ی S1 به دست می آید به سطح تعادل (Breakeven) منتقل می شود. همچنین، می توان یک حدضرر کششی را در فاصله ی بین 30 تا 50 درصد XA قرار داد.

خطوط سبز نشان دهنده ی تارگت سود است. سود را با سهم هایی مساوی یا با نسبتی که به شما اجازه دهد درصورت معکوس شدن سریع شاخص آن را نگه دارید بردارید.

چگونگی شناسایی و معامله بر اساس الگوی پروانه با استفاده از اندیکاتور ZUP

اندیکاتور ZUP  قدرتمندترین و راحت ترین اندیکاتور برای شناسایی الگوهای هارمونیک هستند. این ابزار تحلیلی می تواند بیش ار 40 ساختار را بر اساس الگوهای هارمونیک شناسایی کند. لیست الگوهای تحت پوشش شامل الگوهای کلاسیکی مثل پروانه و ساختارهای نادری می شود که فقط متخصصین معامله بر اساس الگوهای هارمونیک آن ها را می دانند.

اینطور نیست که تمام نسخه های اندیکاتور به شکلی با ثبات عمل کنند. معامله گران با تجربه ترجیح می دهند که از دو نسخه ی اندیکاتور در متاتریدر 4 با حداقل میزان خطا استفاده می کنند:

• ZUP 123;
• ZUP 150.

البته آنالوگ های اندیکاتور کلاسیک برای متاتریدر 5 هم وجود دارد که همه پولی هستند و به طور متوسط بین 100 تا 300 دلار هزینه دارند.

نصب کردن اندیکاتور حالت استاندارد دارد. آرشیو را باز کنید و محتویات آن را در فولدر اندیکاتورها قرار دهید. من در مقاله ی "اندیکاتور بولینگر بندز در راهبردهای فارکس" چگونگی نصب کردن اندیکاتورها در متاتریدر 4 را توضیح داده ام.

اندیکاتور بیش از 300 مورد تنظیمات دارد و لیست کردن آن ها غیرممکن است. با کمک پارامترهای مختلف شما می توانید تک تک الگوها را تغییر داده و یا موارد غیرضروری را حذف کنید و تنها مواردی را نگه دارید که بتوانید در معامله از آن ها استفاده کنید.

اندیکاتور در چارت بالا به نمایش درآمده است. در نگاه اول نمود گرافیکی آن ممکن است پیچیده به نظر برسد اما در طی زمان قادر خواهید بود که الگوهای پروانه و سایر الگوهای هارمونیک را تشخیص بدهید. نمود گرافیکی بالا شامل نسبت های عددی بین موج ها که کار محاسبه را راحت تر می کند هم هست.

مقایسه با الگوی گارتلی

معامله گران کم تجربه اغلب الگوی پروانه را با الگوی گارتلی اشتباه می گیرند و تفاوتی بین آن ها نمی بینند. هر دو الگو ساختارهای مشابهی دارند: 4 تکانه (ایمپالس) و 5 نقطه. اگرچه، الگوی هارمونیک پروانه از لحاظ نمود هندسی و رفتاری که در بازار از خود نشان می دهد متفاوت از الگوی گارتلی است.

مانطور که در اسکرینشات بالا می بینید، الگوی پروانه (سمت چپ) موج بسیار بلندتری (D) در مقایسه با الگوی گارتلی (سمت راست) دارد. در طی تحلیل ساختارها، تمیز قائل شدن بین دو الگوی نامبرده از طریق تقاطع نقطه ی D با سطح X از همه آسان تر است. در گارتلی، نقطه ی D تنها حرکت بازگشتی (رولبک) به سمت نقطه ی X را نشان می دهد و در الگوی پروانه، یک الگوی گسترشی را فراتر از نقطه ی مذکور مشاهده می کنیم.

در خصوص رفتار بعدی در چارت می توان گفت که با پایان یافتن الگوی پروانه یک حرکت معکوس تندتر را شاهد هستیم که بعد از آن یک حرکت قوی (در مقایسه با گارتلی) ایجاد می شود. بر اساس آمارها می توان گفت که الگوی پروانه بیشتر موفق عمل می کند و معامله بر اساس آن کاراتر است.

نکات کلیدی در مورد الگوی پروانه

• حد ضرر را در فاصله ی 141 درصد AX تنها برای الگوهایی قراردهید که شاخص درون آخرین موج یک حرکت گسترش یافته داشته باشد (رسیدن شاخص به سطح 224 درصد موج B C) اگر موج CD نزدیک به یک نسبت بهینه در الگوی پروانه باشد حد ضرر باید با فاصله ای کوتاه از نقطه ی D قرار داده شود.
• مشکل اصلی کار با الگو دشواری شناسایی آن است. تنها معامله گران حرفه ای می توانند با سرعت و دقت الگوهای هارمونیک را شناسایی کنند. بنابراین، پیشنهاد می کنم که معامله گران مبتدی از اندیکاتورهایی خاص برای جستجو استفاده کنند (مثل اندیکاتور ZUP که در بالا توضیح داده شد). در عین حال، باید اشاره گردد که بررسی مجدد دستی نسبت ها و سطوح معاملاتی قبل از ورود به معامله مهم است.
• زمان مشخص کردن نسبت موج های الگوی هارمونیک، فراموش نکنید که نسبت بین موج XA و مجموع طول موج های AB و BC و CD بررسی کنید - خطای بین موج های کنارهم در محموع می تواند تصویر متفاوتی را به دست یدهد. مایلم یادآوری کنم که در صورت گسترش یافتن موج CD،  در الگوی پروانه نسبت بین موج های XA و AD معادل 127 یا 161.8 درصد خواهد بود.
• علیرغم کارایی بالای الگوهای پروانه، استفاده از الگوهای هارمونیک به تنهایی برای انجام دادن یک معامله ی موثر کافی نیست. می توانید در راهبرد معاملاتی خود برای تایید نقاط ورود اوسیلاتورها را به همراه اندیکاتور حجم معاملاتی و سایر اندیکاتورها برای تعیین وضعیت هیجانی بازار داخل کنید.
• به هنگام انجام دادن معامله ی دارای حق اختیار با استفاده از الگوهای هارمونیک باید بازه ی زمانی انقضا را مدنظر قرار دهید. به طور میانگین برای دستیابی به نزدیک ترین تارگت ها در الگوی پروانه به 5-7 کندل استیک نیاز داریم. بنابراین، قبل از منقضی شدن قرارداد معاملاتی به یک فاصله ی زمانی احتیاج داریم.
• در روزهای اولیه ی معامله بر اساس الگوی هارمونیک، تحلیلگران باور داشتند که از هارمونیک ها (بدون درنظر گرفتن اینکه با الگوی پروانه ی صعودی یا نزولی مواجه هستیم) می توان در هر جهنی به شکلی موثر استفاده کرد. اگرچه، بعدا مشخص شد که الگو در جهت روند کلی در بازار از همه موثر تر است. با در نظر گرفتن این موضوع الگوهای پروانه را می توان از انواع الگوهای مرتبط با ادامه پیدا کردن روند دانست.

نتیجه گیری

الگوی پروانه یکی از ابزارهای خاص تحلیل تکنیکال است. این الگو حالتی نادر دارد. اگرچه، با در نظر گرفتن میزان دقت پیش بینی ها بر اساس این الگوی هارمونیک می توان گفت که اضافه کردن آن به جعبه ابزار معاملاتی ارزشمند خواهد بود.

داشتن تجربه به هنگام معامله بر اساس الگوهای پروانه اهمیت بسزایی دارد. به همین دلیل است که به شما پیشنهاد می کنم که زمان بیشتری صرف کنید و معامله با الگوی هارمونیک پروانه را در حساب آزمایشی یا دمو لایت فایننس تمرین کنید. اگر بعد از خواندن این مطلب هنوز سوالی در مورد الگوی هارمونیک پروانه، تعریف کردن نقاط پیووت و تارگت های سود دارید لطفا در بخش نظرات آن را بنویسید. تمام تلاش خود را خواهم کرد تا تمام پاسخ ها و توضیحات لازم را بدهم!