معامله کردن بر اساس روند یکی از رایج ترین استراتژیها در میان معامله گران تازه کار است. سختی این کار تعیین لحظه بازگشت احتمالی است که پیش از آن معامله گر باید معامله را ببندد یا برعکس، بلافاصله در آغاز روند جدید وارد بازار شود. یک معامله گر باید درک کند که این بازگشت روند است نه یک اصلاح و آنها میتوانند از ابزارهایی مانند اندیکاتورهای بازگشتی، واگرایی، الگوها یا نقاط پیوت استفاده کنند. در این مقاله با چگونگی استفاده از این ابزارها و مزایا و معایب آنها آشنا خواهید شد.
مقاله شامل موضوعات زیر می باشد:
چگونه بازگشت روند را پیشبینی کنیم: مروری بر ابزارهای تحلیلی
چه چیزی میتواند سادهتر و موثرتر از معامله بر اساس روند باشد؟ به نظر میرسد که تنها کافیست تا یک حرکت قوی را شناسایی کنید، سرمایه کافی برای تاب آوردن در مقابل نوسانات کوچک را داشته باشید، و در نهایت به تماشای رشد سرمایه خود بنشینید. اما در عمل بدون تردید با چندین پرسش و چالش روبرو خواهید شد:
چگونه میتوانیم بفهمیم که تغییر قیمت در برابر روند اصلی یک اصلاح موقت است یا یک روند مخالف جدید؟
چگونه میتوان لحظهای را پیشبینی کرد که قدرت روند تمام میشود و حرکت قیمت معکوس میشود؟
چگونه میتوان سطوح مقاومت و پشتیبانی را که در آن سیگنال بازگشت روند یا برعکس سیگنال ادامه روند پدیدار میشود را محاسبه کرد؟
من تلاش خواهم کرد در این مقاله با معرفی ابزارهای پایهای برای تعیین نقاط بازگشت روند بالقوه به همه این پرسشها پاسخ دهم. برخی از چیزها از تجربه شخصی و برخی دیگر از فرومهای معاملاتی و وبلاگها است. از هرگونه انتقاد و نظر در بخش نظرات استقبال میکنم.
ابزار پیشبینی نقاط بازگشت روند
یک روند قوی، تسلط چشمگیر فروشندگان (روند نزولی) یا خریداران (روند صعودی) بر بازار است. در مقطعی، از تعداد معاملهگران غالب و حجم معاملات آنها کاسته میشود و سرعت حرکت قیمت تا لحظه تعادل کاهش مییابد. در آن لحظه، وقتی بخش ضعیفتر به بخش قویتر تبدیل میشود، روند معکوس میشود یا به اصطلاح بازگشت روند رخ میدهد. هدف معامله گر پیشبینی و استفاده از این لحظه برای اهداف خود است.
ابزارهای زیر برای شناسایی نقاط بازگشت قیمت مورد استفاده قرار میگیرند:
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
واگرایی
الگوهای بازگشتی روند
سطوح (حمایت، مقاومت و فیبوناچی)
نقاط پیوت
بیایید این ابزار را با جزییات بیشتری بررسی کنیم:
1. اندیکاتورهای بازگشتی تحلیل تکنیکال
صدها اندیکاتور بازگشتی وجود دارد که هر کدام بر اساس قوانین خودش عمل میکند. قصد ندارم مثالها را با جزییات بررسی کنم، و تنها گروه های این دسته از اندیکاتورها را به صورت کلی توضیح خواهم داد:
اُسیلاتورها. اندیکاتورهای بازگشتی که مناطق بیش از حد خرید و بیش از حد فروش را مشخص میکنند. اگر اسیلاتور (نوسان ساز) در منطقه بیش از حد خرید باشد، روند معکوس شده و برای خروج از آن آماده میشود، آنگاه میتوانیم در مورد تغییر احتمالی در جهت روند کنونی صحبت کنیم. مهم است که اندیکاتور با توجه به مرز افقی منطقه تا حد امکان با زاویه 90 درجه از منطقه خارج شود. مثال: استوکاستیک، RSI، دیمارکِر(DeMarker).
اندیکاتورهای کانال. از نظر تئوری، هدف قیمت رسیدن به ارزش متعادل خود، یعنی حالت تعادل بین عرضه و تقاضا است. وقتی که قیمت از مقدار متوسط خود دور میشود، تعادل از بین میرود، اما دیر یا زود، قیمت دوباره به مقدار متعادل خود برمی گردد. دامنه نوسان قیمت یک کانال را تشکیل میدهد و اغلب بازگشتها در مرزهای این کانال رخ میدهد. نمونههایی از این اندیکاتورها: باندهای بولینگر، کانال دانچِین (Donchian Channel).
اندیکاتورهای ساده کلاسیک با دورههای متفاوت. اغلب از میانگین متحرک (ساده، نمایی)، استوکاستیک و غیره استفاده میشود. تعیین نقطه پیوت اساساً انتظار برای زمانی است که همه خطوط با هم همگرا شوند و پس از آن روند معکوس شده و اندیکاتورها واگرا میشوند. نمونههایی از چنین استراتژیهایی با استوکاستیکها (Spud’s thread)، میانگین متحرک (MA)، الیگیتور (Alligator) و آنتی-الگیتور (Anti-Alligator) در این مقاله توضیح داده شده است.
به یاد داشته باشید که اندیکاتورها فقط الگوریتمهایی هستند که بر اساس یک فرمول ریاضی خاص ساخته شدهاند. آنها کاستی های زیادی دارند: آنها تاخیر دارند و ویژگی سریع تغییر وضعیت بازار، یعنی اقدامات غیرمنطقی سرمایه داران بزرگ را در نظر نمی گیرند. آنها به گونهای پیوسته بهبود مییابند، از مدل های مختلف هموارسازی استفاده میشود، اما این موضوع تأثیر چندانی بر عملکرد سیگنالها ندارد. از این رو، هنگام استفاده از سیگنال های اندیکاتورهای بازگشتی مراقب باشید: آنها را در بازه های زمانی دیگر بررسی کنید، با داده های ابزارهای دیگر مقایسه کنید - در یک کلام، از آزمایش نترسید. پیدا کردن یک اندیکاتور بازگشتی دقیق چندان آسان نیست.
2. واگرایی
واگرایی اختلاف بین اندیکاتور و جهت قیمت است. به بیان دیگر، این اندیکاتور نشان میدهد که بازار به خرید بیش از حد رسیده است و از ناحیه سیگنال به سمت پایین حرکت میکند؛ در حالی که قیمت، برعکس، همچنان به رشد خود ادامه میدهد. دلیل آن این است که اندیکاتور پیشرو و قیمت بیتفاوت (نسبت به خرید بیش از حد) است، بنابراین روند بلافاصله پس از اندیکاتور معکوس میشود. واگرایی یک سیگنال اضافی اما قویتر است که تغییر روند را پیشبینی میکند. تنها چیزی که باقی میماند این است که در نمودار به آن توجه کنید. اگرچه این کار همیشه آسان نیست.
رایجترین استراتژی توصیف شده در بسیاری از انجمن ها، جستجوی واگرایی با استفاده از RSI، MACD و استوکاستیک است. اما نظریهای وجود دارد که RSI برای یافتن واگرایی نیست، از این رو باید خودتان این موضوع را آزمایش کنید.
پرسیدن از معامله گران حرفهای که با واگرایی کار میکنند: چه اندیکاتوری را توصیه میکنید و تنظیمات و بازه زمانی بهینه کدامند؟
در مقاله زیر در مورد واگرایی بیشتر بخوانید:
واگرایی در فارکس چیست. این یک بررسی گسترده است که چگونگی ایجاد خطوط واگرایی، نحوه یافتن آن در نمودار و رایج ترین اشتباهات را توضیح میدهد.
واگرایی برای همه مناسب نیست زیرا بسیاری از تفاوت های ظریف باید در نظر گرفته شود که در غیر این صورت میتواند منجر به خطا شود. تنها زمانی باید از آن در یک حساب کاربری واقعی استفاده کنید که چشمی آموزش دیده داشته باشید تا فوراً آن را ببینید. اگر هنوز نیاز به ایجاد خطوط و بررسی مجدد همه چیز دارید، مهارت های خود را در یک حساب آزمایشی کامل کنید.
با این وجود، میتوانید راه سادهتری را انتخاب کنید: اگر میتوانید از ابزارهای ترکیبی آماده استفاده کنید، چرا خطوط را بکشید؟ یکی از محبوب ترین اندیکاتورها در محافل معاملاتی Divergence Panel (پنل واگرایی) است. میتوانید آن را از اینجا دانلود کنید، نصب ساده است (اگر به کمک نیاز دارید، کامنت بگذارید).
پنل واگرایی یک پنل اطلاعاتی با سیگنالهای خرید و فروش برای تمام جفت-ارزها و بازه های زمانی است. در آرشیو دانلود شده از لینک بالا فایل دیگری را مشاهده خواهید کرد – Divergence Solution. این یک MACD اصلاح شده بدون میانگین متحرک اضافی است. پنل واگرایی بر اساس آن ایجاد شده است. این دو اندیکاتور تقریباً مشابه هستند، تنها تفاوت در فرمت خروجی است. من از پنل واگرایی به عنوان اندیکاتور اصلی واگرایی استفاده میکنم، اما شما باید Divergence Solution را نیز باز کنید.
این اندیکاتور از این جهت جالب است که تمام بازه های زمانی استاندارد جفت-ارزهای اصلی را تجزیه و تحلیل میکند. تنظیمات آن به شما امکان میدهد هر ترکیبی از جفتها و تایم فریمها را تجزیه و تحلیل کنید. این اندیکاتور بیش از 20 گونه تنظیمات دارد، بنابراین بهتر است آنها را بدون تغییر برای استفاده کنید. آنها برای اندیکاتورهای ZigZag، RSI، EMA و ATR هستند که در پنل واگرایی نیز قرار دارند.
ویژگی های پنل واگرایی:
علاوه بر نقاط ورود، این اندیکاتور پیشنهادهایی در مورد تنظیم حد سود و حد ضرر میدهد.
در پنل اندیکاتور، میتوانید جفت-ارز و بازه زمانی مورد نیاز را در نمودار تنظیم کنید.
اندیکاتور در نمودار خطوط تأیید واگرایی را ترسیم میکند، ناحیه سیگنال را مشخص میکند و نقاط ورودی توصیه شده را با پیکان نشان میدهد.
سیگنال های نادرست بسیار رایج هستند، اما این تنها در صورتی است که شما کورکورانه از توصیه های اندیکاتور پیروی کنید. برای نمونه، آخرین پیشنهاد برای یک موقعیت فروش با حد ضرر 0.8 و حد سود 0.29 بیش از حد عجیب به نظر میرسد. با این حال، جهت روند پس از نقطه ورود مشخص شده در هر دو مورد واقعاً درست بود، اگرچه تغییرات کوچک بودند.
همه چیز به هدف شما بستگی دارد. اگر از اهرم (لوریج) استفاده نمیکنید و سفارش خرید ثبت میکنید، به عنوان مثال، اولین سیگنال میتواند به شما فرصتی بدهد که نه تنها در نخستینحرکت کوتاه رو به بالا (20 کندل نخست)، بلکه در یک حرکت طولانی نیز کسب درآمد کنید. (موقعیت خرید در لحظه ظاهر شدن دومین سیگنال نزولی ببندید).
در اینجا در اسکرین شات میتوانید نمودار بعد از سیگنال دوم را مشاهده کنید. واگرایی واقعا کارساز بود، اما فقط در کوتاه-مدت. در حالی که در حالت قبلی پس از نخستین سیگنال میتوانستیم معامله را برای چند روز رها کنیم، در اینجا باید در سطح مشخص شده با خط زرد بسته شود.
سیگنالها مکرر نیستند - گاهی اوقات باید چندین روز در تایم فریم 15 دقیقه منتظر بمانید، اما این بهتر از هیچ است. توصیه میکنم روی سطوح پیشنهادی برای سفارشگذاری تمرکز نکنید و معاملات را زودتر بدون اینکه آنها را به حال خود رها کنید، ببندید.
همچنین به زوایای همگرایی خطوط اندیکاتور توجه کنید. هر چه خطوط در نمودار قیمت و در Divergence Solution بیشتر به سمت یکدیگر باشند، سیگنال قویتر است. برای نمونه، در نخستین تصویر بالا، سیگنالها ضعیف هستند: در مورد نخست، خط در نمودار قیمت تقریباً افقی است، در مورد دوم - خط در اندیکاتور تقریباً افقی است. از این رو، حرکت قیمت پس از بازگشت ضعیف است.
نتیجه گیری. پنل واگرایی در شناسایی واگرایی و نشان دادن نقاط ورود دقیق بسیار خوب است. اما به توصیه های آن برای ثبت سفارش توجه نکنید. همچنین به دنبال سود بلند-مدت نباشید - یک معامله را در جهت پیکان باز کنید، منتظر 10-15 پوینت سود باشید، حد ضرر را به قیمت سربه سر منتقل کنید، یک حد ضرر متحرک اضافه کنید و به محض بروز اولین نشانه بازگشتی، کل معامله را ببندید.
اندیکاتورهای واگرایی دیگری نیز وجود دارد. برای نمونه، نسخه های اصلاح شده MACD و استوکاستیک با فرمول واگرایی افزونه یا Divergence Viewer، یک اندیکاتور پیچیده ساخته شده بر روی RSI، RVI، MACD، مومنتوم، استوکاستیک، اندیکاتور انحراف استاندارد یا چند اندیکاتور اصلی، یا FXDivergence. اینها برای همه معامله گران مناسب نیست. اگرچه آنها سیگنال های زیادی میدهند، اما من از نظر عملکرد، پنل واگرایی را بیشتر دوست دارم. اگر موافق نیستید، میتوانیم در این مورد در بخش نظرات صحبت کنیم.
3. الگوهای بازگشت روند
یک الگو یک شکل اغلب تکرارشونده در تحلیل تکنیکال شمعدانها است که ادامه رفتار روند را پیشبینی میکند. اگر با این مفهوم آشنایی ندارید، این مقاله را که در آن الگوهای اصلی توضیح داده شده است، حتما بخوانید. در اینجا من در مورد تعیین سطوح بازگشتی با استفاده از این روش توضیح خواهم داد.
مشکلات مربوط به استفاده عملی از الگوها:
زمانی که یک معامله گر الگوی شکل گرفته را میبیند، گاهی اوقات برای تصمیم گیری دیگر کار از کار گذشته است. به عنوان مثال، الگوی کلاسیک سر و شانه، که در آن معاملهگر باید تا شکلگیری نیمه دوم الگو صبر کند تا آن را تشخیص دهد، اما لحظه مناسب باز کردن معامله پیشتر از دست رفته است.
مفهوم الگوها مبتنی بر ثبات شکل گیری همان شکل است، اما بازار دارای نظم ثابتی نیست. احساسات و سرمایه داران کلان بر بازار حاکم هستند و هر الگویی میتواند در عرض چند ثانیه به مجموعهای بی معنی از کندل های پیاپی تبدیل شود.
اگر یک الگوی بی نقصِ شکل گرفته در نمودار پیدا کردید (همانگونه که در آموزشها ترسیم شده است)، لطفاً یک اسکرین شات برای من ارسال کنید. تقریبا هیچ الگوی کامل و بی نقصی وجود ندارد. زمان زیادی لازم است تا بتوانید یک الگوی خاص را به درستی شناسایی کنید.
الگوها بیشتر یک ابزار کمکی برای تکمیل ساخت سطوح و داده های اندیکاتورهای تکنیکال هستند. دیدن آنها یک مهارت جالب است، بنابراین اگر میتوانید این کار را انجام دهید، میتوانید خود را یک حرفهای بدانید.
به یاد داشته باشید که مردم اغلب تسلیم افکار واهی میشوند. اگر میخواهید الگویی را ببینید که بازگشت روند و تغییر قیمت را تایید میکند، آن را خواهید دید. مشکل در اینجا یک مشکل روان شناختی است. ظهور یک الگوی تحلیل تکنیکال لزوماً به معنای تغییر روند یا ادامه آن نیست. یک الگو تنها احتمال وقوع رویداد را افزایش میدهد، اما تضمینی برای وقوع آن نیست.
4. سطوح پشتیبانی و مقاومت
این احتمالاً یکی از سادهترین راهها برای شناسایی نقاط بازگشتی بالقوه است. ساخت سطوح بر اساس روانشناسی و رفتار تکراری قیمت است. برای نمونه، بسیاری از معامله گران به دلایلی اعداد رند را دوست دارند. و هنگامی که حد ضررها یا حد سودها در برخی از سطوح اعداد رند انباشته میشوند، یک سطح مقاومت و پشتیبانی قوی پدیدار میشود که در آینده دوباره توسط معامله گران به عنوان یک سطح کلیدی درک خواهد شد.
اگر با این ابزارها آشنایی ندارید، مقاله زیر را بررسی کنید:
چرا سطوح تشکیل میشوند. این مقاله چگونگی شکل گیری سطوح را با در نظر گرفتن روانشناسی معامله گران و با نمونههای ساده توضیح میدهد.
ابزار جالب دیگر ماشین حساب فیبوناچی است. قوانین شناسایی سطوح به نوع آنها بستگی دارد، اما اگر ابزارهای آماده برای این کار وجود دارد، چرا زندگی شما پیچیده کنیم؟ مقدار سقف و کف قیمت بخش روند مورد نظر را در ماشین حساب وارد کنید و مقادیر مطلق قیمت را مطابق با سطوح درصد فیبوناچی بدست آورید.
اگر به شاخصهایی برای ساخت سطوح علاقه دارید، نظر خود را کامنت بگذارید تا من در مورد برخی از آنها در یک بررسی جداگانه توضیحاتی را ارائه دهم.
5. نقاط پیوت
نقاط پیوت نقاط بازگشتی کلاسیکی هستند که بین سه سطح مقاومت و حمایت قرار گرفته اند که در این نقاط شرایط بازار فارکس به احتمال زیاد دچار تغییر خواهد شد (از صعودی به نزولی و یا برعکس). فرمول محاسبه:
Pivot = (High (H) + Low (L) + Close (C)) / 3,
(یعنی قیمتهای سقف، کف و بسته شدن را بیفزایید. نتیجه بر 3 تقسیم میشود.)
R1 (Resistance) = Pivot + (Pivot - L)
R2 = Pivot + (H - L)
R3 = High + 2*( Pivot - L)
S1 (Support) = Pivot - (H - Pivot)
S2 = Pivot - (H - L)
S3 = L - 2*(H - Pivot)
نخستین سطوح از نظر احتمال بازگشت، R1 و S1 هستند. اگر قیمت از آنها گذر کند، سطوح بعدی به ترتیب 2 و 3 هستند. نقطه پیوت خود، موقعیت میانگین قیمت است که از آن قیمت به R1 یا به S1 میرود. شما نیازی به محاسبه دستی آنها ندارید - منابع تحلیلی از قبل جداول آماده ای دارند که در آن دادهها برای همه جفت-ارزها با فواصل زمانی محاسبه میشود.
در اینجا نمونه ای از چنین جدولی است که برای یک تایم فریم یک ساعته ساخته شده است. همچنین میتوانید از ماشین حساب نقطه پیوت استفاده کنید. داده های سه نقطه استفاده شده در فرمول را پر کنید و به نتیجه خواهید رسید.
علاوه بر نقاط پیوت، نقاط دیگری نیز وجود دارند:
1. فیبوناچی. این نقاط همان سطوح فیبوناچی هستند پس فرمول آنها نیز همان است.
2. کاماریلا (Camarilla). در اینجا، 4 سطح به جای 3 محاسبه میشود. چرا نویسنده چنین ضرایبی را در نظر گرفته است، بیشتر پرسشی برای تفکر بیشتر است، اما حد ضرر و حد سود اغلب در این سطوح تنظیم میشود. فرمول محاسبه:
- R4 = (H - L)*1,1/2 + C
- R3 = (H - L)*1,1/4 + C
- R2 = (H - L)*1,1/6 + C
- R1 = (H - L)*1,1/12 + C
- S1 = C - (H - L)*1,1/12
- S2 = C - (H - L)*1,1/6
- S3 = C - (H - L)*1,1/4
- S4 = C - (H - L)*1,1/2
3. نقاط وودی (Woody). تفاوت با نسخه کلاسیک این است که وزن قیمت بسته شدن کندل دو برابر شده است. فرمول محاسبه:
- Pivot = (H + L + 2 *C) /4.
- R1 = 2*Pivot - L
- R2 = Pivot + H - L
- S1 = 2* Pivot - H
- S2 = Pivot - H + L
4. دیمارکر. فرمول محاسبه:
اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، Pivot = H + 2 * L + C
اگر قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن باشد، Pivot = 2 * H + L + C
اگر قیمت بسته شدن برابر با قیمت باز شدن باشد، Pivot = H + L + 2 * C
S1 = Pivot/2 - L
R1 = Pivot/2 + H
هیچ اندیکاتوری در متاتریدر4 وجود ندارد که سطوح پیوت را بر اساس یک طرح مشخص بسازد. بنابراین باید آن را دانلود، نصب و آزمایش کنید.
ایده محاسبه نقاط پیوت تا حدودی شبیه MA است. تفاوت فرمولها در وزن یک یا چند قیمت است. هیچ فرمول ایده آلی وجود ندارد، زیرا این تنها به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید از کدام نقاط استفاده کنید. این ابزار کمکی است و میتواند در موقعیت های خاص برای جفت های خاص کار کند. به یاد داشته باشید که این فقط یک الگوریتم ریاضی است که هیچ فاکتور بنیادیای را در نظر نمی گیرد.
برای کار با این ابزار، معاملهگر باید میانگین نوسانات دوره مورد نیاز (که در منابع تحلیلی یافت میشود) و جهت روند را بداند. اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت باشد، معامله خرید منطقی است، با در نظر گرفتن این واقعیت که قیمت میتواند در سطح R1 برگردد. اگر بازگشت روند رخ نداده باشد، سطح هدف R2 است. اگر معامله در سطح R1 باز است، R2 و R3 هدف بسته شدن معامله هستند. با این حال، نحوه استفاده از سطوح پیوت کاملاً به شما بستگی دارد.
در راهنمای آموزش معاملات، یک نشانه دیگر از بازگشت قریب الوقوع روند وجود دارد - کاهش سرعت حرکت روند. کاهش سرعت، یک تغییر فاز به حرکت افقی، کاهش دامنه و غیره - یعنی کاهش فعالیت معامله گران و حجم معاملات- است. این کاهش سرعت در شکل زیر به دلیل افزایش خطوط افقی قابل مشاهده است.
در اینجا ما چندین موضوع بحث برانگیز داریم. نخست اینکه کاهش حجم ممکن است به دلایل دیگری (انتظارات در مورد اخبار، موضوعات فصلی، تغییر جلسات معاملاتی) باشد. دوم، کاهش سرعت اغلب به سمت یک حرکت افقی میرود. اما پیشبینی جهت روند بعد از حالت خنثی (فلت) بسیار دشوارتر است (در اینجا شما باید تحلیل بنیادی را به ساز و کار خود بیفزایید).
پس از 2 افزایش و دو کاهش سرعت، بازگشت اتفاق نیفتاد. آیا باید به کاهش سرعت تکیه کرد؟ تصمیم با شماست.
در نهایت، چند نکته برای معامله گران تازه کار:
برای پریدن به آخرین واگن قطار در حال حرکت عجله نکنید. اگر سرعت قیمت در حال افزایش است، نیازی به عجله برای باز کردن موقعیت در جهت آن نیست. ممکن است بازیگران جدی تنها منتظر فرصتند تا تازه کارها تقریباً در سقف قیمت وارد بازار شوند تا آنها را با حجم زیاد خود در جهت مخالف به بیرون برانند. معاملهگران حرفهای در ابتدای روند وارد بازار میشوند و زمانی که تازه کارها قیمت را افزایش میدهند، از آن خارج میشوند تا بتوانند سود آسانی بدست آورند.
تلاش کنید از چندین ابزار به طور همزمان برای پیشبینی نقاط بازگشت روند استفاده کنید. اما اگر همه آنها اطلاعات متفاوتی ارائه دهند تعجب نکنید. با یکی کار کنید، سپس به سراغ دیگری بروید.
هنگام تصمیم گیری برای رها کردن یک ابزار معاملاتی عجله نکنید. شاید بازه زمانی اشتباه، دارایی اشتباهی را انتخاب کرده باشید، یا به سادگی متوجه برخی موارد عجیب و غریب نشده باشید.
کورکورانه از ابزار بازگشتی استفاده نکنید. ابتدا یک استراتژی معاملاتی بسازید، یک سیستم مدیریت ریسک را ایجاد کنید. اگر نقطه بازگشتی در جای دیگری باشد یا بازگشت به یک اصلاح تبدیل شود، باید حاشیه خطایی را که میتوانید برای اندازه لات و اهرم معین تحمل کنید، درک کنید. نحوه محاسبه حجم لات را در اینجا بیاموزید.
به خاطر داشته باشید که تغییر روند ممکن است به طور ناگهانی تحت فشار سرمایه داران بزرگ رخ دهد. به عبارت دیگر، بازگشت روند همیشه با کاهش سرعت در نمودار قیمت انجام نمی شود.
از بازه های زمانی متعدد برای تحلیل استفاده کنید.
نتیجه گیری. ابزارهای زیادی برای پیشبینی نقاط بازگشت روند وجود دارد، اما هیچکدام کامل نیستند. تلاش برای ترکیب آنها میتواند شما را بیشتر گیج کند و منجر به نتایج منفی شود. به یاد داشته باشید که رفتار بازارهای مالی را هرگز نمی توان 100 درصد پیشبینی کرد. و اگر اندیکاتورهای فارکس انتظارات را برآورده نمی کنند، به این معنی است که یا آنها را به درستی پیکربندی نکردهاید یا هنوز یاد نگرفتهاید که از آنها به درستی استفاده کنید.
اگر با ابزارهای بالا مشکلی دارید حتما در بخش نظرات بیان کنید. لایتفاینَنس با تیمی متشکل از معامله گران و تحلیلگران حرفهای، همیشه آماده است تا دانش خود را با معاملهگرانی که به تازگی پا این عرصه گذاشتهاند به اشتراک بگذارد. هر پرسشی که داشتید بیدرنگ مطرح کنید. اجازه دهید با هم طمع موفقیت را بچشیم!
پا نوشت: آیا نوشته ی من مورد پسندتان قرار گرفت؟ لطفا در شبکه های اجتماعی آن را به اشتراک بگذارید: این بهترین ''تشکر'' خواهد بود :)
لینک های مفید:
- پیشنهاد می کنم که با یک کارگزار (بروکر) مطمئن معامله کنید اینجا. سیستم این امکان را به شما می دهد که یا خودتان به معامله بپردازید یا معامله ی معامله کنندگان موفق از سرتاسر دنیا را کپی کنید.
- در پلتفرم لایت فایننس از کد تشویقی BLOG برای گرفتن امتیاز سپرده گذاری 50% استفاده کنید. به هنگام سپرده گذاری سپرده گذاری در حساب معاملاتی خود تنها لازم است که این کد را در محل مناسب وارد نمایید.
- کانال تلگرام با تحلیل های باکیفیت، مطالب مربوط به فارکس، مقالات آموزشی، و سایر مطالب مفید برای معامله گران https://t.me/farsi_forex_trading_blog
نمودار قیمت EURUSD در حالت زمان واقعی

محتوای این مقاله بیانگر نظر نویسنده است و لزوماً بیانگر موضع رسمی کارگزار لایت فایننس نیست. مطالب منتشر شده در این صفحه صرفاً برای اهداف اطلاعاتی ارائه شده است و نباید به عنوان ارائه مشاوره سرمایه گذاری برای اهداف دستورالعمل 2014/65/EU مورد نظر تلقی شوند.
بر اساس قانون کپیرایت، این ماده مالکیت معنوی محسوب میشود که شامل ممنوعیت کپی و توزیع آن بدون رضایت میباشد.