معامله ی نوسانی (نوسان گیری) چیست؟ بهترین راهبردهای معاملاتی، اندیکاتورها، و سیگنال ها برای معامله گران مبتدی

۲۰۲۴.۰۳.۲۸ ۲۰۲۴.۰۳.۲۸ معامله ی نوسانی (نوسان گیری) چیست؟ بهترین راهبردهای معاملاتی، اندیکاتورها، و سیگنال ها برای معامله گران مبتدی

اولگ تکچنکو (Oleg Tkachenko)https://www.litefinance.org/fa/blog/authors/oleg-tkachenko/

راهبردهای معامله ی روند را می توان به چند بخش تقسیم کرد. به طور مثال، می توان به معامله بر روی سطوح شکست و یا راهبردهای سرمایه گذاری بلند مدت اشاره کرد. 

معاملات نوسانی بر مبنای راهبردهای مبتنی بر معامله بر اساس جهت روند تنظیم شده و به شما اجازه  می دهد که از حرکات اصلاحی داخلی استفاده کرده و در انتهای این حرکات با بهترین قیمت وارد معامله شد. نوسان گیری یکی از بهترین مدل های معاملاتی برای معامله گران مبتدی است زیرا روند را می توان در قسمتی کوتاه با دقت پیش بینی کرد و بنابراین میزان ریسک در حداقل حالت خود است. 

این مقاله به محبوب ترین سوالات مرتبط با معاملات نوسانی پاسخ می دهد. معامله گر نوسان گیر کیست؟ نوسان گیری چیست؟ بهترین راهبردهای نوسان گیری کدامند؟ 

با خواندن این مطلب می توانید هر آنچه که لازم است را در خصوص بهترین راهبردهای نوسان گیری متوجه شوید. 

معاملات نوسانی (نوسان گیری) چیست؟

هر بازاری دو وضعیت دارد: حرکت جهت دار مشخص به سمت بالا و پایین (حرکت روندی)، و حرکت افقی (سایدوی یا فلت). راهبردهای معامله بر اساس خلاف جهت روند مستلزم باز کردن موقعیت معاملاتی قبل از معکوس شدن احتمالی روند است. از لحاظ نظری گفته شده که ''روند دوست معامله گر است'' و معاملات خلاف جهت روند (راهبردهای کانتر ترند) راهی برای از دست دادن سریع تر سپرده ی ورودی به بازار است. 

بر اساس تعریف معاملات نوسانی (نوسان گیری)، این راهبرد یکی از راهبرد مستلزم باز کردن موقعیت معاملاتی در جهت حرکت روند اما بر روی نقطه ی کف بازگشت های قیمتی (رولبک) داخلی است. این مدل معاملاتی جذاب است زیرا با التزام حداکثری به قواعد مدیریت ریسک، نسبت بین تعداد معاملات ضررده به معاملات سود ده نسبتا کوچک بوده و اجرایی کردن خود این راهبرد هم برای یک معامله گر مبتدی آسان است. 

معاملات نوسانی (نوسان گیری) مدلی معاملاتی است که از بازگشت های قیمتی (رولبک ها) یا همان حرکات اصلاحی داخلی در زمان شکل گیری روند استفاده می کند.

تاریخچه

این روش معاملاتی در اواسط قرن گذشته به شکلی جزیی در کتاب ''تکنیک معاملاتی تیلور'' نوشته ی داگلاس تیلور شرح داده شد. وی موج های حرکتی شاخص را بررسی، دوایر روزانه ی آن ها را مشخص، و در نهایت آن ها را به چند بخش تقسیم کرد. بعدا ایده های تیلور را سایر معامله گران توسعه ی بیشتری دادند. نامی که بر روی این روش معاملاتی گذاشته از کلمه ی ''نوسان'' یا swing گرفته شده است. 

اصول معامله بر اساس روش نوسان گیری 

بر اساس تعریفی که از معاملات نوسانی ارائه داده شده، مورد زیر را می توان اصلی اساسی در این معاملات دانست: اگر بازار جهت گیری حرکتی مشخصی داشته باشد، منطق اقتضا می کند که از آن حرکت استفاده شود. اما پرسش اینجاست که چه کسی تضمین می کند که روند معکوس نمی شود؟ 

در معاملات نوسانی باید در زمان ایجاد حرکت اصلاحی وارد معامله شوید. به عنوان مثال، فرض کنیم که قیمت در یک روند صعودی کمی بازگشت (رولبک) داشته و بعد دوباره به حرکت اصلی باز گشته است. در این حالت مشخص است که قیمت حداقل به سطح قبلی باز خواهد گشت (خیلی مهم است که بتوانیم حرکت اصلاحی را از معکوس شدن حرکت شاخص تشخیص بدهیم). 

از لحاظ بصری وضعیت مطابق تصویر زیر خواهد بود: 

در ابتدا باید شروع روند را جستجو کرده و سپس منتظر ایجاد شدن رولبک باشیم. در انتهای نخستین رولبک یک پوزیشن معاملاتی خرید (نقاط زرد) را با این انتظار باز می کنیم که زمانی که حرکت روند ادامه پیدا می کند شاخص حداقل به نقطه ی اوج قبلی باز خواهد گشت. این پوزیشن معاملاتی را در اولین نشانه ی قابل توجهی که در خصوص معکوس شدن روند ایجاد می شود می بندیم (در پایین به شما خواهم گفت که از چه ابزارهایی می توانیم برای شناسایی معکوس شدن روند استفاده کنیم). این کار را در سرتاسر حرکت صعودی روند انجام خواهیم داد. 

در صورتی که پس از نقطه ی اوج به شکلی دقیق یک حرکت نزولی طولانی را مشاهده کنیم دیگر پوزیشن معاملاتی را باز نخواهیم کرد. منتظر معکوس شدن بعدی روند خواهیم ماند و می بینیم که روند صعودی وضعیتی ضعیف دارد، بنابراین یک روند نزولی شروع به رشد کرده است. در کارکشن صعودی ای که ایجاد می شود (نقطه ی سبز) وارد معامله می شویم.

مزایا 

مزایای معاملات نوسانی:

• معاملات نوسانی جامع هستند و به شکلی پیاپی سیگنال ورود به معامله از خود مخابره می کنند. در هر جهتی که حرکت اصلاحی ایجاد می شود می توانید وارد معامله شوید. از نوسانات کوتاه مدت قیمتی می توانید سود به دست آورده و در نقطه ی منتهی الیه حرکت اصلاحی وارد معامله شوید. بنابراین، ضروری است که بین حرکت اصلاحی و معکوس شدن روند تفاوت قائل شوید. 
• نتیجه گیری سریع در معامله: نوسان گیری یک راهبرد معاملاتی کوتاه مدت است که تاثیرگذاری آن برای چند ساعت مشخص می شود. همچنین، این موضوع از منظر روانشناختی یک مزیت است. اگر معامله گر در طی چند دقیقه وقوع خطا را تشخیص دهد می تواند به سرعت یک معامله ی ضررده را ببندد و معامله ای جدید باز کند. 
• هزینه ی سوآپ وجود ندارد. سوآپ عبارت است از هزینه ای که با باز نگه داشتن یک معامله به شکل شبانه ایجاد می شود.

معایب

معایب معاملات نوسانی:

• سوددهی نسبتا پایین در یک معامله: معامله گر نوسان گیر بر روی بازگشت های قیمتی (پولبک ها) با بهترین قیمت وارد معامله می شود و معامله را در محل معکوس شدن بعدی روند می بندد. بسته به تایم فریم هر حرکت قیمتی به طور متوسط معادل ۵-۱۵ پیپ است و این در حالی است که در راهبردهای معاملاتی میان روز با نوسانات میانگین می توانید بیش از ۲۰ پیپ به دست بیاورید. این تنها در اسکالپینگ است که سوددهی کمتری وجود دارد. 
• باید متوجه تناوب حرکات قیمتی باشید و به شکلی مداوم اخبار را دنبال کنید تا با موفقیت از راهبرد معاملات نوسانی استفاده کنید. 
• حرکات اصلاحی داخلی به دلیل عوامل تحلیل فاندمنتال و یا تاثیر سرمایه گذاران نهادی (ایجاد کنندگان بازار) می توانند اتفاق بیفتند. معامله گر باید دلیل حرکت فعلی قیمت را بداند. بنابراین، همواره باید اخبار را دنبال کنید و حس معاملاتی خود را تقویت کرده و منعطف باشید تا بتوانید تصمیمات معاملاتی خود را تغییر دهید. 
• استرس روانی: معامله گر باید روند را شناسایی کند، به شکل مداوم و به موقع به دنبال بهترین نقاط ورود و خروج از بازار بگردد. زمانی که در تمام روز جلوی رایانه خود هستید ممکن است احساس خستگی کنید، تمرکز خود را از دست بدهید، و در نتیجه متحمل استرس روانی شوید. 

الگوهای معاملات نوسانی (نوسان گیری)

1. در زیر به پر استفاده ترین الگوهای نوسان گیری اشاره می کنیم:

الگوی چکش و چکش برعکس به همراه پین بار. این الگو نشانگر پایان زودهنگام حرکت اصلاحی است. حرکت اصلاحی نزولی با یک پین بار به پایان می رسد - منظورمان کندل  استیکی است که بدنه ای کوتاه و دنباله ی پایینی آن بلند است. 

پین بار به این معنی است که فروشندگان در بازه ی  زمانی فعلی تلاش بر نزولی کردن قیمت داشته اند اما تا پایان این بازه ی زمانی سطح بسته شدن قیمت تقریبا به سطح قبلی باز گشته است و فروشندگان به اندازه ی کافی قوی نبوده اند. سیگنال تقویت کننده زمانی ایجاد می شود که پین بار در یک حرکت اصلاحی نزولی یک بدنه ی کندل استیک سبز رنگ دارد و این بدنه در حرکت اصلاحی صعودی قرمز است. 

وجود دنباله ی بلند همیشه نیاز نیست. اگر هر یک از کندل استیک های بعدی بدنه ای کوچک تر داشته باشند این بدین معنی است که حرکت اصلاحی در حال به اشباع رسیدن است. در محل معکوس شدن بعدی روند می توانید در جهت روند وارد معامله شوید. 

مثال: 

در اسکرینشات یک روند نزولی را می بینیم که در آن همه ی حرکات اصلاحی با کندل استیکی پایان می یابند که بدنه ای نسبتا کوچک و  دنباله ای بلند دارد. اگرچه، نباید بیش از حد به الگوها  اتکا کرد، بلکه باید بر روی چارت ضمن نصب اندیکاتور سطوح مقاومت و حمایت را ترسیم کرد. 

2. الگوی شکست نوسانی: این الگو یکی از قابل توجه ترین الگوهای نوسان گیری است زیرا تقریبا همیشه کار می کند. اگرچه، پیدا کردن چنین الگویی بسیار سخت است و در شکل کلاسیک خود به ندرت اتفاق می افتد. این الگو را تام دانته کشف کرد و این الگوی کندل استیک را شکست کاذب نقطه ی اوج یا کف حرکت نوسانی قبلی نام نهاد. 

از لحاظ شکلی الگوی شکست نوسانی مطابق این تصویر است:

یک روند نزولی وجود دارد که در  آن یک حرکت اصلاحی رشد می کند. نقطه ی ''۱'' نقطه ی اوج نوسانی (بالاترین نقطه در حرکت اصلاحی) است که پس از آن می توانید ضمن انتظار ادامه یافتن روند وارد معامله ی فروش شوید. در همین سطح باید موارد زیر را تنظیم کنید: 

• دستور حد ضرر برای معاملات فروش در صورتی که حرکت قیمت معکوس شده و صعودی گردد. 
• دستور معلق خرید در صورت توقف قیمت در نقطه ای خاص (که در  اصطلاح انگلیسی بازار به آن Buy Stop Order می گویند) برای معامله گرانی که فرض آن ها صعود قیمت بوده است. 

معامله گران  بزرگ بازار به مجموع گردش نقدینگی علاقمند هستند. آن ها تلاش می کنند تا وارد یک معامله ی پرحجم شوند تا قیمت سرمایه دستخوش تغییر نشود. این معامله گران  بررسی می کنند که دستورات معاملاتی کجا جمع شده اند و وضعیت نمودار عمق بازار (Depth of Market) به چه ترتیب است و سپس منتظر نقطه ی اوج ثبت شده در طی حرکت نوسانی می مانند و پس از عبور کردن نقطه ی اوج نوسان که از سطح مقاومت قبلی عبور می کند وارد یک معامله ی متناظر می شوند. 

در نقطه ی شماره ی ''۲'' حدضرر معاملات فروش اجرایی شده و دستور معاملاتی خرید پس از توقف شاخص  در سطحی معین (Buy Stop Order) انجام شده و بازیگران بزرگ بازار می توانند حرکت شاخص  را به شکل پرشیب تری نزولی کنند. در نقطه ی شماره ی ''۳'' معامله گر بر اساس الگو وارد معامله ی فروش می شود. 

شرایط شکل گیری الگوی شکست نوسانی:

• تایم فریم H1: این یک شرط الزامی نیست اما از لحاظ نظریه توصیه شده که از تایم فریم ساعتی استفاده شود.
• قبل از ایجاد الگو باید یک روند ایجاد شود
• قبل از شکست کاذب باید به وضوح یک حرکت اصلاحی ایجاد شود، به شکلی باید قادر باشید نقطه ی اوج و کف نوسانی را مشخص کنید

اگر دومین  حرکت اصلاحی ادامه پیدا نکند و کمی بعدتر از نخستین نقطه ی کف نوسانی بسته شود یک کندل استیک مخالف شکل می گیرد و بدین ترتیب می توانید  پوزیشن معاملاتی خود را هم جهت با روند اصلی باز کنید. 

مثال:

در بازار یک روند صعودی وجود دارد و بعد از آن یک حرکت اصلاحی ایجاد شده است. در نقطه ی شماره ی ''۱'' نیز یک نقطه ی کف نوسانی به وجود آمده است. حرکت اصلاحی واضح است و یک الگوی مثلثی با روندی صعودی را ایجاد کرده است. 

در نقطه ی شماره ی ''۲'' یک الگوی کندل استیک شکست نوسانی پدیدار شده و دنباله ی کندل پایین تر از نقطه ی کف قبلی بسته شده  است. کندل استیک بعدی در حال صعود است و بدین ترتیب می توان در نقطه ی شماره ی ''۳'' یک پوزیشن خرید باز کرد. 

علیرغم آنکه یک اتفاق نادر محسوب می شود، اما فروشندگان بار دیگر تلاش  داشته اند تا در نقطه ی شماره ی ''۴'' سطح حمایت را بشکنند. در نقطه ی شماره ی ''۵'' یک معامله ی خرید دیگر باز می کنیم. 

قواعد نوسان گیری

قواعد نوسان گیری به شرح زیر است:

1. هدف نوسان گیری باز کردن چند معامله و نگه داشتن آن ها در بازار در بیشترین زمان ممکن است. در مثال قبل از منظر به حداقل رساندن ریسک مناسب است تا در نخستین معکوس شدن داخلی شاخص (نقاط قرمز) از معامله خارج شویم، اما با استفاده از حد ضرر می توانیم تمامی معاملات را تا موقعی که جهت گیری روند عوض شود نگه داریم و معامله ی بعدی را بر روی حرکت اصلاحی داخلی باز کرده و آن را تا نقطه ی تعادل (breakeven) حفظ کنیم. 

2. معامله در تایم فریم بلند مدت اجرایی می شود. از لحاظ نظری توصیه شده که از بازه ی زمانی روزانه و مقیاس ۲-۴ کندل استفاده کنیم. در این حالت باید سوآ    پ را به یاد داشته باشیم. راهکار جایگزین می تواند تایم فریم های H1 و H4 و نگه داشتن پوزیشن معاملاتی برای چندین  ساعت در روز باشد. 

از بازه های زمانی کوتاه تر نباید استفاده شود زیرا اختلالات قیمتی منجر به غیرقابل پیشی بینی شدن و عدم تعادل مدل معاملاتی می شود. 

3. نقطه ی کف حرکت بازگشتی بعدی برای یک روند صعودی باید بالاتر از آخرین نقطه ی کف باشد - این مورد نشانه ی ادامه یافتن حرکت شاخص است. در صورتی که نقطه ی کف از نقطه ی کف قبلی پایین تر باشد احتمال بالایی برای معکوس شدن حرکت شاخص به وجود می آید. 

مثال:

خطوط قرمز همان سطوح حمایت هستند که از آن ها قیمت حرکتی بازگشتی (رولبک) را ضمن ادامه دادن حرکت صعودی طی خواهد کرد. سطح سبز رنگ پایین تر از سطح قبلی (قرمز) است و سیگنالی برای معکوس شدن روند محسوب می شود. 

4. پس از بازگشت قیمت به سطح آخرین نقطه ی اوج (نقطه ی آغازین حرکت اصلاحی) نسبت به وضعیت پوزیشن معاملاتی خود با تعیین حدضرر شناور (trailing stop) در سطح تعادل (breakeven) اطمینان کسب می کنیم (حدضرر شناور را در نقطه ی باز شدن تعیین می  کنیم). تمامی معاملاتی  که به درستی باز شده اند از طریق حد ضرر یا حد سود بسته می شوند. 

نکته ی مهم: قیمت می تواند تحت تاثیر معامله گران بزرگ بازار (یا همان ''بازارگردان ها - Market Makers) که می دانند بیشتر معامله گران در چه سطحی دستور حدضرر خود را قرار می دهند قرار گیرد. در حرکات اصلاحی داخلی آن ها قیمت را به نقطه ی انتهایی قبلی سوق می دهند تا بدین ترتیب پوزیشن معاملاتی با حد ضرر بسته شود و بعد از آن قیمت دوباره به جهت اصلی خود باز گردد. 

بنابراین سه گزینه داریم: الف- زمانی که شاخص معکوس می شود معامله را می بندیم (البته در صورتی که برای مد نظر قرار دادن چارت وقت داشته باشید). ب- پوزیشن معاملاتی را با تعیین حد ضرر شناور محافظت می کنیم (البته اگر اتصال اینترنت  شما به سرور بروکر باثبات است) ج- دستور حد ضرر را در نقاط انتهایی قرار نمی دهیم بلکه کمی بعد تر می گذاریم.

5. در صورتی که میزان نوسانات افزایش یافته یا روند حالت افقی دارد معامله انجام ندهید. برای انجام این کار باید بدانید که آیا نوسانات افزایش پیدا کرده یا خیر. محاسبه گر نوسان را در وبسایت مرتبط با سرمایه گذاری باز کرده و دامنه ی حرکت روزانه را با عدد میانگین مقایسه کنید.

6. میانگین گیری و سایر روش های محافظت کردن از پوزیشن های معاملاتی ضررده استفاده نمی شود. 

7. معامله ی ضررده را در شب ببندید. هدفتان باید کسب سود حداکثری با حداقل قیمت باشد. 

یکی از مشکلات نوسان گیری نیاز به درنظر داشتن دائم چارت معاملاتی و کنترل فشار روانی است. معامله گر باید نقطه ی  ورود به معامله را پیدا کرده و اطمینان حاصل کند که حرکت فعلی یک حرکت ادامه دار اولیه در ابتدای روند است و در واقع یک اصلاح در ارتباط با یک حرکت جدید دارای جهت مخالف نیست. 

مثال:

یک روند رو به رشد که در آن بازگشت های قیمتی داخلی (رولبک) ایجاد می شود به معامله گر اجازه ی تعیین سطح مقاومت را می دهد. در نقطه ی اوج (معامله گر هنوز نقطه ی اوج بودن آن را نمی داند) یک بازگشت قیمتی دیگر ایجاد می شود که نقطه ی کف این حرکت بازگشتی با نقطه ی قرمز مشخص شده  است. مطابق مبانی نظری نوسان گیری می توانیم در اینجا وارد معامله شویم. 

بگذارید یادآوری کنم: در صورتی که نقطه ی کف حرکت بازگشتی پایین تر از نقطه ی کف قبلی باشد این حرکت بازگشتی همانطور که در چارت هم می بینیم می تواند در واقع یک روند ایجاد شده در جهت مخالف باشد. 

مهمترین مهارت ها در نوسان گیری تعیین میزان قدرت روند، لحظه ی معکوس شدن روند، و یادگیری چگونگی تمیز قائل شدن بین حرکت اصلاحی داخلی از جهت حرکتی قیمت است. بدین ترتیب می توانید نتایج آتی معامله ی خود را تا حدی پیش بینی کنید. 

مطابق گفته ی برخی منابع باز کردن پوزیشن معاملاتی به نظریه ی موج ها ارتباط دارد. بر اساس این نظریه، در یک روند صعودی چرخه های ۳، ۵، و ۹ تایی  ایمپالس یا حرکت بازگشتی (رولبک) می تواند وجود داشته باشد. اگر می خواهید دنبال الگو بگردید می توانید این کار را انجام دهید. 

اگرچه، شخصا به شما پیشنهاد نمی کنم که بیش از حد به نظریه موج ها متکی شوید. استفاده از ابزارهای تایید سیگنال یا پیش بینی حرکت شاخص راحت تر است. 

ابزارهای شناسایی روند و حرکات بازگشتی

• الگوها: الگوهای کندل استیک لحظه ی معکوس شدن روند و ایجاد حرکت اصلاحی در روند را نشان می دهند
• اوسیلاتورها و اندیکاتورهای روند: این موارد میزان قدرت روند و محدوده های بیش خرید و بیش فروش را نشان می دهند. سیگنال دیگر معکوس شدن آتی روند ''واگرایی'' است. واگرایی به معنی تفاوت داده های اندیکاتورها و قیمت است.
• سطوح: قیمت اغلب از یک سطح حائز اهمیت بازگشت می کند، سطحی که دستورات حدضرر یا حد سود در آن جمع می شود.      
• فضای روانی بازار و تحلیل در چند تایم فریم: این مورد اندیکاتوری است که نشان دهنده ی نسبت تعداد دستورات  معاملاتی و حجم معاملات در عمق بازار (market depth) است. اگر در طی حرکت معکوس شاخص در تایم فریم Н1 ببینیم که دستورات معاملاتی در جهت روند اصلی در تایم فریم Н4 غلبه پیدا کرده اند آنگاه خیلی محتمل است که حرکت معکوس در تایم فریم Н1 صرفا یک حرکت اصلاحی باشد. 
• همبستگی: برخی سرمایه ها همبستگی مستقیم یا معکوس دارند. به عنوان مثال می توان به همبستگی معکوس طلا و جفت های ارزی اشاره داشت. معکوس شدن آن ها در مقایسه با یکدیگر ممکن است با تاخیر به وقوع بپیوندد. 

با توجه به معکوس شدن شاخص سرمایه ی ثانویه (سرمایه ای که در وهله ی اول آن را معامله نکردیم و با سرمایه ی اصلی ما همبستگی معکوس دارد) می توانیم تا حدی چگونگی حرت سرمایه ی اولیه را تشخیص بدهیم. 

این لیست کامل نیست. اگر ابزارهای مناسبی برای نوسان گیری می شناسید لطفا آن ها را در بخش نظرات بنویسید. 

به گفته ی یکی از منابع در طی حرکات بازگشتی (رولبک) ایجاد شده در روند افقی نیز می توان سود کسب کرد. نکته این است که باید منتظر شکست کانال معاملاتی افقی باشیم و پوزیشن را بر روی حرکت معکوسی که داخل کانال ایجاد می شود باز کنیم. 

بهترین سهام ها برای انجام نوسان گیری

تمام سهام هایی که در سهام های فراگیر (مثل اس اند پی) لیست  شده اند (سهام های خرد) برای نوسان گیری مناسب هستند. در بیشتر موارد سهام های خرد با سهام های فراگیر همبستگی مثبت دارند و بنابراین می توانید از سهام های فراگیر به عنوان ابزار مخابره کننده ی سیگنال  استفاده کنید. مزیت دیگر نوسان گیری بر روی سهام ها این است که معامله ی آن ها بر اساس تحلیل فاندمنتال آسان است. سهام ها بسیار به منتشر شده داده های مالی، گزارشات صنعتی، گزارشات نشان دهنده ی عملکرد اقتصادی و غیره واکنش پذیر هستند. 

مثال نوسان گیری با استفاده از روش هرم بندی (pyramiding):

هرم بندی روشی برای افزایش سرمایه ی ورودی شما و مستلزم ورود به چند معامله است. با این کار مجموع پوزیشن های معاملاتی نوسان گیری افزایش می  یابد و بنابراین در صورت ایجاد یک سناریوی قیمتی مناسب سود شما زیادتر می شود. تصویر بالا مثالی است که نشان می دهد چگونه بر روی سهام ها نوسان گیری کنیم. 

در این مثال راهبرد نوسان گیری اینگونه انجام می شود:

1. در تایم فریم ساعتی ابتدای روند را پیدا کنید. همانطور که در اسکرینشات می بینید پس از ایجاد یک سری کندل استیک صعودی یک پین بار ایجاد شده که نشانگر معکوس شدن روند است و به وسیله ی اوسیلاتوری مثل MACD تایید می گردد. 
2. حرکت روند نزولی شده و نخستین حرکت اصلاحی آغاز می شود. در زمان شروع حرکت اصلاحی معامله را در سطح تعادل با حدضرر شناور محافظت می کنیم - سطح باز شدن + اسپرد. در صورتی که حرکت اصلاحی به یک روند صعودی تبدیل شود معامله بدون متحمل کردن ضرر به معامله گر بسته خواهد شد. 
3. در نقطه ی شماره ی ''۱'' قیمت معکوس و نزولی می شود و این را تایید می کند که حرکت صعودی تنها یک اصلاح  بوده است. بار دیگر وارد معامله ی فروش می شویم: در ابتدای دومین حرکت اصلاحی بار دیگر معامله را با حدضرر شناور در سطح بازشدن+اسپرد محافظت می کنیم. 
4. در نقاط ''۲''، ''۳''، و ''۴'' همین کارها را انجام می دهیم. پس از این روند نزولی معکوس و صعودی می شود تمامی پوزیشن ها با حدضرر شناور بسته می شوند. تمام معاملات به غیر از معامله ی آخر سودده هستند. 

نوسان گیری مبتنی بر هرم بندی چندین مزیت دارد:

• در هر بازاری می توانید آن را معامله کنید 
• هرم بندی ریسک شما را بهینه سازی می کند. در صورتی که ابتدای روند و نخستین حرکت اصلاحی را تشخیص داده و حدضرر شناور را در سطح تعادل تعیین کرده اید تنها چیزی که می توانید از دست بدهید زمان است! اگر دومین معامله ی شما قبل از تعیین حد ضرر شناور ضرر ده باشد، سود معامله ی  اول ضرر شما را پوشش می دهد. 
• لازم نیست هر کندل استیک که ایجاد می  شود را تحلیل کنید. ریسک پوزیشن های معاملاتی شما با حد ضرر شناور و سود پوزیشن معاملاتی اول پیشتر پوشش  داده شده است.  بنابراین، می توانید به حس خود اعتماد کرده و اقدامات اکثریت معامله گران را دنبال کنید. 
• می توانید از حرکت روند حداکثر سود را به دست بیاورید. 

نکته ی مهم: باید با مجموع حجمی وارد معامله شوید که سپرده ی ورودی  شما را نابود نکند. در غیر این صورت، آخرین معامله  ی ضررده ای که وضعیت Stop out را ایجاد می کند نتیجه ی تمامی معاملات سود ده شما را از بین می برد. 

بهترین اندیکاتورها برای نوسان گیری

بهترین اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل تکنیکال برای نوسان گیری:

• دنباله های فیبوناچی: در سطوح دنباله ای فیبوناچی که در یک روند مشخص از آن بحث می شود یک تناقض جالب وجود دارد. بر اساس مبنای نظری، سطوح نامبرده نشان دهنده ی نقاط پیوت احتمالی قیمت در یک حرکت اصلاحی است.

  در چنین سطوحی بیشتر معامله گران دستورات معاملاتی معلق، فعلی، ویا حدضرر خود را قرار می دهند، اما قیمت حرکت قیمت به دلیل تجمیع دستورات معاملاتی حرکت خود را تغییر می دهد. علت این اتفاق و تاثیر آن چیست؟

  در مقاله ی ''دنباله ی فیبوناچی چیست؟ چگونه با استفاده  از آن معامله کنیم؟'' می توانید  بیشتر در خصوص دنباله های فیبوناچی مطالعه کنید. 

• اندیکاتور ADX: این اندیکاتور به خوبی نشان دهنده ی قدرت و جهت حرکت قیمتی است. اگر در ابتدای حرکت اصلاحی و هر کندل  استیک بعدی ای که ایجاد می شود اندیکاتور نامبرده نشانگر قدرت گیری روند باشد، هر گونه نشانه ای در خصوص بازگشت شاخص به روند اصلی می تواند ناصحیح باشد و در این حالت نباید پوزیشن معاملاتی باز کنید زیرا حرکت اصلاحی می تواند شروع یک روند جدید باشد. برای مطالعه ی بیشتر در خصوص چگونگی کارکرد اندیکاتور ADX و نحوه ی به کارگیری آن در راهبردهای معاملاتی می توانید به مقاله ی ''اندیکاتور ADX: شاخص میانگین حرکتی'' مراجعه کنید.

• اوسیلاتورها: استوکستیک، RSI، و CCI. این موارد نشان دهنده ی بازه های ''بیش خرید'' و ''بیش فروش'' هستند. می توانید از سیگنال اوسیلاتورها به ترتیب زیر استفاده کنید: یک روند صعودی وجود دارد و حرکت اصلاحی آغاز می شود که در نقطه ی کف آن یک کندل افزایشی پدیدار می گردد. 

  بر اساس الگوی پرایس اکشن این مورد سیگنال ادامه پیدا کردن کردن روند صعودی است بنابراین باز کردن موقعیت معاملاتی خرید مناسب خواهد بود. 

  اما اگر در این لحظه اوسیلاتور در محدوده ی بیش خرید قرار داشته باشد بهتر است از ورود به معامله خودداری کنید. 

در مقاله  ی ''شاخص قدرت نسبی - اندیکاتور RSI، اوسیلاتور استوکستیک: راهنمای استفاده از اندیکاتور در معاملات فارکس'' بیشترین می توانید در مورد اوسیلاتورها مطالعه کنید.

• تحلیل امواج الیوت: بر اساس نظریه ی امواج الیوت شاخص بر اساس یک سری موج حرکت می کند که این موج ها نقاط اوج، نقاط کف، و مراحل رشد و نزول دارند. ابزار تحلیلی امواج الیوت در وهله ی اول در تایم فریم های روزانه استفاده می شوند و کمک می کنند متوجه شویم که شاخص در کدام مرحله از رشد خود قرار داشته و جهت گیری بعدی آن به کدام سمت خواهد بود. 

  در متاتریدر ۴ ابزارهای تحلیل امواج الیوت وجود ندارد. در متاتریدر ۵ دو اندیکاتور موج الیوت وجود دارد که عبارتند از: ایمپالس ها و امواج  اصلاحی الیوت. در ترمینال معاملاتی لایت فایننس چهار ابزار تحلیلی مرتبط با امواج الیوت وجود دارد: 

• اندیکاتورهای حجم: این ابزارهای تحلیلی سطوح ارجاعی را تعریف می کنند که  در  آن ها احتمال قرار داده شدن دستور معاملاتی بیشتر است. اندیکاتورهای حجم به شما اجازه می دهند که نقطه ی اوج و کف نوسان را تشخیص داده و قدرت روند را تخمین بزنید. 

خوشحال می شوم اگر در بخش نظرات به ابزارهای تحلیلی دیگری برای نوسان گیری اشاره کنید

اندیکاتوری در بازار فارکس وجود ندارد که بتوان آن را برای تمام معامله گران بهترین دانست. تنها می توان وجود راهبردهای معاملاتی سود ده با پارامترها و ابزارهای بهینه را فرض کرد که سودآوری حداکثری به همراه داشته باشند. 

میانگین های حرکتی در نوسان گیری

از میانگین های حرکتی می توان به عنوان ابزاری اولیه در راهبرد معاملاتی استفاده کرد و می توان آن را یکی از محبوب ترین استراتژی ها در نوسان گیری دانست. اصل معاملاتی دخیل در میانگین های حرکتی عبارت است از: شناسایی نقطه ی پایانی احتمالی حرکت اصلاحی در تایم فریم های بلند مدت و چرخش به تایم فریم های کوتاه مدت تر و سپس ورود به معامله در جهت روند.

پارامترهای ورودی در نوسان گیری:

• در تایم فریم روزانه جفت EURUSD را به همراه دو میانگین حرکتی که عبارتند از میانگین حرکت سریع SMA (10) و میانگین حرکتی آهسته SMA (30) انتخاب کنید. میانگین های حرکتی در وهله ی اول باید از هم عبور کنند. در صورتی که میانگین حرکتی سریع بالاتر از میانگین حرکتی آهسته باشد ورود به معامله ی خرید را در نظر بگیرید. اگر میانگین حرکتی سریع پایین تر از میانگین حرکتی آهسته باشد وارد معامله ی فروش شوید. 
• به دنبال نقطه ی ورود به معامله باشید: در پایان حرکت اصلاحی روند قیمتی یک پوزیشن معاملاتی باز کنید. سیگنال ورود زمانی ایجاد می شود که قیمت وارد حوزه ی بین میانگین های حرکتی شود و کندل استیک درون این حوزه بسته شود. کندل استیک بعدی قاعدتا باید معکوس شدن حرکت شاخص را نشان بدهد. 
• اگر کندل استیک بعدی درون محدوده ی میانگین حرکتی به حرکت اصلاحی خود ادامه دهد منتظر ایجاد شدن نخستین کندل استیک نشان دهنده ی معکوس شدن حرکت باشید. اگر حرکت اصلاحی از دامنه خارج شد می توانید آن را ابتدای یک روند جدید فرض کنید. 
• زمانی که شرایط قبلی در تایم فریم روزانه محقق شد به سراغ تایم فریم H1 یا H4 ررفته و منتظر سیگنال تایید کننده ی معکوس شدن حرکت شاخص باشید. 

مثال۱:

در تایم فریم روزانه یک روند صعودی وجود دارد. میانگین حرکتی SMA (نارنجی) یک میانگین حرکتی سریع و میانگین حرکتی آبی یک میانگین حرکتی آهسته است. در نقطه ی شماره ی '۱' کارکشن اول را مشاهده می کنید - کندل استیک وارد محدوده ی بین میانگین های حرکتی می شود اما در نقطه ی مرزی بسته می شود. سیگنال حالتی ضعیف دارد اما آن را نادیده می گیریم. 

حرکت اصلاحی نزولی قیمت همچنان ادامه می یابد و چهار کندل استیک قرمز درون محدوده بسته می شوند. یک کندل استیک سبز پدید می آید و در نقطه ی ''۲'' به سراغ تایم فریم H1 رفته و به دنبال نقطه ی ورود به معامله می گردیم. وضعیتی مشابه در نقطه ی '۳' ایجاد می شود - در یک حرکت نزولی  یک کندل استیک سبز هم جهت با روند اصلی پدیدار می شود.

• نقطه ی '۲':

کندل استیک سبز به تاریخ ۲۲ ژوئن سال ۲۰۲۰ باز می گردد. تایم فریم را H1 تعیین می کنیم و می بینیم که در ساعت ۰۳:۰۰ یک کندل استیک شبیه به الگوی پین بار ایجاد شده که باید آن را سیگنال معکوس شدن دانست. این کندل استیک در مقایسه با خطوط قبلی بدنه ای کوچک تر و سایه ی پایینی بلند دارد. 

پس از پدیدار شدن چندین کندل صعودی می توانیم یک پوزیشن معاملاتی خرید باز کنیم. برای مطمئن شدن می توانیم سطح مقاومت را کشیده و منتظر شکسته شدن آن باشیم. 

توصیه: اگر نمی خواید جلوی مانیتور خود بنشینید و منتظر پدیدار شدن کندل استیک سیگنال باشید می توانید از ابزارهای هشدار خودکار استفاده کنید. در متاتریدر ۴ یک هشدار صدا دار تنظیم کنید  تا به شما زمان رسیدن شاخص به سطح مقاومت را اطلاع بدهد. 

• نقطه ی ''۳'':

کندل استیک سبز روز ۱۱ آگوست ۲۰۲۰ را نشان می دهد. تایم فریم را H1 می گذاریم و می بینیم که در ساعت ۰۵.۰۰ در روند نزولی یک الگوی انگلفینگ (پوششی) ایجاد شده - بدنه ی کندل استیک سبز رنگ کاملا با بدنه ی کندل استیک قرمز رنگ همپوشانی دارد. می توانیم در کندل استیک بعدی وارد معامله شویم یا صبر کنیم تا قیمت از سطح مقاومت عبور کند. 

شرایط خروج از معامله فردی است و به قواعد مدیریت ریسک شما بستگی دارد می توانید بر اساس الگوی معکوس و یا زمانی که قیمت به هدف سود می رسد از معامله خارج شوید. می توانید در تایم فریم روزانه کندل استیک را دنبال کرده و منتظر حرکت اصلاحی داخلی در چارت H1 باشید.

مثال ۲:

یک روند صعودی قوی در تایم فریم روزانه وجود دارد. در دامنه ی قیمتی ای که با مستطیل قرمز مشخص شده کندل استیک در بین دو میانگین حرکتی بسته می شود اما کندل استیک بعدی حرکت نزولی خود را ادامه می دهد. 

این بدین معنی است که احتمال مورد نامبرده بخش اولیه ی یک روند جدید (به جای یک حرکت اصلاحی پرشیب) است. نمی توانیم وارد معامله ی خرید شویم و باید یا از معامله کردن خودداری کنیم یا در تایم فریم H1 به دنبال سیگنال فروش بگردیم. 

این گونه از معاملات نوسانی سودده است. اگرچه، یک نقطه ی ضعف وجود دارد و آن هم این است که ممکن است مجبور باشید تا برای پیدا کردن یک سیگنال خوب برای خرید یا فروش چندین هفته صبر کنید. بنابراین، می توانید از معاملات نوسانی بر روی چندین جفت ارزی به شکل همزمان استفاده کنید.

بهترین زمان برای معاملات نوسانی

بهترین تایم فریم برای معاملات نوسانی H1 و بالاتر است. مشکل تایم فریم های کوتاه تر M1-M15 وجود اختلالات قیمتی است. معامله گر باید لحظه ی معکوس شدن حرکت اصلاحی را تشخیص داده و زمانی که روند به حالت اصلی خود باز می گردد وارد معامله شود. 

اگرچه، اختلالات قیمتی باعث ایجاد عدم تعادل در حرکت قیمت می شود. در یک بازه ی زمانی کوتاه قیمت ممکن است در روند حرکت کرده و معکوس شود بنابراین انجام یک تحلیل دقیق غیرممکن خواهد بود. 

مشکل دیگری که در تایم فریم های کوتاه مدت وجود دارد: باید تمام راهبردهای معاملاتی را بر اساس داده های تاریخی قیمت قبل از انجام معامله در یک اکانت واقعی تست کنید. اگر در زمان بارگزاری داده های تاریخی قیمت برخی داده ها در دسترس نباشند (همانگونه که در بازه های دقیقه ای اینگونه است) نتایج تست با واقعیت منطبق نخواهد بود.

تایم فریم های H1 و بالاتر به دلایل زیر برای نوسان گیری خوب هستند:

• اختلال قیمتی وجود ندارد. نقش تحلیل فاندمنتال در آن ضعیف است. 
• می توانید از روند حداکثر سود را کسب کنید. می توانید در بازار پوزیشن خود را برای چند ساعت یا چند روز نگه دارید. برای معاملات  بلند مدتی که در آن روند واضح و مداوم است به تایم فریم های بلند مدت تری نیاز خواهید داشت. 
• استرس روانی پایین تر است. یک یا دو مرتبه در روز چک کردن پوزیشن های معاملاتی باز در تایم فریم ساعتی کافی است. هر چقدر تایم فریم کوتاه تر باشد بیشتر باید چارت را چک کنید. 
• سوددهی راهبرد معاملاتی یکسان در تایم فریم بلند مدت بیشتر است. مثال: در پایان حرکت اصلاحی پوزیشن معاملاتی باز می کنید و حد سود را در ابتدای آن قرار می دهید. اگر روند اصلی ادامه پیدا کند قیمت می تواند طی ۳ الی ۶ کندل استیک بسته به شیب حرکت اصلاحی دوباره به آن سطح باز گردد.
• در تایم فریم M15 بدنه ی میانگین کندل استیک ۳۰-۴۰ پیپ در شاخص ۵ اعشاری است. در تایم فریم H1 میزان نامبرده ۷۰-۱۰۰ پیپ است.

تایم فریم های ساعتی و هفتگی یک نکته منفی دارند و آن هم این است که سیگنال های ورود به معامله به ندرت در مقایسه با تایم فریم М15-М30 پدیدار می شوند. بنابراین، تایم فریمی را انتخاب کنید که برایتان راحت تر است.

معاملات روزانه در مقایسه با معاملات نوسانی

تفاوت اصلی میان راهبردهای معاملاتی روزانه و معاملات نوسانی زمان نگه داشتن پوزیشن های معاملاتی باز است. راهبردهای میان روز مستلزم بستن پوزیشن معاملاتی در همان روز هستند. معامله گر هر تایم فریمی را بین تایم فریم های M1 تا H4 می تواند انتخاب کند اما معامله باید پیش از پایان روز معاملاتی بسته شود. این کار برای این انجام می شود که سوآپ (هزینه ی انتقال معامله به روز معاملاتی بعدی) پرداخت نکنید.

معاملات نوسانی مستلزم محدودیتی برای باز نگه داشتن معامله نیستند و بر اساس شیب حرکت اصلاحی و طول دوره ی روند تعیین می شوند. بنابراین، پوزیشن خود را می توانید برای چندین ساعت یا چند روز باز نگه دارید. 

سایر تفاوت های معاملات نوسانی و روزانه (میان روز):

• مبنای معاملاتی: هدف معاملات نوسانی سودگیری بر روی نوسان قیمتی (از حرکات اصلاحی کوتاه مدت) است. هم می توانید بر روی روند و هم روندی که بر جهت خلاف روند اصلی ایجاد می شود (کانترترند) معامله کنید. به ندرت پیش می آید که راهبردهای معاملات نوسانی در بازه های ثبات (کانسالیدیشن) موثر واقع شوند. 
• تنوع استراتژی های معاملاتی روزانه بیشتر است. 
• ابزارها: معامله گران نوسانی بازارهای قابل پیش بینی را ترجیح می دهند و بنابراین تلاش می کنند که در لحظاتی که نوسانات چشمگیری وجود دارد معامله نکنند. معامله گران روزانه اغلب از تحلیل فاندمنتال نیز بهره می گیرند. 
• تعداد معاملات باز: معامله گران روزانه پوزیشن معاملاتی را برای تمام روز تقریبا بدون هیچ گونه کنترلی باز نگه می دارند و بدین ترتیب زمان ذخیره می کنند. معامله گران نوسان گیر از حرکات اصلاحی داخلی سود کسب می کنند و باید زمان بیشتری را جلوی کامپیوتر صرف کنند. معامله گران نوسانی اغلب بر روی چندین سرمایه وارد چند معامله می شوند. 
• مدیریت ریسک: معامله گران نوسان گیر ترجیح می دهند که بر روی یک بخش مشخص حرکت قیمت کار کنند و به محض ایجاد اولین سیگنال معکوس شدن حرکت از معامله خارج شوند. معامله گران روزانه می توانند پوزیشن معاملاتی خود را برای مدتی طولانی باز نگه دارند و منتظر باشند که یک حرکت نزولی پرشیب به پایان برسد.

هر دو رویکرد معاملاتی مزایا و معایب خود را دارند و در موارد زیادی نقطه ی اشتراک دارند. می توانید بر روی یک اکانت دمو شیوه های معاملاتی مختلف را امتحان کنید تا بفهمید کدام روش برای شما مناسب تر است. اکانت دمو و ترمینال معاملاتی لایت فایننس بدون نیاز به ثبت نام در دسترس شما هستند.

بهترین راهبردهایی معاملاتی در نوسان گیری

راهبردهای معاملاتی نوسان گیری را می توان بر اساس نوع حرکت روند دسته بندی کرد: 

1. معامله در جهت روند - دو گونه ی مختلف در این حالت وجود دارد:

• در پایان حرکت اصلاحی وارد معامله می شووید (رویکرد تهاجمی). معامله گر منتظر می ماند تا حرکت اصلاحی تمام شود و سپس زمانی که حرکت قیمت در جهت روند اصلی معکوس می شود وارد معامله می گردد. زمانی که حرکت اصلاحی بعدی شروع می شود موقعیت معاملاتی بسته می شود.

در  این مثال معامله گر از روند نزولی اصلی سود کسب می کند و سرمایه را در بالاترین قیمت در زمان پایان یافتن حرکت اصلاحی صعودی می بندد. معاملات در قیمت های پایین تر بسته می شوند و معامله گر در طی صعود کوتاه مدت قیمت از بازار خارج می ماند. 

• یک دستور limit معلق معامله اجرایی می شود (راهبرد محافظه کارانه). مشکل تعیین دستور معاملاتی در پایان حرکت اصلاحی این است که یک تغییر روند انعکاسی (آیینه ای) ممکن است ایجاد شود. 

روند صعودی است. معامله گر در نقطه ی شماره ی ''۱'' وارد معامله ی خرید شده و در نقطه ی شماره ی ''۲'' از آن خارج می گردد. در نقطه ی شماره ی ''۳'' معامله گر پوزیشن خرید باز می کند و منتظر می ماند تا روند صعودی ادامه پیدا کند اما شاخص نمی تواند به جدیدترین نقطه ی اوج ثبت شده برسد و در نقطه ی شماره ی ''۴'' معکوس می شود. حرکت بین ''۳-۴'' از حالت روند به یک حرکت اصلاحی در یک روند نزولی جدید تبدیل می شود. 

برای رو به رو نشدن با چنین وضعیتی دستور معلق خرید را در نقطه ی اوج نوسانی قبلی (در محدوده ی حرکت اصلاحی) قرار باید داد. در صورتی که قیمت به این سطح نرسد و نزولی شود چیزی را از دست نمی دهید زیرا پوزیشن معاملاتی باز نبوده است. 

اگر قیمت نقطه ی اوج دوم را ثبت کند روند صعودی احتمالا ادامه خواهد یافت. علیرغم اینکه با چنین راهبرد معاملاتی ای بخشی از سود را از دست می  دهید، از آنجا که معامله نه در نقطه ی کف حرکت  اصلاحی بلکه در سطح آخرین نقطه ی اوج نوسانی باز شده ریسک ضرر کاهش پیدا خواهد کرد. 

2. معامله بر خلاف جهت روند: این یک روش متضاد با مورد قبلی است. روش معاملاتی معامله بر خلاف جهت روند به شما امکان کسب سود از حرکت اصلاحی را می دهد.

زمانی وارد معامله می شوید که حرکت اصلاحی شروع شده باشد و زمانی از آن خارج می شوید که حرکت قیمت با روند اصلی هم جهت گردد. اگر حرکت اصلاحی به یک روند تبدیل شود دوبرابر سود کسب خواهید کرد. 

راهبردهای معاملاتی مبتنی بر حرکت صعودی

منظور از راهبردهای معاملاتی مبتنی بر حرکت صعودی انجام دادن معامله در یک روند افزایشی و تلاش برای کسب سود در آن است. همچنین، بنابر تعریف، نوسان گیری می تواند در هر جهتی که شاخص داشته باشد موثر واقع گردد. البته یک نظر وجود دارد که بازار صعودی ثبات بیشتری دارد زیرا خریداران مایلند سرمایه ای را بخرند که قیمتش در حال افزایش است. آن ها ترجیح می دهند که سوار بر حرکت رو به رشد قیمت شده و زمانی که قیمت نزولی می شود از معامله کردن خودداری کنند. 

راهبردهای معاملاتی صعودی در نوسان گیری می توانند کوتاه مدت و یا بلند مدت باشند. راهبردهای کوتاه مدت مستلزم کسب درآمد در هر بازگشت داخلی (پولبک) شاخص و رشد بعدی آن هستند. عمق حرکات بازگشتی بین 3 تا 6 کندل استیک می تواند متغیر باشد. 

مزایای این رویکرد معاملاتی کسب درآمد نسبتا بالاتر است زیرا معامله گر می تواند پوزیشن معاملاتی خود را در زمانی ببندد که یک حرکت اصلاحی نزولی بعد از یک نوسان صعودی شروع شده باشد. نقطه ی ضعفی که وجود دارد این است که باید چارت را بیش از پیش مدنظر قرار دهید. راهبردهای معاملاتی بلند مدت مستلزم معامله درون روند اما بر روی حرکات اصلاحی بلند مدت هستند و در واقع حرکات اصلاحی داخلی کوتاه مدت نادیده گرفته می شوند. 

مثال استفاده از راهبرد معاملاتی نوسان گیری:

معامله گر استفاده کننده از نوسان گیری کوتاه مدت از هر حرکت اصلاحی ای که در روند صعودی ایجاد می شود حداکثر سود را کسب می کند. در تایم فریم H1 موقعیت های معاملاتی برای چند ساعت باز نگه داشته می شوند. 

معامله گر اعمال کننده ی راهبرد نوسان گیری در بلند مدت ترجیح می دهد که زمان خود را با عدم تمرکز بر روی حرکات اصلاحی داخلی و کوتاه مدت ذخیره کرده و از روند بلند مدت سود کسب کند. معاملات معمولا بین 12 ساعت تا چند روز باز نگه داشته می شوند. 

راهبردهای معاملاتی مبتنی بر حرکت نزولی

راهبردهای معاملاتی مبتنی بر حرکت نزولی مستلزم انجام معامله در حرکت کاهشی شاخص هستند. پوزیشن معاملاتی فروش در نقاط اوج نوسانی باز می شود و هر کدام از آن نقاط اوج در نقطه ای پایین تر از نقطه ی قبلی قرار دارند. در اینجا همه چیز شبیه به راهبردهای معاملاتی صعودی است و تنها موضوعی که وجود دارد این است که روند باید نزولی باشد.

بار دیگر مایلم تاکید کنم که مثال های راهبرد معاملاتی مبتنی بر حرکت صعودی و نزولی قیمت تنها گونه هایی از راهبرد کلی تر نوسان گیری هستند. نوسان گیری بر روی نوسانات ایجاد شده در هر دو جهت قیمت ایجاد می شود. مهم نیست که وقتی که حرکت قیمت جهت دار یا افقی است نوسان ایجاد شود. تنها تفاوت این است که حرکات قیمتی در روند جهت دار بلندتر هستند و در حرکات افقی نوسانات قیمتی کوتاه و کم عمق هستند. 

نقطه ی اوج و کف نوسانی را چگونه شناسایی کنیم

نقطه ی اوج و کف نوسانی در واقع نقاط انتهایی داخلی حرکات اصلاحی و یا روند اصلی هستند:

خطوط قرمز نشانگر نقاط اوج نوسانی و خطوط آبی نشانگر نقاط کف هستند. تعیین کردن نقاط انتهایی در چارت واقعی سخت تر است زیرا اینطور نیست که همواره مشخص باشند. به طور مثال، یک حرکت نزولی کوتاه در روند صعودی در واقع می تواند یک حرکت افقی باشد. 

ویژگی نقاط اوج و کف نوسانی:

• در روند جهت دار به وجود می آیند. در مقایسه با طول روند اصلی نوسانات نسبتا کوتاه هستند. 
• دامنه ی مرزی آن ها مشخص است و در طی 2-3 کندل استیک ایجاد می شود. 
• هر نقطه ی انتهایی بعدی در نوسان بعد از نقطه ی قبلی قرار دارد.

تعیین ابتدا و پایان حرکت اصلاحی در چارت خطی آسان تر است. در چارت کندل، استیک نقاط انتهایی از طریق پایین ترین و بالاترین سطوح سایه های کندل استیک تعیین می شود. 

چگونه بر روی رمز ارزها معامله نوسانی انجام دهیم

بازار رمزارزها با سایر بازارها از لحاظ بالا بودن سطح نوسانات تفاوت دارد. در یک روز ممکن است شاهد این باشیم که میزان متوسط نوسانات 3-5 درصد و در برخی روزها بین 10-15 درصد است.

ویژگی های نوسان گیری در رمزارزها: 

• حرکات اصلاحی متناوب و پرشیب
• هم می توانید در روند جهت دار و هم در روندهای افقی معامله کنید
• جهت حرکتی روند به تناوب تغییر می کند. می توانید با استفاده از اندیکاتور ATR میزان نوسانات را تخمین بزنید.
• تاثیر شگرف عوامل تحلیل فاندمنتال و سرمایه های بزرگ بر وضعیت بازار. به همین دلیل است که بیشتر اندیکاتورهای تکنیکال با موفقیت عمل نمی کنند. ابزارهای تکنیکال اصلی برای انجام نوسان گیری بر روی رمزارزها اندیکاتورهای گرافیکی، الگوهای پرایس اکشن، و اندیکاتورهای تحلیل حجم هستند. 
• اسپرد بالا: بدین ترتیب، نوسان گیری تنها بر روی حرکات اصلاحی پرشیب و باز نگه داشتن معامله برای چند روز مفهوم دارد و نادیده گرفتن حرکات اصلاحی داخلی قابل توصیه است.
• تبعیت سخت گیرانه از قواعد مدیریت ریسک در خصوص نسبت بین سپرده و پوزیشن های معاملاتی باز: پوزیشن معاملاتی باز قاعدتا باید بتواند در برابر حرکات نزولی داخلی شاخص تاب آوری داشته باشد. 

با در نظر گرفتن ویژگی های بالا می توان با همان راهبردهایی اقدام به معامله کرد که برای سرمایه های دیگر نیز وجود دارد. 

نوسان گیری در بازار فارکس

بگذارید یادآوری کنم که آنقدر که می توان نوسان گیری را یک قاعده ی سودده معاملاتی دانست نمی توان آن را یک راهبرد معاملاتی مجزا تفسیر کرد. می توانید برای این قاعده ی معاملاتی از استراتژی های خود استفاده کرده و از وضعیت های مختلف مدل سازی کنید. در پایین مثالی از این استراتژی را برای جفت های ارزی بازار فارکس مشاهده می نمایید: 

پارامترهای ورودی:

• جفت ارزی - EURUSD
• تایم فریم - Н1
• ابزار تکمیلی - استوکستیک (3، 3، 14)

همچنین، شما می توانید میانگین های حرکتی را نیز به کار بگیرید اما دلیلی وجود ندارد که بیش از حد بر روی چارت ابزارهای مختلف را اعمال کنید.

در مقیاس ماهیانه و ساعتی به دنبال آخرین روند برای شناسایی نقطه ی معکوس شدن روند و ورود به معامله می گردیم. برای نشان دادن حوزه های مناسب برای معاملات نوسانی و نقاط ورود به شکلی واضح تر، از داده های تاریخی قیمت استفاده خواهم کرد. تصور کنید که اکنون در نقطه ی سبز رنگ قرار دارم.

1. سه نقطه ی انتهایی اجازه می دهند که یک خط روند زرد رنگ را ترسیم کنیم. با قرار گرفتن در نقطه ی سبز تصور میکنیم که تغییر روند زمانی ایجاد می شود که این خط شکسته شود. همچنین، منتظر یک سیگنال تاییدی از جانب اندیکاتور استوکستیک نیز می مانیم. 
2. نخستین شکست در نقطه ی مشخص شده توسط فلش آبی اتفاق می افتد. در این نقطه استوکستیک نشان دهنده ی یک روند صعودی (حوالی سطح 50) است. تا اینجا گفتن اینکه آیا این شکست یک شکستن خنثی است یا بخش اولیه ی یک روند صعودی را نشان می دهد غیر ممکن است. 
3. قیمت از سطحی درون روند نزولی باز می گردد و آن را نمی شکند و سپس دوباره صعودی می شود. استوکستیک تایید کننده ی حرکت صعودی است. منتظر نزدیک ترین حرکت اصلاحی می مانم، همان سطحی که نقطه ی کف آن  بالاتر از نقطه ی کف قبلی است. این سطح بهینه ترین سطح ممکن برای ورود به پوزیشن معاملاتی بر روی رولبک (بازگشت حرکتی) در ابتدای روند است و با دایره ی آبی در چارت به نمایش درآمده است.

در این چارت مستطیل های زرد رنگ نشان دهنده ی حوزه های نوسانی تقریبی هستند که در آن ها باید الگوهای معکوس پیدا کنیم که نقاط ورود به معامله و خروج از آن را نشان می دهند. این حوزه ها را "تقریبی" نامیدیم زیرا قاعده ی خاصی برای شکل گیری دقیق ندارند. نقاط ورود به معامله با شکل مشخص شده اند: اولین نقطه یک دایره ی آبی است که شروع روند را نشان می دهد (همانند چارت قبلی). همچنین، فلش های سبز رنگ پوزیشن های معاملاتی خرید را نمایش می دهند و فلش های قرمز نمایش دهنده ی موقعیت های فروش هستند. 

برخی نظرات بر روی چارت:

• نقاط خروج از معامله در چارت به نمایش در نیامده اند. هر معامله گر خودش تصمیم می گیرد که از چه راهبرد معاملاتی ای استفاده کند. می توان تا جای ممکن از روند سود کسب کرد و یا در نخستین نقطه ی معکوس شدن روند معامله را بست. در صورتی که دومین گزینه را انتخاب می کنید پوزیشن معاملاتی را یا بعد از پدیدار شدن دو کندل معکوس اول باز کنید یا این کار را بعد از پدیدار شدن اولین کندل در صورتی انجام بدهید که بدنه ی آن بزرگتر از بدنه ی کندل قبلی باشد. 
• در نخستین جعبه ی مستطیل شکل (نخستین محدوده ی نوسانی) یک حرکت اصلاحی وجود دارد که با فلش زرد به نمایش درآمده است. در اینجا وارد معامله نمی شویم چراکه سطح کف این حرکت اصلاحی پایین تر سطح ثبت شده در روز قبل قرار دارد.
• به دنبال الگوی معاملاتی بگردید. به عنوان مثال، واضح ترین الگوی ممکن پین بار در سومین حوزه است (سومین فلش سبز). در پنجمین حوزه، یک حرکت افقی واضح دیده می شود. شکست نزولی آن به این معنی است که ادامه پیدا کردن روند بعد از حرکت اصلاحی را شاهد خواهیم بود. 
• قابل بحث ترین حوزه از منظر تحلیل تکنیکال را باید چهارمین حوزه دانست. تقریبا هیچ حرکت اصلاحی ای وجود ندارد و نوع حرکت روند آهنگی پرتلاطم به خود گرفته است. 
• اندیکاتور استوکستیک را در نظر بگیرید: سیگنال اصلی زمانی ایجاد می شود که هر دو خط استوکستیک با حرکت قیمت هم جهت شود. ورود قیمت به محدوده های بیش خرید و بیش فروش یک سیگنال تقویت کننده است اما سیگنال اصلی نیست. 
• می توانید بر اساس نخستین نقاط انتهایی سطوح لازم را تعیین کنید اما فراموش نکنید که به مقیاس زمانی بالا برای دیدن تصویر بزرگتر احتیاج خواهید داشت. 

چارت معاملاتی نوسانی

برای انجام معاملات نوسانی می توانید از هر چارت قیمتی ای که برای سیستم معاملاتی شما مناسب باشد استفاده کنید. هر چارت مزایای خود را دارد: 

• چارت های خطی: از لحاظ دیداری مناسب هستند. این چارت ها به وضوح روند و نقاط پیووت را نشان می دهند و به آسانی می توانید سطوح حمایت و مقاومت را بر اساس آن ها تعیین کنید. همچنین، تعیین دنباله های فیبوناچی در چارت خطی قابل ترجیح به نظر می رسد. 
• کندل استیک ژاپنی: در مقایسه با چارت خطی، کندل استیک ژاپنی داده های تحلیلی بیشتری به دست می دهد و برای تحلیل حرکات قیمتی بر روی چارت کندل استیک بر اساس یک تایم فریم مشخص مناسب است. 
• هایکن آشی: هایکن اشی یکی از گونه های چارت کندل استیک است که از روش دیگری برای محاسبه کردن سطح قیمتی کندل استیک استفاده می کند. می توانید در مطلب "چارت های فارکس: راهنمای نهایی افراد مبتدی" بیشتر در مورد چارت های مختلف مطالعه کنید. 

شما می توانید چارت های مختلف را برای تحلیلی عمیق تر با هم ترکیب کنید. 

قواعد مدیریت ریسک

توصیه های مرتبط با سیستم مدیریت ریسک برای معامله گران نوسان گیر:

• از روش مقیاس سنجی (Scaling) استفاده کنید: این کار باعث افزایش حجم پوزیشن های معاملاتی باز در حالتی می شود که قیمت به جهتی درست حرکت کند. همچنین، اگر قیمت به جهتی مخالف جهت پیش بینی شده حرکت کند مقیاس سنجی باعث کاهش حجم معاملاتی می شود. 
• قواعد مرتبط با نسبت ریسک به سود را رعایت کنید: از لحاظ نظری حد سود باید سه فاصله با حد ضرر داشته باشد. می توانید این نسبت را بر اساس راهبرد و اهداف خود تغییر بدهید اما سعی کنید که نسبت به برنامه ی عملیاتی خود پایبند باشید. 
• به قواعد مدیریت ریسک متداول در خصوص ریسک مجاز در هر معامله و میزان ریسک مجموع پایبند باشید. به عنوان مثال، ریسک دخیل در هر معامله ۵ درصد میزان سپرده ی ورودی باشد باشد. به طور کلی می توان گفت که سطح ریسک به نسبت بین حجم معامله و فاصله ای که در آن حد ضرر قرار داده شده بستگی دارد. در این خصوص می توانید بیشتر در مقاله ی ''اندازه ی لات چیست و در بازار فارکس چگونه محاسبه می شود'' مطالعه کنید. 
• منعطف باشید: اگر قیمتی به جهتی حرکت کرد که دلخواه شما نبود و دلایلی برای شک کردن به پیش بینی های خود دارید نگرانی ای بابت خروج از معامله ولو با متحمل شدن ضرر و حتی اگر دستور ضرر شما هنوز اجرایی نشده نداشته باشید. 
• تاثیر گذاری راهبرد معاملاتی خود را در ابزار تست کننده ی متاتریدر ۴ بررسی کنید. اگر در یک اکانت واقعی راهبرد معاملاتی شما بدتر از آنچه که در اکانت غیر واقعی تست کرده بودید عمل کرد معامله ی خود را متوقف کرده و به دنبال دلایل این اتفاق بگردید. 
• احساسات خود را کنترل کنید: راهبردهای نوسان گیری مناسب معامله گرانی است که صبور هستند و در معرض فشارهای روانی ناگهانی قرار نمی گیرند. اگر می توانید حرکات نزولی قیمت را بدون دخیل کردن احساسات منفی تحت نظر قرار دهید و پوزیشن های معاملاتی خود را بیش از حد زود نمی بندید می تواند در نوسان گیری موفق باشید. همچنین، لازم است معامله گری نباشید که از راهبردهای معاملاتی تهاجمی برای چند برابر کردن سرمایه ی ورودی خود طی مدت زمانی کوتاه استفاده می کند. 

نتیجه گیری

معاملات نوسانی برای اشخاص مبتدی مناسب است و مطابق جهت فعلی یک روند انجام می شود. اگر یک روند قوی شناسایی کردید می توانید با یک معامله تا جای ممکن سود کسب کنید. باید اشاره کنم که در این حالت نوسان گیری به یک راهبرد معاملاتی کلاسیک میان روز (روزانه) تبدیل می شود که مطابق حرکت فعلی یک روند تنظیم می گردد. بنابراین، چندان خود را درگیر برچسب ها و اسم های اولیه نکنید. 

با استفاده از تاکتیک های مرتبط با حرکات بازگشتی (رولبک) و اضافه کردن الگوها، سطوح مهم، و اندیکاتورهای کمکی می توانید راهبرد معاملاتی خود در یک روند را بر اساس نوسان گیری ایجاد کنید. همچنین، مثل همیشه قطعا می توانید در بخش نظرات تجربیات خود را به اشتراک بگذارید. 

پا نوشت: آیا نوشته ی من مورد پسندتان قرار گرفت؟ لطفا در شبکه های اجتماعی آن را به اشتراک بگذارید: این بهترین ''تشکر'' خواهد بود :)

لینک های مفید:

• پیشنهاد می کنم که با یک کارگزار (بروکر) مطمئن معامله کنید اینجا. سیستم این امکان را به شما می دهد که یا خودتان به معامله بپردازید یا معامله ی معامله کنندگان موفق از سرتاسر دنیا را کپی کنید.
• در پلتفرم لایت فایننس از کد تشویقی BLOG برای گرفتن امتیاز سپرده گذاری 50% استفاده کنید. به هنگام سپرده گذاری سپرده گذاری در حساب معاملاتی خود تنها لازم است که این کد را در محل مناسب وارد نمایید.
• کانال تلگرام با تحلیل های باکیفیت، مطالب مربوط به فارکس، مقالات آموزشی، و سایر مطالب مفید برای معامله گران https://t.me/farsi_forex_trading_blog

نمودار قیمت EURUSD در حالت زمان واقعی