آیا قصد دارید اولین قدم های خود را در معامله گری بردارید اما هنوز استراتژی خود را انتخاب نکرده اید؟ آیا می خواهید در مورد انواع مختلف سیستم های معاملاتی که برای افراد مبتدی و حرفه ای مناسب هستند، بیشتر بدانید؟ در این مقاله به بررسی سیستم های معاملاتی مختلف خواهیم پرداخت تا شما بتوانید استراتژی معاملاتی خود را بر پایه آن طراحی کنید. هر بخش از این مقاله، ماهیت استراتژی، مثال های کاربردی، نقاط ورود و خروج، و سطح ریسک را توضیح خواهد داد. 

مقاله شامل موضوعات زیر می باشد:


استراتژی معاملاتی در فارکس به چه معناست؟ 

استراتژی معاملاتی فارکس، الگوریتمی است که به شما اجازه می دهد در کمترین زمان و با کمترین ریسک به هدف معاملاتی خود برسید. هدف معاملاتی اغلب افراد، کسب درصد مناسبی از سود است. 

یک سیستم معاملاتی باید به سوالات زیر پاسخ دهد:

  • هدف سیستم معاملاتی چیست و در چه مدتی باید به آن دست یافت؟ با این سوال، نوع استراتژی بر اساس زمان دستیابی به هدف، تعداد سیگنال ها، و میزان ریسک انتخاب می شود.
  • باید در کدام نماد های معاملاتی فعالیت کنیم؟ میزان نوسان آنها چقدر است؟ 
  • از کدام تایم فریم برای تحلیل و از کدام تایم فریم برای ورود به معامله استفاده کنیم؟ 
  • از چه ابزاری برای پیدا کردن سیگنال ها استفاده می کنیم؟ تحلیل ما مبتنی بر تحلیل فاندامنتال، تکنیکال یا تحلیل گرافیکی می باشد؟ کدام ابزار سیگنال اصلی را ارائه می دهند و کدام ابزار سیگنال اضافی ارسال می کنند؟
  • برای ورود و خروج از بازار یا تنظیم سفارشات در حال انتظار (پندینگ)، باید از چه ترکیبی از سیگنال ها استفاده کرد؟ 
  • این استراتژی از چه قواعد مدیریت سرمایه ای پیروی می کند؟ حجم اولین معامله چطور تعیین می شود؟ حجم معاملاتی که پس از به سود یا ضرر رسیدن معامله اول باز می شوند، چطور تعیین می شود؟ سطوح حد سود و حد ضرر چطور محاسبه می شوند؟ بیشترین میزان ضرری که در مجموع میتوانید تحمل بکنید چه مقدار است؟
  • در شرایط پیشبینی نشده ی بازار چه واکنشی از خود نشان می دهد؟

داشتن یک برنامه معاملاتی به شما اجازه می دهد که در کمترین زمان به تغییر پاسخ دهید. عدم وجود یک استراتژی، یعنی اقدامات آشفته و تلف شدن زمان. 

استراتژی های معاملاتی چطور کار می کنند 

استراتژی های معاملاتی فارکس چطور عمل می کنند:

  • زمانی که شما یک استراتژی دارید، یعنی می دانید چطور عمل کنید که سود شما به حداکثر رسیده و ریسک شما به کمترین میزان خود برسد.
  • زمانی که شما یک برنامه داشته باشید، هدف نهایی خود را به طور واضح درک می کنید. شما باید برنامه خود را به چندین مرحله کوچک تر تقسیم بندی کنید و کارایی استراتژی را در هر مرحله ارزیابی کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که برنامه به درستی پیش نمی رود، باید سیستم معاملاتی خود را باز سازی کنید. 
  • یک رویکرد سیستماتیک، باعث افزایش اعتماد به نفس شما می شود. اگر استراتژی دارید که به خوبی عمل می کند، می توانید از طریق سفارش یک ربات معاملاتی، آن را به یک سیستم اتوماتیک تبدیل کنید.

داشتن استراتژی معاملاتی یک جنبه احساسی نیز دارد. وقتی برنامه ای دارید، به وضوح بدون تسلیم شدن در برابر احساسات، آن را دنبال می کنید. برای مثال، فرض کنید که پس از باز کردن معامله قیمت در جهت مخالف شما حرکت می کند، اما برنامه یک ضرر قابل قبول برای شما تعیین کرده است. بنابراین وحشت زده نمی شوید و معامله خود را نمی بندید چرا که سیستم به شما اجازه ی این مقدار ضرر را می دهد. در چنین حالتی دیگر لازم نیست که با دعا و توسل منتظر برگشت قیمت باشید – فقط با آرامش کامل از استراتژی خود پیروی می کنید. 

استراتژی های پایه فارکس برای افراد مبتدی

استراتژی های پایه فارکس برای افراد مبتدی، سیستم هایی هستند که از ویژگی های زیر برخوردارند: 

  • اندیکاتور های کمی دارند. نمودار نباید شلوغ باشد، چراکه نمودار شلوغ باعث گیج شدن تریدر می شود. 
  • از تایم فریم های بلند مدت استفاده می کنند. تایم فریم های بالاتر از H1 برای افراد مبتدی بهتر هستند چرا که زمان بیشتری برای تحلیل در اختیار شما قرار می دهند. 
  • از حداقل ریسک برخوردارند . اینگونه سیستم ها معمولا سود اندکی دارند و به ندرت سیگنال می دهند اما از درصد برنده (Win Rate) بالایی برخوردارند. 
  • سیگنال های مشخص و واضحی را ارائه می دهند. 

تمام استراتژی های سود دهی که در پایین شرح داده شده اند، نسخه های پایه هستند. آنها باید شخصی سازی شوند و پارامتر اندیکاتور های آنها باید برای هر نماد و تایم فریمی به طور مجزا تنظیم شوند.

Positional Trading (پوزیشن تریدینگ)

پوزیشن تریدینگ یک استراتژی بلند مدت است. این استراتژی بر مبنای تئوری امواج ایجاد شده است که طبق آن بازار به صورت چرخه ای حرکت می کند: یعنی هر افزایشی، یک کاهش به دنبال دارد. در این استراتژی معامله گر معاملات بلند مدتی باز می کند، و بدون در نظر گرفتن حرکات اصلاحی کوچک (خلاف روند)، بیشترین سود ممکن را از یک موج صعودی یا نزولی کسب می کند. موقعیت زمانی بسته می شود که قیمت برگشت انجام داده یا سایدوی شود. 

توضیحات استراتژی

بازار های سهام و رمز ارز بهترین گزینه برای پوزیشن تریدینگ هستند. جفت ارز ها در یک کانال باریک حرکت می کنند و معمولا روند های بلند مدتی ضعیفی دارند، در حالی که رمز ارز ها و سهام سقف رشد ندارند و از روند های طولانی مدتی برخوردار هستند. تایم فریم مورد استفاده برای این استراتژی: H4 به بالا.

میزان ریسک

متوسط. ریسک اصلی شما در این استراتژی استاپ اوت شدن است. در تایم فریم های بلند مدت، هزینه هر پیپ بسیار بالا تر از تایم فریم های دقیقه ای است. بنابراین، حتی یک اصلاح کوچک نیز می تواند برای شما هزینه بر باشد. پس معامله گر برای کار با این استراتژی باید مارجین و سرمایه کافی داشته باشد. 

نسبت سود دهی

سود دهی سالانه این استراتژی 15 الی 50 درصد می باشد. 

مدت باز ماندن معامله

در معاملات بلند مدت، ممکن است معاملات شما چند روز، چند هفته یا چند ماه باز بمانند. 

نقاط ورود و خروج

دو سناریو خوب برای ورود وجود دارد: 1. زمانی که قیمت از یک روند مسطح (سایدوی) خارج می شود 2. در زمان وجود یک عامل محرک فاندانتالی. برای مثال، پس از انتشار گزارشات فصلی یا سالانه. اندیکاتور های مناسب برای تعیین روند عبارتند از، Alligator، ADX، میانگین های متحرک. بهتر است نسبت به شرایط، و با دید شخصی خود از بازار خارج شوید.

مثال

پوزیشن تریدینگ بلند مدت در سهام. قبل از باز کردن معامله، شما باید آمار و گزارشات مالی صنعت مورد نظر خود را بررسی کنید. شرکت های بیوتکنولوژی رشد انفجاری داشته اند، اما ریسک بزرگی نیز برای کاهش قیمت آنها وجود دارد. شرکت های فعال در حوزه تکنولوژی خوب عمل می کنند اما در صورت وقوع کاهش کلی در بازار، وارد درودان (افت شدید سرمایه) می شوند. شرکت های فعال در حوزه خرده فروشی و کالاهای مصرفی، بهترین گزینه برای پوزیشن تریدینگ هستند. 

لایت فایننس: مثال

تصویر بالا، نشان دهنده یک روند صعودی بلند مدت در سهام شرکت کوکا کولا است. پس از خروج قیمت از کانال ساید وی، روند صعودی آغاز شده است. اصلاح های این روند 1 ماهه هستند. معامله ما پس از تشکیل روند ساید وی و شکست خط روند (یعنی زمانی که ماهیت حمایتی خط روند به مقاومت تبدیل شده است) بسته می شود. سود آوری این معامله در 9 ماه – 12 دلار به ازای هر سهم یا 23% در سال بوده است. 

مزایا و معایب

مزیت پوزیشن تریدینگ این است که حرکات قدرتمند، در بلند مدت، ثبات بیشتری داشته و طولانی تر هستند. مارکت میکر ها سرمایه کافی برای دستکاری بازار های بلند مدت را ندارند. در صورتی که بعد از یک روند سایدوی یا یک عامل فاندامنتالی وارد معامله شده باشید، دیگر نیازی به نظارت مداوم معامله نخواهید داشت. در تایم فریم روزانه فقط کافیست نمودار را هر چند ساعت یکبار به مدت 5 الی 7 دقیقه بررسی کنید. معایب: دیر به دیر سیگنال ارسال می کند، نسبت به سیستم های سوئینگ تریدینگ در معاملات روزانه، سود دهی کمتری دارد. 

استراتژی شکست روند

استراتژی شکست، یکی از ساده ترین استراتژی های فارکس است، که سیگنال اصلی آن بر پایه شکست خط روند ارسال می شود. روند های صعودی با اتصال کف های قیمتی ترسیم می شوند، و روند های نزولی با اتصال سقف های قیمتی تشکیل می شوند. شکستی که با الگو ها و اخبار تایید شود، نشان دهنده یک تغییر جهت مهم در روند قیمت است.

توضیحات استراتژی

این استراتژی بر مبنای حرکات موجی بازار طراحی شده است. طبق این استراتژی، هر روند بلند مدتی با یک سایدوی یا تغییر جهت به پایان میرسد. اگر قیمت خط روند را بشکند و پس از یک تثبیت جزئی از آن بازگردد، یک روند معکوس ایجاد می کند. این استراتژی، یک استراتژی میان مدت محسوب می شود و بهترین تایم فریم استفاده از آن H1 تا H4 می باشد. 

میزان ریسک

کمتر از متوسط. در این استراتژی احتمال شکست های کاذب نیز وجود دارد، پس باید در کنار آن از سیگنال های دیگر نیز استفاده کرد. 

نسبت سود دهی

به طول عمر روند بستگی دارد. در تایم فریم ساعتی، سود دهی 1 یا 2 روزه این استراتژی حدود 100 الی 150 پوینت می باشد. روند های طولانی تر می توانند سود 300 تا 400 پوینت به همراه داشته باشند.

مدت باز ماندن معامله

این استراتژی به ندرت سیگنال دهی می کند (در نمودار ساعتی ممکن است سیگنال شما 1 یا 2 هفته یک بار ظاهر شود). به همین نسبت معامله شما نیز ممکن است 12 الی 15 ساعت، تا چند روز باز بماند، بنابراین شما باید هزینه های کارمزد و سواپ سه برابر (مخصوص روز های تعطیل) را مد نظر قرار دهید.

نقاط ورود و خروج

اولین کندلی که بعد از کندل شکست، در جهت روند جدید تشکیل می شود، نقطه ورود ما است. وجود یک سایدوی (یا تثبیت قیمتی کوچک) در نزدیکی خط روند نشان دهنده این است که یک تعادل موقت در بازار فارکس ایجاد شده است. برای مثال، در یک روند صعودی، خریداران حاضر نیستند دارایی را خریداری کنند که قیمتش تا این حد بالا رفته. اکثریت بازار با مشاهده توقف قیمت، اقدام به فروش دارایی در سقف می کنند. در نتیجه قیمت کاهش پیدا می کند. سیگنال های تاییدی: تشکیل الگو های برگشتی، شکست سطوح حمایت و مقاومت کلیدی. 

مثال

هدف ما از این مثال، این است که یک خط روند ترسیم کنیم و تا زمان شکست و تایید آن توسط دیگر ابزار ها، منتظر بمانیم. مهم ترین نکته این استراتژی در این است که بتوانیم شکست ها و اصلاحات جعلی را از تغییرات اصلی روند تشخیص دهیم. 

لایت فایننس: مثال

در تایم فریم ساعتی AUDUSD، می توان یک روند نزولی قدرتمند را به طور واضح مشاهده کرد، که به ما امکان ترسیم یک خط روند را می دهد. به منظور کاهش احتمال شکست های کاذب (اگر شکست رخ دهد، خط روند ما باید جابجا شود)، خط روند را بر اساس بزرگترین سقف های قیمتی ترسیم می کنیم. در تصویر بالا مشخص است که خط روند بر اساس اولین و چهارمین سقف های قیمتی ترسیم شده است. 

در پایان روند ، نوسان افزایش یافته و قیمت وارد یک اصلاح موقت شده است. در این ناحیه می توان یک الگوی مثلث را مشاهده کرد. اضلاع این مثلث به ندرت با سایه ها شکسته شده اند، که نشان دهنده ضعف فروشندگان است (این یک سیگنال اولیه است). همچنین در این ناحیه یک سطح مقاومتی افقی نیز وجود دارد.

قیمت اول سطح بالایی مثلث را شکسته و سپس خط روند را می شکند. به محض عبور قیمت از خط مقاومت (یعنی سومین تایید)، در کندل بعد از شکست، معامله خود را باز می کنیم. معامله خود را پس از تشکیل دوکندل برگشتی پشت سر هم (یعنی تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه)، می بندیم. در اینجا با کمترین میزان ریسک، سود شما 70 پوینت بوده است. 

مزایا و معایب

برای معامله گران مبتدی مناسب است که در معاملات مبتنی بر الگو از مهارت پایه برخوردار هستند و می توانند خطوط روند را به درستی ترسیم کنند. یکی از مزایای این استراتژی در این است که تحلیل خود را در تایم فریم های بالا انجام می دهید و در صورت تاخیر در ورود به معامله مشکل خاصی برایتان پیش نمی آید. معایب این استراتژی در این است که روند جدید شما ممکن است فقط یک اصلاح قیمتی بزرگ باشد، پس در صورت معامله با این استراتژی توصیه می شود که هر ساعت نمودار خود را بررسی کنید. 

سوئینگ تریدینگ 

سوئینگ تریدینگ (Swing trading) یک استراتژی معاملاتی فارکس می باشد که بر اساس برگشت های قیمتی سیگنال دهی می کند. این استراتژی بر این ایده ساخته شده است که می توان از اصلاح های محلی برای به حداکثر رساندن سود استفاده کرد. این روش معامله گری به منظور بهره برداری از برگشت های قیمت (حرکات اصلاحی) در طول روند ایجاد شده است. 

توضیحات استراتژی

یکی از روش های معامله با این سیستم، باز کردن معامله در پایان اصلاح و بستن آن در شروع اصلاح جدید است. بهترین تایم فریم برای استفاده از این استراتژی H1 تا H4 می باشد. روند ها در تایم فریم های پایین تر ثبات کمی دارند پس اغلب در سوئینگ تریدینگ از این تایم فریم ها استفاده نمی شود.

میزان ریسک

متوسط. اگر یک روند قوی داشته باشید، ریسک شما بسیار پایین خواهد بود، شما باید معامله را با شروع برگشت قیمتی، ببندید. اما روند همیشه با ثبات نیست، و سیگنالی که به معنای ادامه روند تفسیر شده بود می تواند اشتباه باشد و اصلاح ادامه پیدا کند. 

نسبت سود دهی

این مورد به نوع استراتژی سوئینگ تریدینگ و تایم فریم شما بستگی دارد. در تایم فریم ساعتی، سود دهی شما در هر معامله میتواند حدود 80 تا 100 پوینت باشد. 

مدت باز ماندن معامله

از سوئینگ تریدینگ هم در استراتژی های روزانه (یعنی معاملات شما در طول یک روز باز و بسته می شوند) و هم در استراتژی های بلند مدتی تر می توان استفاده کرد، که کاملا به تایم فریم انتخابی شما بستگی دارد. در تایم فریم H1، شما می توانید حرکات اصلاحی که عمقی حدود 5 تا 7 کندل دارند بگیرید و به صورت روزانه کسب سود کنید. در تایم فریم های H4 به بالا، سوئینگ تریدینگ تبدیل به یک استراتژی بلند مدتی می شود که معاملات آن ممکن است به مدت چندین روز باز بمانند. 

نقاط ورود و خروج

یک روند صعودی در بازار وجود دارد، که یکسری اصلاح نزولی در آن تشکیل می شوند. شما می توانید از این اصلاحات به صورت زیر استفاده کنید:

  • در پایان اصلاح، معامله ای در جهت روند اصلی باز کنید. مثال، شما نقطه شروع روند را از دست داده اید و باید یک نقطه ورود دیگر با قیمت مناسب پیدا کنید. 
  • در کف اصلاح، معامله ای در جهت روند اصلی باز کنید و در سقف قیمت آن را ببندید. منتظر اصلاح بعدی بمانید و دوباره در کف آن معامله باز کنید.
  • در پایان هر اصلاح حجم معامله را افزایش دهید.
  • معکوس کردن معاملات متناوب در جهت روند و در جهت اصلاح.

نقطه خروج از معامله: 50 درصد معامله در سطحی بسته می شود که اصلاح از آنجا آغاز شده است (یعنی آخرین سقف قیمتی)، 50 درصد باقی مانده توسط trailing stop مدیریت می شود. 

اندیکاتور ها: ابزارهای روند نما و اسیلاتور های تاییدی که بتوانند روند را پیدا کنند. الگو های برگشتی، سطوح حمایت و مقاومت، سطوح فیبوناچی

مثال

هدف اصلی ما پیدا کردن یک روند در تایم فریم ساعتی است. در نمودار زیر، یک سطح مقاومتی افقی پس از یک روند نزولی دیده می شود. 

لایت فایننس: مثال

  • 1 - پس از شکست سطح مقاومت و پول بک قیمت بر روی آن، یک سری از کندل های صعودی تشکیل شده اند. این به معنای شروع یک روند جدید می باشد و معامله گر باید خرید انجام دهد.
  • 2 - با اولین اصلاح قدرتمند (یعنی سه کندل نزولی پی در پی) معامله خود را می بندیم. 
  • 3 - قیمت به سمت بالا بر می گردد و به ما امکان رسم یک خط روند را می دهد. در این ناحیه باید معامله خرید باز کنیم. 
  • 4 - پس از مشاهده 3 کندل نزولی معامله خود را می بندیم. 
  • 5 - دوباره با مشاهده پول بک قیمت از روی خط روند و تشکیل چند کندل صعودی، معامله خرید باز می کنیم. 
  • 6 - با تشکیل سه کندل رو به پایین معامله را می بندیم. درست است که در این مورد اصلاح قیمتی تشکیل نشده است اما بهتر است ریسک نکرده و معامله خود را ببندیم و منتظر پول بک بعدی باشیم. 
  • 7 - قیمت به خط روند نرسیده است اما یک الگوی برگشتی در بازار وجود دارد. بنابراین می توانیم معامله خرید انجام دهیم اما این یک سیگنال ضعیف محسوب می شود. 
  • 8 - با مشاهده سه کندل صعودی معامله را می بندیم.

سود دهی هر معامله 80 تا 100 پوینت می باشد اما باید کارمزد ها و سواپ را در محاسبات خود لحاظ کنید. 

مزایا و معایب

مزایای این استراتژی: 

  • سود دهی بالا. سوئینگ تریدینگ نسبت به استراتژی روند، سود دهی بالاتری دارد. برای مثال، فرض کنید که یک معامله گر روند با بستن معامله خود 100 پیپ سود می کند. یک سوئینگ تریدر 50 پیپ در روند سود می کند و معامله خود را در زمان شروع اصلاح می بندد. قیمت به اندازه 15 پیپ برگشت انجام می دهد و سوئینگ تریدر با مشاهده هر برگشت (پول بک) معامله باز می کند. بنابراین سود او در مجموع 50 + 65 = 115 پوینت خواهد بود. 
  • ریسک کمتر. یک پوزیشن تریدر منتظر تشکیل اصلاح می ماند و با کمک حد ضرر از معامله خود محافظت می کند. اگر حد ضرر فعال شود، ضرر وی به اندازه عمق اصلاح خواهد بود. یک سوئینگ تریدر معامله خود را زمان شروع اصلاح می بندد، و اگر این اصلاح تبدیل به یک روند شود سوئینگ تریدر ضرر نمی کند. 

یکی از اصلی ترین معایب این استراتژی این است که شما باید به طور مداوم بر روی نمودار نظارت داشته باشید تا بتوانید شروع و پایان اصلاحات را پیدا کنید. همچنین باید توجه داشته باشید که اصلاحات قیمتی همیشه فرم ایده آل ندارند و می توانند به صورت سایدوی نیز ظاهر شوند. 

معامله در روند 

معامله در روند یعنی، باز کردن معامله در هنگام شروع روند و بستن آن در هنگام برگشت روند. در این استراتژی هدف معامله گر یافتن نقطه شروع روند و تشخیص درست نقطه برگشت روند (معامله گر باید بتواند حرکت برگشتی را از حرکت اصلاحی تشخیص دهد) می باشد تا زود تر از موعد از معامله خود خارج نشود. 

توضیحات استراتژی

یکی از بهترین استراتژی های فارکس این است که بتوانید در هنگام خارج شدن قیمت از حالت سایدوی یا در هنگام برگشت روند وارد معامله شوید. تایم فریم مورد استفاده در این استراتژی H1 به بالا می باشد. این استراتژی هم برای معاملات روزانه در بازار فارکس و هم پوزیشن تریدینگ در بازار سهام مناسب است. 

میزان ریسک

کمتر از متوسط. اصلی ترین ریسک شما در این استراتژی، دیر وارد شدن به معامله است. معامله گران تازه کار ممکن است نقطه شروع روند را از دست بدهند و زمانی وارد بازار شوند که بیشتر روند را از دست داده اند. اگر به طور مداوم نمودار را بررسی کنید، حد ضرر و حد سود تعیین کنید، ریسک شما به پایین ترین سطح ممکن خواهد رسید. 

نسبت سود دهی

این مورد به تایم فریم انتخابی و سطح ریسک پذیری شما بستگی دارد. در تایم فریم ساعتی، می توانید روند های بلند مدتی تری (طول آنها معمولا 24 تا 48 ساعت می باشد) را پیدا کنید. نوسانات روزانه نماد در این تایم فریم ها 80 – 100 پوینت می باشد، و شما می توانید روندی به طول 50 پوینت یا بیشتر پیدا کنید. 

مدت باز ماندن معامله

به تایم فریم شما بستگی دارد. در تایم فریم H4 به بالا، این استراتژی حالت میان مدت پیدا می کند. به منظور یافتن نقاط برگشتی روند، نمودار را به طور مداوم بررسی کنید.

نقاط ورود و خروج

ورود: 

  • روندی که نشانه هایی از برگشت داشته باشد: کندل ها در حال کوچک شدن باشند، حالت ساید وی در روند رخ دهد. تشکیل الگو ها برگشتی و شکست خط روند در جهت مخالف سیگنالی برای ورود به معامله است.
  • شکسته شدن مرز های روند سایدوی و تشکیل کندل های بزرگ پی در پی، نشان دهنده خروج قیمت از حالت خنثی (بدون روند) می باشد. 
  • دریافت سیگنال از اندیکاتور ها و اسیلاتور های روند نما: Alligator، میانگین های متحرک، Momentum.

به طور مقطعی از معامله خارج شوید. پس از حرکت قیمت در جهت پیش بینی شده، حد ضرر خود را به نقطه ورود منتقل کنید. زمانی که قیمت چند پوینت در جهت شما حرکت کرد، 50 درصد از معامله خود را ببندید. برای مثال، شما 99% مطمئن هستید که قیمت تا زمانی که 20 پیپ در جهت مورد پیشبینی شما حرکت نکند برگشت انجام نخواهد داد (این اولین تارگت شما خواهد بود و باید 50 درصد معامله خود را در این سطح ببندید). 50 درصد باقی مانده معامله را با یک تریلینگ استاپ که روی 10-15 پیپ تنظیم شده است (البته این عدد به عمق متوسط اصلاح بستگی دارد)، مدیریت کنید.

مثال

ما بر اساس سیگنال های اندیکاتور Alligator یک معامله باز می کنیم. 

لایت فایننس: مثال

سیگنال های این اندیکاتاور بر اساس واگرایی میانگین های متحرک ارسال می شوند. در دو حالت، سیگنال ها به درستی عمل کرده اند، اگرچه در حالت سوم، سیگنال ارائه شده نشان دهنده شروع یک حرکت صعودی بلند می باشد، اما از آنجایی که واگرایی میانگین های متحرک در زمان برگشت شروع شده است، نمی توان نقطه ورود مناسبی برای آن مشخص کرد. بنابراین، بهتر است که سیگنال های این اندیکاتور را با کمک ابزار دیگر فیلتر کنیم.

مزایا و معایب

مزیت این استراتژی در این است که می تواند یک استراتژی مناسب برای افراد مبتدی باشد. در تایم فریم های بزرگ تر، روندها نسبتا از ثبات بالاتری برخوردارند، و فرد زمان کافی برای انجام تحلیل در اختیار دارد و همچنین نیازی به نظارت مداوم بر بازار ندارد. پس از بسته شدن 50 در صد از معامله، دیگر نیازی به نظارت بازار ندارید. همچنین می توانید طبق مثال بالا، از روند های کوچک نیز کسب سود کنید. عیب این استراتژی، سیگنال دهی دیر به دیر آن است. در بازار فارکس، بخصوص در تایم فریم های بزرگ، روند های قدرتمند به ندرت تشکیل می شوند. 

Range Trading (رنج تریدینگ)

رنج تریدینگ به معنای معامله در روند های سایدوی و استراتژی های معامله در کانال می باشد. ایده اصلی این استراتژی این است که قیمت در اغلب اوقات در کانال های ثابت و در حول یک خط میانه حرکت می کند، که می توان آن را در غالب یک میانگین قیمتی (یا میانگین متحرک) فرض کرد. این بدان معناست که قیمت دارای یک ارزش میانگین می باشد و تمایل دارد در حول این مقدار حرکت کند. هرچه قیمت از مقدار میانگین خود فاصله بیشتری بگیرد، احتمال برگشت آن نیز بیشتر می شود. 

توضیحات استراتژی

این استراتژی دو گزینه برای معامله در اختیار شما قرار می دهد: 

  • معامله بر اساس شکست: کانال سایدوی بر اساس نقاطی که قیمت بیشترین برگشت را از آنها داشته ترسیم می شوند. اگر یکی از مرز های این کانال شکسته شود، شما باید در جهت شکست وارد معامله شوید. 
  • معامله بر اساس کانال: کانال ها بر اساس نقاط بیشینه (سقف و کف ها) قیمت ترسیم می شوند – نقاطی که قیمت به آنها رسیده اما نتوانسته مرز کانال را بشکند. زمانی که قیمت از مرز کانال به سمت میانه کانال برگشت انجام می دهد شما باید وارد معامله شوید.

میزان ریسک

متوسط. در این استراتژی دو نوع ریسک وجود دارد: 1. ریسک شکست های جعلی کانال 2. ریسک حرکت قیمت به سمت ناحیه شکست کانال پس از باز شدن معامله.

نسبت سود دهی

به تایم فریم شما بستگی دارد. در یک روز ممکن است 1 یا 2 سیگنال 20 – 30 پوینتی (به ازای هر معامله) داشته باشید.

مدت باز ماندن معامله

این استراتژی در تایم فریم های بالای M30 و به صورت روزانه، میان مدت و بلند مدت استفاده می شود. به دلیل وجود حرکت های بزرگ در تایم فریم های دقیقه ای، این سیستم برای اسکلپینگ توصیه نمی شود. 

نقاط ورود و خروج

گزینه ها:

  • روش پر ریسک. پس از شکست کانال وارد معامله شوید. شکست کانال نشان دهنده یک حرکت اولیه قدرتمند می باشد. با مشاهده کوچک ترین سیگنال های برگشتی، معامله خود را ببندید. 
  • ریسک متوسط. پس از شکسته شدن مرز کانال و برگشت قیمت به سمت سطح میانی، معامله خود را باز کنید. در زمان رسیدن قیمت به سطح میانی معامله را ببندید.  

ابزار های اصلی:

  • سطوح: خطوط روندی که مرز های کانال شیب دار یا افقی شما را مشخص می کنند.
  • الگو های کانال: مستطیل، ریل، پرچم و غیره. 
  • اندیکاتور های کانال: باند های بولینگر، Envelopes، کانال کلتنر، Darvas Box. 
  • اندیکاتور های برگشتی: پیوت پوینت، heat map.
  • اسیلاتور های اشباع خرید و اشباع فروش: استوکاستیک، MACD، RSI، CCI.

مثال

در این مثال، اندیکاتور اصلی ما کانال کلتنر می باشد که بر روی ضریب گسترشی (expansion multiplier) 2 تنظیم شده است. این ضریب کانال را گسترش می دهد، و به ما اجازه می دهد نقاطی را پیدا کنیم که قیمت به ندرت به انها میرسد و در زمان رسیدن به آنها احتمال برگشت آن بسیار بالاتر است. برای تایید سیگنال ها از اسیلاتور RSI استفاده می کنیم.

لایت فایننس: مثال

همانطور که در بالا اشاره شد، سیگنال ما زمانی ارائه می شود که قیمت از مرز کانال عبور کرده و شروع به برگشت به سمت خط میانی کند. در همان کندل یا کندل بعد، RSI باید سطح 70 یا 30 را لمس کند. اگر این اتفاق رخ نداد، معامله ای باز نکنید. با رسیدن قیمت به سطح میانی کانال، نصف حجم معامله خود را ببندید. 50 درصد باقی مانده معامله باید با یک تریلینگ استاپ 10 یا 15 پوینتی (برای تایم فریم H1) مدیریت شود.

  • 1- سه کندل قوی که در وسط کانال تشکیل شده اند نشانه ای از یک حرکت جنبشی قدرتمند هستند. سپس حرکت به پایان میرسد و حرکت برگشتی آغاز می شود. در زمان شروع برگشت، RSI سطح 70 را لمس می کند. سود دهی این معامله 40 پوینت می باشد. 
  • 2- قیمت از کانال خارج شده است، و سپس برگشت انجام داده و به سمت خط میانی در حال حرکت است. هیچ الگوی برگشتی در این ناحیه دیده نمی شود، پس می توان این سیگنال را یک سیگنال ضعیف تفسیر کرد، البته توجه داشته باشید که RSI نیز این سیگنال را تایید می کند. سود دهی این سیگنال 30 پوینت بوده است. 
  • 3- شرایط همانند مورد قبلی است. سود دهی این سیگنال 15 پوینت می باشد. 
  • 4- شرایط همانند موارد قبلی است. اما سیگنال درست عمل نکرده است.

به الگو های برگشتی که در بیرون کانال تشکیل می شوند توجه کنید. اگر هیچ الگویی وجود نداشت، سیگنال شما ضعیف است.

با تغییر ضریب اندیکاتور، شما می توانید مکانیک ورود را تغییر دهید. بطور مثال، با ضریب "1"، شما می توانید در شکست های کانال معامله باز کنید. 

مزایا و معایب

این یک استراتژی ساده در فارکس است که برای افراد مبتدی مناسب می باشد. معایب: تنظیم پارامتر های اندیکاتور کانال (به منظور تعیین عرض کانال) ممکن است کمی زمان بر باشد. 

معاملات روزانه

معاملات روزانه (Day trading)، یعنی باز کردن و بستن معاملات در طول یک روز معاملاتی به طوری که هزینه سواپ به معاملات شما اعمال نشود. در صورتی که از قدرت روند موجود مطمئن باشید و توانایی نظارت مداوم بر بازار را داشته باشید، می توانید معامله خود را بدون در نظر گرفتن سواپ، باز بگذارید.

توضیحات استراتژی

معاملات روزانه، استراتژی است که بر اساس مدت زمان باز بودن معامله تعریف می شود. برای مثال، معاملات روزانه شامل اسکلپینگ، سوئینگ تریدینگ، و استراتژی های روند می باشد. تایم فریم مناسب برای معاملات روزانه، M5 تا H1 می باشد.

میزان ریسک

به نوع سیستم انتخابی شما بستگی دارد. اسکلپینگ از ریسک بالایی برخوردار است، سوئینگ تریدینگ دارای ریسک متوسط می باشد و استراتژی های روند از ریسک پایینی برخوردار هستند. 

نسبت سود دهی

در اسکلپینگ، سود دهی روزانه شما می تواند به 100 پوینت یا حتی بیشتر برسد. سود دهی استراتژی معامله در روند (در نمادی که به طور متوسط 70 الی 100 پوینت نوسان دارد) 30 تا 50 پوینت می باشد. 

مدت باز ماندن معامله

معامله روزانه، نوعی استراتژی کوتاه مدت محسوب می شود که قابلیت تبدیل به میان مدت را نیز دارد. 

نقاط ورود و خروج

هیچ قانون مشخصی وجود ندارد. در اسکلپینگ می توان از اسیلاتور ها و الگو ها استفاده کرد. نقاط ورود و خروج بر اساس برگشت های قیمت تعیین می شوند. در معاملات روند، می توان از اندیکاتور های روند نمایی که خروج قیمت از حالت سایدوی یا تغییر روند را نشان می دهند، استفاده کرد. در این حالت نقاط ورود و خروج شما بر اساس شکست سطوح کلیدی، سیگنال میانگین های متحرک و غیره تعیین می شوند.  

مثال

یکی از گزینه های ما در معاملات روزانه، یافتن سیگنال برگشت روند یا خروج قیمت از حالت سایدوی است، که توسط تحلیل فاندامنتال یا تحلیل گرافیکی تایید می شوند. شما در عرض 5 تا 8 کندل سود خود را از بازار دریافت می کنید. 

لایت فایننس: مثال

در نمودار ساعتی EURUSD، می توان یک روند صعودی بلند مدت را مشاهده کرد، که دیر یا زود به پایان خواهد رسید. با وصل کردن کف های قیمتی، یک خط روند ترسیم می کنیم. در قسمت بالایی روند، یک کانال قیمتی با دو سقف ایجاد شده است. در ساعت 14:00 یک کندل کوچک قرمز تشکیل می شود که یعنی قیمت نتوانسته از سطح مقاومتی عبور کند. در چنین حالتی می توان گفت که بین خریداران و فروشندگان تعادل ایجاد شده و نشان دهنده خستگی خریداران می باشد. 

در ساعت 15:00 یک کندل نزولی بزرگ تشکیل می شود. این کندل روند صعودی را می شکند و یک سیگنال اولیه به ما ارائه می کند. این کندل بزرگ همچنین توسط عوامل فاندامنتال نیز تایید می شود. این کندل همزمان با انتشار گزارش تورم آمریکا برای ماه آگوست تشکیل شده است، که نتیجه آن دقیقا مطابق با پیشبینی ها بود و باعث باقی ماندن نرخ تورم در سطوح بالا شد (یعنی بیشتر از 8%). یعنی فدرال رزرو بزودی نرخ تنزیل را افزایش خواهد داد و دلار تقویت خواهد شد. 

ما می توانیم معامله خود را قبل از اعمال سواپ یا پس از ظاهر شدن دو کندل معکوس متوالی پس از کند شدن روند نزولی ببندیم. در این استراتژی، میزان سود شما با حداقل ریسک، 25 پوینت می باشد. 

مزایا و معایب

مزیت اصلی این استراتژی در این است که با هر روش معاملاتی دیگری (از اسکلپینگ گرفته تا معامله در روند و استراتژی های فاندامنتال) سازگار است. همچنین سواپ را از هزینه های معاملاتی شما حذف می کند. عیب اصلی این استراتژی نیز، نیاز مداوم برای نظارت بر بازار است. 

Retracement Trading (معاملات برگشتی)

این استراتژی یکی از زیر شاخه های سوئینگ تریدینگ محسوب می شود، اما بر اساس اندیکاتور های بخصوصی (ابزار های فیبوناچی) طراحی شده است. در هر روندی اصلاح وجود دارد، و در اغلب اوقات عمق اصلاح با نسبت های طلایی مطابقت دارد. در این نسبت ها، سطوح اصلاحی وجود دارند که کمتر قابل توجه قرار می گیرند، و همچنین شکست برخی از سطوح دور (مترجم: نسبت هایی که عدد بالاتری دارند) می تواند به معنای تغییر روند تلقی شود. 

توضیحات استراتژی

پس از آغاز اولین اصلاح، باید یک شبکه فیبوناچی بر اساس اولین و آخرین نقاط بیشینه (کف یا سقف) روند رسم کرد. اولین سطح فیبوناچی 23.6% می باشد، که یک سطح ضعیف تلقی می شود. 38.2% سطحی است که احتمال پایان اصلاح در آن زیاد است. اگر قیمت در جهت روند برگشت انجام دهد، باید یک معامله باز کرده و حد سود خود را در نقطه "0" قرار دهید. اگر قیمت یک بیشینه دیگر تشکیل داد، نقطه "0" به آنجا منتقل می شود. 

میزان ریسک

متوسط. روش ترسیم سطوح بر پایه محاسبات ریاضی انجام می شود، پس همیشه این احتمال وجود دارد که قیمت در میان سطوح برگشت انجام داده یا به حد سود تعیین شده نرسد. 

نسبت سود دهی

به تایم فریم شما بستگی دارد. در تایم فریم H1 فاصله بین سطوح اصلاحی می تواند 15 تا 35 پوینت باشد. 

مدت زمان باز ماندن معامله

این استراتژی برای معاملات روزانه، میان مدت و بلند مدت مناسب است. 

نقاط ورود و خروج

زمانی وارد معامله می شوید که قیمت از سطح اصلاحی برگشت انجام داده و در جهت روند شروع به حرکت کند. حد سود شما باید بر اساس سطح بعدی در روند یا نقطه "0" تعیین شود. حد ضرر شما بر روی سطح اصلاحی بعدی (یعنی در خلاف جهت روند) تعیین می شود. از اندیکاتور ها، اسیلاتور ها و الگو های دیگر نیز می توانید به عنوان ابزار های تاییدی کمک بگیرید. 

مثال

پس از اولین اصلاح، یک شبکه فیبوناچی ترسیم کردیم (فلش های آبی نشان دهنده بیشینه هایی هستند که فیبوناچی را بر اساس آن ها ترسیم کرده ایم).

لایت فایننس: مثال

اصلاح بر اساس تعداد کندل هایی که در خلاف جهت روند تشکیل می شوند، مشخص می شود. در مورد اول، هیچ اصلاحی وجود ندارد، چراکه سطح 0.38 فقط با یک سایه لمس شده است و کندل هایی که در سطح 0.23 انجام شده اند کوچک هستند. در حالت دوم، سطح 0.5 به طور واضح لمس شده است و یک الگوی پوشای صعودی نیز در این ناحیه تشکیل شده است و شما می توانید یک معامله خرید باز کنید. دومین برخورد قیمت با سطح 0.5 را می توان به عنوان تایید سیگنال قبلی تعبیر کرد. در سطح 0، ما 50% معامله را می بندیم و باقی معامله را با یک تریلینگ استاپ به اندازه فاصله 0 تا 0.23، مدیریت می کنیم. 

با رشد روند، شبکه فیبوناچی را گسترش می دهیم. 

لایت فایننس: مثال

در تصویر بالا قیمت برای مدتی در میان سطوح 0.23 و 0.38 حرکت کرده است. سپس تا سطح 0.5 حرکت کرده و از آنجا به سمت بالا برگشت انجام داده است. معاملات را می توان در هر برگشت از سطوح 0.23 و 0.38 باز کرد. 

مزایا و معایب

این استراتژی بر مبنای روانشناسی مخالف طراحی شده است. بسیاری از معامله گران مطمئن هستند که سطوح فیبوناچی به خوبی عمل می کنند، بنابراین در زمان قرار دادن سفارشات در حال انتظار از این سطوح کمک می گیرند. سفارشات عمل می کنند، پس سطوح فیبو نیز به درستی عمل کرده اند. بنابراین، میتوان گفت که بزرگترین مزیت فیبوناچی، منطق قابل درک ابزار های آن است. نقطه ضعف این استراتژی در این است که به منظور شناسایی سطوح برگشتی مهم باید تمرین زیادی انجام دهید. 

The Bladerunner Trade

این استراتژی بر پایه میانگین های متحرک طراحی شده است و سیگنالی از شروع یک حرکت روند دار ارائه می کند. این سیستم به دلیل ارائه تفسیری واضح از سیگنال ها، یکی از بهترین استراتژی ها برای افراد مبتدی است. بهترین تایم فریم ها در این سیستم، M30 تا H1 می باشند. ابزار های استراتژی: EMA (20)، سطوح، و الگو های شکست. 

توضیحات استراتژی

این استراتژی بر پایه 4 رویداد اصلی طراح شده است: 

  • زمانی که مرز کانال سایدوی میشکند، سیگنال خروج قیمت از ناحیه تثبیت (سایدوی) را دریافت می کنیم.   
  • الگوی شکست. برای مثال، تشکیل 3 کندل در جهت شکست.
  • شکست میانگین متحرک. پس از شکست ناحیه سایدوی، کندل باید در بالا/پایین میانگین متحرک بسته شود. کندل های دیگر نیز باید در بالا/پایین EMA (20) بسته شوند. 
  • تست کردن (مترجم: پول بک بر روی میانگین متحرک). قیمت به میانگین متحرک باز می گردد، و آن را لمس می کند، و سپس برگشت انجام داده و در جهت روند حرکت می کند. 

زمانی که بر روی EMA پول بک زده می شود یعنی روند جدید از قدرت بالایی برخوردار است.  

میزان ریسک

نسبتا پایین. این استراتژی از ترکیب چندین ابزار برای تایید خروج قیمت از روند سایدوی و شروع روند جدید، استفاده می کند. سیستم به ندرت سیگنال دهی می کند اما سیگنال های آن از کاراییی بالایی برخوردار هستند. 

نسبت سود دهی

به دلیل استفاده از تریلینگ استاپ، سود دهی این سیستم می تواند از 30-50 پوینت به بالا باشد. 

مدت زمان باز ماندن معامله

هدف ما در این استراتژی بهره برداری حداکثری از روند جاری است. در تایم فریم های M30 تا H1، با سیگنال دهی نسبتا کم اما دقیق، شما می توانید معاملات خود را به صورت روزانه ببندید و سواپ پرداخت نکنید. 

نقاط ورود و خروج

پس از پول بک بر روی میانگین متحرک و شروع حرکت در جهت روند، یک معامله باز کنید. نقطه بسته شدن معامله به صلاحدید تریدر تعیین می شود. 

مثال

لایت فایننس: مثال

قیمت در یک روند سایدوی قرار دارد که سطح مقاومتی آن کاملا واضح بوده اما سطح حمایتی آن به خوبی قابل ترسیم نیست. سطح حمایتی اول (خط قرمز)، دارای یک شکست جعلی می باشد – هیچ پول بکی بر روی EMA انجام نشده است و قیمت به سمت بالا برگشته است. 

در شکست بعدی سه شرط اولیه سیستم برآورده شده اند: 

  • قیمت در پایین EMA قرار دارد. 
  • در نقطه 1، می توان خروج قیمت از کانال افقی را مشاهده کرد.
  • در نقطه 2، یک الگویی روندی دیده می شود – سه کندل نزولی متوالی که از بدنه بزرگی برخوردار هستند. 

در نقطه 3، قیمت تقریبا EMA را لمس کرده است (این چهارمین سیگنال تاییدی ما می باشد). در اولین کندل آبی می توانیم یک معامله فروش باز کنیم. نقطه 4 آخرین تایید ما است. در این نقطه قیمت با قطعیت EMA را لمس کرده است. نقطه برخورد قیمت با EMA، و سطح حمایت دوم (خط آبی) روی هم قرار گرفته اند. دومین فلش آبی بر روی کندلی قرار دارد که پس از آن می توان با اطمینان خاطر یک معامله فروش باز کرد. 

گزینه های ما برای خروج از معامله: 

  • در تایم فریم H1، ما با کسب سود 30 تا 50 پوینتی، 50% معامله را می بندیم و باقی حجم معامله را با یک تریلینگ استاپ 15-20 پوینتی مدیریت می کنیم. 
  • زمانی که کانال سایدوی بعدی شکل می گیرد از معامله خارج می شویم. 
  • زمانی که قیمت با EMA کراس می کند از معامله خارج می شویم. 

مزایا و معایب

مزیت اصلی این استراتژی، منطق واضح سیگنال های آن است. شکست ناحیه سایدوی با یک الگوی روندی، که توسط یک میانگین متحرک تایید می شود، یک سیگنال قوی می باشد. از طرف دیگر، ابهام همیشه در بازار فارکس وجود داشته است. بنابراین، فقط اطمینان کردن به EMA (20)، بدون اینکه دیگر تایم فریم ها و دیگر اندیکاتور ها را تست کرده باشید، کار درستی نیست. پس توصیه می کنم از ایده این استراتژی استفاده کنید اما آن را بر اساس نماد، تایم فریم و ابزار های مورد نظر خودتان تنظیم کنید. 

The Pop ‘n’ Stop Trade

یک استراتژی کلاسیک می باشد که هدف اصلی آن باز کردن معامله در انتهای سایدوی و شروع یک روند صعودی یا نزولی واضح است. این استراتژی بر این ایده استوار است که، قیمت برای مدتی در یک کانال سایدوی باریک حرکت می کند، سپس سطح حمایتی یا مقاومتی این کانال را میشکند و روند جدید را آغاز می کند.

توضیحات استراتژی

یک روند مسطح (سایدوی) نشان دهنده عدم قطعیت بازار است. روند ها معمولا استراحت می کنند و وارد فاز سایدوی می شوند و سپس دوباره به حرکت خود ادامه می دهند، برای مثال، قبل از تعطیلات آخر هفته یا انتشار اخبار. البته این حالت می تواند نشان دهنده این نیز باشد که روند در حال پایان است و طرف مقابل (خریداران یا فروشندگان) می خواهند انتقام بگیرند. شکست مرز های کانال به معنای شروع روند جدید و ارائه سیگنال ورود به معامله می باشد. این استراتژی برای آن دسته از افرادی مناسب است که به تازگی قصد شروع معامله گری را دارند و می خواهند از یک مدیریت سرمایه کم ریسک در تایم فریم های بالای H1 استفاده کنند.

میزان ریسک

این استراتژی به دلایل زیر از ریسک متوسط برخوردار است:

  • شکست کانال سایدوی ممکن است جعلی باشد. به منظور تایید سیگنال شکست، شما می توانید از تلاش قیمت برای بازگشت به کانال (شکست مرز کانال، پول بک بر روی کانال و سپس حرکت در جهت شکست)، اندیکاتور های روند نما، و اسیلاتور ها کمک بگیریرد.
  • کانال های سایدوی به ندرت دارای مرزهای موازی و کف و سقف های واضح برای ترسیم خطوط می باشند. یک اشتباه در انتخاب کف و سقف ها در زمان ترسیم خطوط حمایت و مقاومت، ممکن است باعث زود یا دیر وارد شدن به معامله شود. 

نسبت سود دهی

در صورت وجود یک روند قدرتمند شما می توانید 50 الی 70 پوینت یا بیشتر کسب سود کنید. اما بهتر است قسمتی از حجم معامله را با گرفتن 20 – 25 پوینت، ببندید.

مدت باز ماندن معامله

چند ساعت تا چند هفته. روند به اندازه 8 الی 10 کندل حرکت می کند. شما می توانید معامله خود را قبل از اعمال سواپ ببندید یا سعی کنید بیشترین بهرده برداری را از روند انجام داده و یک تریلینگ استاپ تنظیم کنید. 

نقاط ورود و خروج

نمودار اولیه: فرض کنید که یک روند سایدوی تشکیل شده است و سطوح حمایت و مقاومت آن قابل ترسیم هستند. شکست مرز ها با سایه کندل ها نیز امکان پذیر است. سیگنال اولیه: قیمت یکی از سطوح را می شکند و بیرون از محدوده بسته می شود. بدنه کندل نسبتا بزرگ است. کندل دوم، شکست را ادامه داده و تقریبا اندازه آن با کندل قبل برابر است. در کندل سوم باید وارد معامله شوید. 

برای کاهش ریسک می توانید منتظر یک اصلاح محلی و برگشت قیمت در جهت روند بمانید (سیگنال تاخیر دار). در صورتی که ریسک پذیری بالاتری دارید می توانید در کندل دوم (کندل بعد از شکست) وارد معامله شوید. در این حالت زودتر وارد معامله شده و سود بیشتری کسب خواهید کرد. نقطه بسته شدن معامله: در تایم فریم ساعتی پس از کسب 30-40 پوینت باید 50% معامله را ببندید و باقی آن را با یک تریلینگ استاپ 15-20 پوینتی (البته تریلینگ استاپ را می توانید کمی بیشتر از میانگین حرکات اصلاحی روند نیز تعیین کنید) مدیریت کنید. 

مثال

اول باید یک ناحیه سایدوی پیدا کنیم.

لایت فایننس: مثال

پس از یک روند کوچک نزولی، قیمت وارد فاز سایدوی شده است. سطح حمایتی را می توان با کمک سه نقطه ای که توسط فلش نشان داده شده است ترسیم کرد. سطح مقاومت زیاد واضح نیست، اما همانطور که مشاهده می کنید، قیمت به خطی که بطور حدودی رسم کرده ام واکنش نشان داده است. قیمت چندین بار سطوح ترسیم شده را تست کرده است. 

سیگنال حرکت روند دارد: 

  • قیمت خط مقاومت را لمس می کند، بر روی آن بالا و پایین می شود و برای مدتی در امتداد آن حرکت می کند. کندل های سایدوی بدنه کوچکی دارند، که نشانه حجم معاملاتی کم در بازار و آرامش موقت است. 
  • قیمت خط مقاومتی را میشکند. کندل شکست از بدنه بزرگی برخوردار است و تقریبا در بیرون خط بسته می شود. دراینجا می توانید یک معامله باز کنید. اما نسبت به مثال بالا، باید توجه داشته باشید که حتی شکست ناحیه سایدوی با چند کندل صعودی پشت سرهم نیز می تواند یک شکست جعلی باشد (مترجم: منظور بخش میانی کانال ساید وی است). 
  • سومین کندل بعد از شکست، یک کندل صعودی است. قیمت در بالای EMA (9) قرار دارد که یک سیگنال تاییدی می باشد. پس شما می توانید یک معامله خرید باز کنید.

لطفا توجه داشته باشید که پس از باز شدن معامله، دو کندل قرمز با سایه های بلند نزولی تشکیل شده اند. اگر حد ضرر شما کوتاه باشد، ممکن است معامله شما، قبل از موعد و با ضرر بسته شود.

مزایا و معایب

مزیت این استراتژی در منطق واضح آن و دستورالعمل واضح برای معامله گر است. عیب این استراتژی در تشکیل شکست های جعلی و برگشت سریع روند پس از شروع آن است. ترسیم سطوح کمی پیچیده است. در تصویر بالا به وضوح می توایند این مورد را مشاهده کنید. 

استراتژی های پیشرفته فارکس برای افراد حرفه ای

در این بخش در مورد استراتژی های مناسب برای معامله گرانی که با پایه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال آشنا هستند و به دنبال گزینه های جدید برای افزایش سود دهی خود می گردند، صحبت خواهیم کرد. این سیستم ها از چند ویژگی مشترک برخوردارند:

  • ریسک پذیری بیشتر. درست است که ریسک این استراتژی ها بالاتر است اما سیگنال دهی مکرر آنها به شما اجازه می دهد که سود دهی ماهانه خود را افزایش دهید. 
  • ترکیبات پیچیده ی ابزار ها که نیازمند توجه بیشتر و عکس العمل سریع تر از طرف شما است. 
  • ارائه سیگنال هایی که تفسیر آنها کمی مبهم است. این مورد به سیستم های معاملاتی انعطاف بیشتری می دهد و امکان ورود بر اساس سیگنال های غیر واضح را در اختیار خود معامله گر قرار می دهد. باید بدانید که اینگونه سیگنال ها می توانند به شما کمک کنند که قبل از "انحنای بازار" وارد معامله شده و سود خود را افزایش دهید.

قبل از راه اندازی یک سیستم معاملاتی، آن را در یک تستر استراتژی اجرا کنید.

معامله بر پایه خبر

این گروه از سیستم های معاملاتی بر اساس تحلیل فاندامنتال بنا شده اند. انتشار داده های آماری می تواند به شدت بر روی نظرات و طرز فکر سرمایه گذاران تاثیر گذار باشد. برای مثال، انتشار گزارشات مثبتی که به طور کامل انتظارات معامله گران را برآورده کند، باعث افزایش ارزش سهام شرکت می شود. 

توضیحات استراتژی

اصلی ترین ابزار ما در این استراتژی، تقویم اقتصادی است که برنامه ریزی دقیق اخبار و عوامل فاندامنتال در آن قرار دارد. اگر گزارشات اقتصادی منتشر شده از پیشبینی ها بهتر باشند، قیمت آن دارایی افزایش می یابد، و اگر از پیشبینی ها بدتر باشد، با کاهش روبرو می شود، حتی اگر گزارشات مثبت باشند. چند دقیقه قبل از انتشار خبر، باید در هر دو جهت سفارشات در حال انتظار قرار دهیم. با مشاهده اولین سیگنال برگشتی باید معامله خود را ببندیم. 

میزان ریسک

این استراتژی به چند دلیل، یک استراتژی پر ریسک تلقی می شود:

  • همیشه نمی توان به طور دقیق واکنش اکثریت را پیش بینی کرد. قبل از انتخاب جهت حرکت، قیمت ممکن است چندین کندل در هر دو جهت تشکیل دهد و حد ضرر یا سفارش در حال انتظار دیگر را فعال کند. 
  • به دلیل نوسانات بالا، اسپرد تا حد زیادی افزایش می یابد و ممکن است اسلیپیج (قیمت گذاری دوباره – سفارش شما در قیمتی که می خواهید باز نشود و قیمت جدید به شما پیشنهاد شود) رخ دهد. دلیل آن تغییر در نسبت سفارشات خرید یا فروش است.
  • معامله گر باید در زمان واقعی به اطلاعات دسترسی داشته باشد. بسیاری از پورتال ها با یک تاخیر 10 الی 15 دقیقه ای اخبار را منتشر می کنند. 

به معامله گران مبتدی توصیه می شود که 30 دقیقه پیش از انتشار خبر معاملات خود را ببندند و 30 دقیقه پس از انتشار اخبار دوباره معاملات خود را ادامه دهند. 

نسبت سود دهی

به عمق حرکت و طول آن بستگی دارد. به طور متوسط، سود دهی شما در 1 تا 4 ساعت می تواند بین 30-50-80 پوینت باشد.

مدت باز ماندن معامله

اخبار و گزارشات اقتصادی معمولا تاثیر کوتاه مدت بر روی بازار دارند. در چند ساعت اول (یعنی 3 تا 5 کندل در نمودار 1 ساعته) نوسانات بازار افزایش پیدا می کند. گاهی اوقات، اخبار می توانند یک روند نزولی بلند مدت ایجاد کنند. مثال: یک پیشبینی منفی برای GDP جهانی در طول همه گیری کرونا، منجر به افت بلند مدت شاخص های سهام آمریکا شد. 

نقاط ورود و خروج

ابزار اصلی ما در این استراتژی، تقویم اقتصادی یا هر ابزار دیگری است که اطلاعات و اخبار قابل اطمینان منتشر می کند. اندیکاتور ها نقش ثانویه دارند، چراکه اخبار به راحتی می توانند جهت روند را تغییر دهند. 

مثال

بیایید به شاخص اشتغال غیر کشاورزی (NFP) نگاهی بی اندازیم. گزارش اشتغال ایالات متحده در اولین جمعه هر ماه میلادی منتشر می شود. اگر نتیجه گزارش با پیشبینی ها تفاوت زیادی داشته باشد، نرخ USDEUR بالا یا پایین می رود. 

  1. بیایید قبل از هر چیز تقویم اقتصادی را تحلیل کنیم:

    لایت فایننس: مثال

    طبق گزارش منتشر شده در 8 جولای، تعداد مشاغل به اندازه 372 هزار افزایش یافته است، که پس از آن این رقم به 398 هزار نیز رسید. تحلیلگران کاهش نرخ از 398K تا 250K را پیش بینی کرده بودند. اما نتیجه اصلی گزارش 528K بوده است. این یعنی پیش بینی بدبینانه تحلیلگران محقق نشد و اقتصاد ایالات متحده رشد کرد.

  2. 5 دقیقه قبل از انتشار خبر در پنجم آگوست (یعنی ساعت 15.25 به وقت مسکو)، ما دو سفارش پندینگ خرید و فروش در تایم فریم 5 دقیقه با فاصله 5-7 پوینتی در قیمت 4 رقمی (یعنی 4 رقم اعشار) ثبت کردیم. در صورتی که در میان نرخ پیش بینی شده و نرخ واقعی تفاوت وجود داشته باشد، یکی از سفارشات در حال انتظار ما باز می شود. 

    لایت فایننس: مثال

گزارشات مثبت، سریعا باعث قوی شدن دلار می شوند، که به معنای سقوط قیمتی EURUSD است – سفارش پندینگ ما فعال شده است. با تشکیل اولین کندل یا الگوی برگشتی معامله را می بندیم (در مثال ما یک الگوی پین بار تشکیل شده است). سود – حدود 70 پوینت در 40 دقیقه. 

مزایا و معایب

مزیت – نیازی به استفاده از تحلیل تکنیکال که ممکن است برای افراد تازه کار کمی پیچیده باشد، ندارید. عیب این سیستم در این است که شما باید به طور مداوم از اخبار آگاه بوده و بدانید که کدام اخبار می توانند بیشترین تاثیر را بر بازار داشته باشند.

معاملات اسکلپ (Scalping)

اسکلپینگ استراتژی است که فرد با پیروی از آن می تواند تعداد زیادی معامله در زمان پایین انجام داده و به اندازه چند پوینت در هر معامله کسب سود کند. دارایی هایی که از نوسان و نقدینگی بالایی برخوردارند بهترین گزینه برای اسکلپینگ هستند. در این استراتژی هدف اصلی معامله گر بهره برداری حداکثری از حرکات کوتاه مدت بازار است، به طوری که معاملات خود را با مشاهده اولین سیگنال باز و بسته می کنند. بنابراین، بهترین نوع حساب برای اسکلپینگ، حساب ECN است، چراکه اسپرد این حساب ها نزدیک صفر بوده و به دلیل وجود نقدینگی بالا، اسلیپیج در آنها رخ نمی دهد. 

توضیحات استراتژی

محبوب ترین تایم فریم های اسکلپینگ M5-M15، و به ندرت M1 هستند. معمولا معاملات به مدت 15 الی 30 دقیقه باز می مانند و گاهی اوقات ممکن است چند ساعت نیز باز باشند. اگر یک روند واضح وجود داشته باشد، اسکلپینک می تواند به معاملات روزانه تبدیل شود. در طول روز، اسکلپر ها ده ها معامله باز می کنند، و به طور همزمان نمودار چندین دارایی را که همبستگی مستقیم یا معکوس واضحی دارند، بررسی می کنند.

میزان ریسک

بالا. اصلی ترین عاملی که باعث افزایش ریسک شما می شود، پیچیدگی تحلیل کوتاه مدت است. در اغلب اوقات روند با ثباتی در تایم فریم های پایین وجود ندارد. قیمت هر لحظه ممکن است تحت فشار مارکت میکر هایی که به دنبال جمع آوری حد ضرر معامله گران عادی هستند، برگشت انجام دهد. در تایم فریم های پایین معمولا از ربات های معاملات متعدد (HFT) استفاده می شود که با حجم سفارشات ثبت شده و حذف شده، آشفتگی در روند ایجاد می‌کنند.

نسبت سود دهی

به طور متوسط، سود دهی شما در هر معامله با در نظر گرفتن اسپرد، 3-5 پوینت است. درامد خالص یک اسکلپر با در نظر گرفتن ضرر ها و کارمزد ها می تواند بیشتر از 100 پوینت باشد. 

مدت باز ماندن معامله

اسکلپینگ نوعی معامله کوتاه مدت محسوب می شود. 

نقاط ورود و خروج

نوع اندیکاتور های مورد استفاده به استراتژی شما بستگی دارد. برای مثال، در صورتی که به دنبال یک پول بک از سطوح کلیدی هستید، می توانید از یک خط روند یا سطح حمایت و مقاومت استفاده کنید. گزینه دوم شما معامله در کانال است. در اینجا اصلی ترین اندیکاتور شما، اندیکاتور کانال می باشد. معامله زمانی باز می شود که قیمت در بیرون از کانال برگشت انجام داده و به سمت خط میانی (خط میانی کانال) حرکت می کند. پس از کسب چندین پوینت سود یا تشکیل سیگنال برگشتی، معامله خود را می بندیم. 

مثال

اسکلپینگ در زمان تشکیل نوسانات فاندامنتالی یا در نواحی سایدوی به خوبی عمل می کند. در یک حرکت روند دار، اسکلپینگ تبدیل به سوئینگ تریدینگ می شود. بنابراین، هدف اسکلپر پیدا کردن دوره هایی است که رنج حرکتی قیمت تا حد زیادی افزایش می یابد.

لایت فایننس: مثال

در تایم فریم 7 ساعته می توان 9 حرکت کوتاه مدت نسبتا قوی (خطوط قرمز) و سه حرکت بی ثمر (خطوط آبی) را مشاهده کرد. حرکات سود ده دارای الگو های پوشا و پین بار می باشند. فرض می کنیم که یک اسکلپر با احتساب اسپرد، توانسته 50 درصد از حرکات بالا را بگیرد. در این صورت سود او در هر معامله 7 الی 10 پوینت می باشد.  

مزایا و معایب

مزیت این استراتژی در این است که به شما امکان کسب سود از هر نماد، تایم فریم، و شرایطی (حتی بازار سایدوی) را می دهد. اسکلپینگ همیشه می تواند تبدیل به استراتژی های دیگر شود. عیب این استراتژی در فشار بیش از حد آن بر روی چشم و روان معامله گر است. در این استراتژی اسپرد نقش کلیدی ایفا می کند، چرا که شما مجبورید بخش قابل توجهی از سود خود را برای اسپرد هزینه کنید. بنابراین، معامله گر باید معاملات سود ده زیادی داشته باشد و به طور مداوم نمودار را نظارت کند. 

معاملات انتقالی (Carry trading)

معاملات انتقالی بر پایه درامد زایی از اختلاف نرخ بهره بانک های مرکزی بنا شده است. بروکر ها دارای سواپ می باشند – سواپ، کارمزدی است که در صورت بسته نشدن معامله در طول یک روز معاملاتی، اعمال می شود. اگر سواپ (نسبت به جهتی که معامله در آن باز شده) مثبت باشد، معامله گر به طور روزانه یک سود ثابت دریافت خواهد کرد. 

توضیحات استراتژی

طبق این استراتژی باید یک معامله بلند مدت (تایم فریم های H4 به بالا) در جفت ارز ها باز کنیم، به طوری که معامله ما هم جهت با حرکت قیمت بوده و سواپ مثبت نیز بر روی آن اعمال شود. این استراتژی اغلب به عنوان یک استراتژی تکمیلی برای سیستم های بلند مدت استفاده می شود. 

میزان ریسک

پایین. این استراتژی در دو صورت می تواند ریسک داشته باشد – قیمت در جهت مخالف پیش بینی شما حرکت کند یا بانک مرکزی نرخ تنزیل را تغییر دهد. در مورد اول، فقط کافیست حد ضرر خود را به نقطه سر به سر (نقطه ای که سود و زیان معامله شما با لحاظ کردن اسپرد صفر می شود) منتقل کنید. در چنین حالتی حتی اگر قیمت در خلاف جهت شما حرکت کند، معامله در نقطه سر به سر بسته می شود و شما نسبت به سواپ سود می کنید. 

نسبت سود دهی

به مقدار سواپ و مدت زمان باز ماندن معامله بستگی دارد. با حداقل حجم 0.01 لات و بدون اهرم، در قیمت چهار رقمی، سود دهی شما در یک سال، 35 الی 50 دلار خواهد بود. 

مدت باز ماندن معامله

معامله انتقالی یک استراتژی بلند مدت محسوب می شود. هرچه معامله شما بیشتر در بازار باز بماند، سود دهی شما نیز بیشتر می شود. سواپ به طور روزانه حساب می شود. 

نقاط ورود و خروج

اولین مرحله در این استراتژی، یافتن نمادی است که دارای سواپ مثبت می باشد. اندیکاتور های روند نما می توانند به شما کمک کنند. فقط از انها برای مشخص کردن جهت روند و قدرت آن استفاده می شود. پس از سر به سر کردن معامله، نیازی به بررسی اندیکاتور ندارید. 

مثال

  1. بیایید یک جفت ارز با سواپ مثبت پیدا کنیم. بهتر است که جستجوی خود را با جفت ارز های اگزوتیک شروع کنیم (اینگونه جفت ارز ها معمولا از روند های بلند مدت و اسلیپیج برخوردارند). جفت ارز های کراس نیز معمولا دارای سواپ مثبت می باشند. شما می توانید اطلاعات مربوط به سواپ را در بخش مشخصات (specification) جفت ارز پیدا کنید. 

    لایت فایننس: مثال

  2. حالا باید از طریق تحلیل بازار، یک روند بلند مدت پیدا کنیم. از آنجایی که در این جفت ارز سواپ مثبت بر روی معاملات فروش اعمال می شود، باید به دنبال روند های نزولی بگردیم و معامله فروش باز کنیم. 

    لایت فایننس: مثال

مزایا و معایب

این استراتژی فقط در صورت وجود حرکات قدرتمند روند دار کار می کند، در غیر اینصورت معامله شما قبل از به پایان رسیدن روز معاملاتی و اعمال سواپ، وارد ضرر شده یا حتی با حد ضرر بسته می شود. 

مزیت: تقریبا هیچ ریسکی در این استراتژی وجود ندارد و شما می توانید با حرکت قیمت در جهت شما (معامله شما نیز باید سر به سر شده باشد)، هم از سواپ و هم از حرکت قیمت کسب سود کنید.  

معایب: تعداد نماد هایی که هم سواپ مثبت داشته باشند و هم از روند های بلند مدتی برخوردار باشند بسیار کم است. دومین عیب این سیستم در این است که مقدار سواپ روزانه معمولا عدد بسیار ناچیزی است، پس به منظور اینکه سود خوبی از معاملات خود کسب کنید باید یک سرمایه چند هزار دلاری را با اهرم، درگیر معامله کنید. در غیر این صورت این استراتژی فقط برای شما وقت تلف کردن خواهد بود، درحالی که می توانید با همین سرمایه از روش های دیگر کسب درامد کنید. 

معاملات گرید (Grid Trading)

استراتژی گرید شامل باز کردن سفارشات در حال انتظار (پندینگ) در بالا و پایین قیمت می باشد، با این هدف که با انجام هر گونه حرکتی، یکی از سفارشات باز می شود. استراتژی معامله در روند: یک سفارش خرید در بالای قیمت قرار داده می شود، و یک سفارش فروش در پایین قیمت. استراتژی ضد روند: یک سفارش فروش در بالای قیمت و یک سفارش خرید در پایین آن قرار داده می شود. 

توضیحات استراتژی

شبکه ای از سفارشات در سطوح ثابت در بازار هایی با نوسانات بالا قرار داده می شوند. این استراتژی در بازار های سایدوی با محدوده حرکتی بزرگ استفاده می شود. 

میزان ریسک

بالا. معامله گر نه تنها باید فاصله سفارشات را به درستی تعیین کند بلکه باید توانایی تحلیل درست حرکات بعدی قیمت را نیز داشته باشد. در یک بازار پر نوسان، قیمت ممکن است یکی از سفارشات شما (در صورتی که فاصله سفارشات بیش از حد نزدیک باشد) را فعال کرده و سریعا به سمت سفارش مخالف برود. از طرف دیگر، اگر فاصله سفارشات بیش از حد دور باشند، قیمت ممکن است به سفارش شما نرسد. ربات های معاملاتی توانسته اند این مشکل را با تشکیل یک شبکه از سفارشات در حال انتظار (چند سفارش در هر دو جهت) حل کنند. برای جبران ضرر، از ضریب مارتینگل برای افزایش حجم استفاده می شود.

نسبت سود دهی

زمانی که یک شبکه از سفارشات را در تایم فریم کوتاه مدت قرار دهید، فقط چند پوینت سود خواهید کرد. بنابراین، این گزینه معاملاتی خودکار است. زمانی که بر اساس تحلیل فاندامنتال معامله انجام می دهید، سود دهی شما می تواند 30 الی 50 پوینت باشد. در صورت استفاده از استراتژی های روند، به طوری که شکست های جعلی آن فیلتر شده باشند، سود دهی شما می تواند 100 پوینت یا بیشتر باشد. 

مدت باز ماندن معامله

به حد سود ها و سرعت شما در تنظیم سفارشات بستگی دارد. در صورتی که بتوانید سفارشات را به طور خودکار در بازار قرار دهید، می شود از معاملات گرید در اسکلپینگ نیز استفاده کرد. بهترین تایم فریم ها در این استراتژی M30 تا H1 هستند. 

نقاط ورود و خروج

  • قیمت در یک روند سایدوی حرکت می کند و امکان تشکیل یک شکست جعلی نیز وجود دارد. سفارشات در حال انتظار (buy stop/sell stop) در بالا و پایین نقطه شکست احتمالی قرار داده می شوند. در صورتی که شکست رو به بالا جعلی نباشد، بای استاپ (معامله خرید) ما فعال می شود. 
  • قیمت در یک روند سایدوی حرکت می کند و قطعا سطحی را لمس خواهد کرد که از آن به سمت خط میانی کانال برگشت انجام خواهد داد. در سطوح احتمالی برگشت، باید سفارشات buy limit/stop limit خود را قرار دهید.

ابزار: الگو های برگشتی، سطوح پیوت، اندیکاتور نوسان نمای ATR و غیره. 

مثال

معامله گر باید جهت حرکتی قیمت پس از شکست را تعیین کرده و سفارشات در حال انتظار را تنظیم کنیم. 

لایت فایننس: مثال

نمودار نشان می دهد که قیمت برای مدتی در یک کانال سایدوی حرکت کرده است. سطح مقاومت به طور واضح قابل ترسیم است اما سطح حمایت زیاد مشخص نیست. در نیمی از برخورد ها، قیمت به سطح پایینی (قرمز) برخورد کرده و به سمت بالا حرکت کرده است. حتی گاهی اوقات در نزدیکی آن نیز حرکت کرده است. اما در 50 درصد دیگر از برخورد ها، شکست های جعلی رخ داده اند که در آنها قیمت سطح حمایتی دوم (خط آبی) را لمس کرده است. یک سفارش در حال انتظار سل استاپ در پایین خط آبی قرار داده می شود. اگر یک شکست جعلی دیگر در خط حمایتی قرمز رخ دهد، قیمت به سفارش ما نخواهد رسید و از خط آبی برگشت انجام خواهد داد. شکست خط آبی به معنای شروع یک روند نزولی قدرتمند است. 

مزایا و معایب

مزیت: مهم نیست که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد، سفارش شما در هر صورت باز خواهد شد. 

عیب: ممکن است قیمت پس از باز کردن سفارش شما، برگشت انجام دهد. 

استراتژی بانس (Bounce Strategy)

این یک نام عمومی برای استراتژی هایی است که شامل باز کردن معامله در زمان برگشت قیمت از خطوط یا منحنی های کلیدی است. این استراتژی از نظر قوانین باز کردن معامله، شباهت زیادی به استراتژی های کانال دارد. میتوان از این سیستم در هر نمادی استفاده کرد؛ بهتر است از تایم فریم های M15 به بالا استفاده کنید. 

توضیحات استراتژی

گزینه های استفاده از این سیستم: 

  • برگشت از روی خط روند. خط روند بر اساس سه نقطه اولیه ترسیم می شود. سپس با هر برگشت قیمت از روی خط روند، وارد معامله می شویم. 
  • برگشت از میانگین متحرک. در اینجا ما از میانگین متحرک به عنوان خط مرجع استفاده می کنیم تا زمانی که قیمت آن را بشکند. این مورد دقیقا مشابه استراتژی Bladerunner می باشد و مثالی از آن در بالا ارائه شد. 
  • برگشت از سطوح فیبوناچی. معاملات بر اساس برگشت قیمت از سطوح فیبوناچی، در تایم فریم های H1 – H4 باز می شوند. 
  • برگشت قیمت از سطوح کلیدی. 

در استراتژی بانس از کانال های مسطح (سایدوی) استفاده نمی شود.

میزان رسیک

متوسط. حرکات روند دار، شامل اصلاحات کوتاه مدتی نیز می باشند. آسان ترین روش استفاده از این استراتژی، ترسیم خطوط روند بر اساس نقاط بیشینه (سقف یا کف) این اصلاحات است. معامله بر اساس سطوح فیبوناچی یا میانگین های متحرک کمی پیچیده است، چرا که شکست ممکن است در هر لحظه اتفاق بی افتد. 

نسبت سود دهی

به تایم فریم شما، عرض کانال روند دار، و قدرت روند بستگی دارد. به طور متوسط، هر معامله می تواند به اندازه 5 الی 7 کندل (یا بیشتر) طول بکشد. 

مدت باز ماندن معامله

در تایم فریم 15 دقیقه، یک معامله به طور میانگین 2 الی 3 ساعت باز می ماند. در تایم فریم روزانه، این مدت می تواند حدود یک هفته یا بیشتر باشد. 

نقاط ورود و خروج

یکی از روش های استفاده از این استراتژی، معامله بر اساس برگشت های قیمت در کانال روند دار است. شما در دو حالت می توانید معامله خود را باز کنید: 1- بر روی اولین کندل بعد از برگشت 2- در وسط کندل برگشت (در صورتی که این کندل نسبت به کندل های قبل، از بدنه بزرگی برخوردار باشد). اگر قیمت کمی از مرز کانال عبور کند، زمانی معامله خود را باز می کنیم که قیمت به کانال باز گردد. با رسیدن قیمت به مرز دیگر کانال، معامله خود را می بندیم. لطفا توجه داشته باشید که در اینجا نمی توان از اندیکاتور های کانال استفاده کرد، چرا که کانال های ترسیم شده توسط این اندیکاتور ها، دنبال کننده قیمت هستند. یکی از ابزارهای رایج مورد استفاده در این استراتژی، الگوی مستطیل است. همچنین می توانید به طور دستی، خطوطی را بر اساس سه نقطه ترسیم کنید. 

مثال

هدف یافتن کانال روند داری است که قیمت با خطوط بالا و پایین آن حداقل سه برخورد را داشته باشد. تایم فریم های بلند مدت برای انجام این کار مناسب تر هستند. قیمت همیشه به مرز مخالف کانال نمیرسد پس شما باید به دنبال فرصت هایی باشید که معامله خود را قبل از رسیدن به این سطح ببندید.  

لایت فایننس: مثال

با استفاده از نقاطی که با فلش قرمز مشخص شده اند، سطوح حمایت و مقاومت را بر روی نمودار روزانه ترسیم می کنیم. در برگشت ها (فلش های آبی) معامله خود را باز می کنیم. خروج از معامله به صلاح دید معامله گر انجام می شود. چون نمودار ما روزانه است، شما می توانید با تشکیل 3 الی 5 کندل معامله خود را ببندید. برای مثال، در آخرین معامله، قیمت فقط توانسته تا میانه کانال برسد. 

مزایا و معایب

ایده استراتژی بانس نسبتا منطقی است؛ استراتژی های کانال و سوئینگ تریدینگ نیز بر این پایه طراحی شده اند. مهم ترین نکته این است که روند را به موقع تشخیص داده و سطوح را طوری ترسیم کنید که قیمت بیش از سه بار از روی آنها برگشت انجام دهد. این سخت ترین بخش کار است. برای افراد مبتدی، این استراتژی ممکن است کمی پیچیده به نظر برسد، چرا که هیچ دستور العمل واضحی ندارد. در این روش، ابزار تعیین نقاط برگشتی قیمت و نقطه خروج کاملا به خودتان بستگی دارد.

استراتژی Running out of steam 

این مورد یک استراتژی به خصوص است که بر پایه برگشت روند در زمانی که هیچ شکل واضحی از الگوی سر و شانه، دو دره یا دو قله وجود ندارد، طراحی شده است. 

توضیحات استراتژی

"گاو ها و خرس ها خسته شده اند" – معامله گران معمولا از این اصطلاح در زمان هایی استفاده می کنند که قیمت پس از یک روند صعودی یا نزولی، بر روی یک سقف یا کف، حرکت خاصی انجام نمی دهد. این شرایط زمانی به وجود می آید که خریداران دیگر قصد خرید در بالای این قیمت را ندارد یا فروشندگان قصد فروش در پایین آن را ندارند. قیمت چندین بار این سطح را تست می کند و پس از آن جهت خود را تغییر می دهد. 

شرایط تشکیل سیگنال:

  • شما فقط می توانید یک سطح افقی رسم کنید: یک خط مقاومتی که مانع از بالا رفتن گاو ها یا یک خط حمایتی که مانع از پایین رفتن خرس ها شود. شما در صورتی می توانید دومین سطح را رسم کنید که هیچ کانال جانبی تشکیل نشده باشد. 
  • قیمت باید در فواصل نسبتا بلند، سه بار این سطح را تست کرده باشد.
  • هیچ الگوی برگشتی واضحی وجود نداشته باشد. 

پس از سومین برگشت معامله خود را باز کنید. طبق شرایط و به صلاح دید خود معامله را ببندید. 

میزان ریسک

بالا. ممکن است قیمت چهار بار سطح مورد نظر را تست کند. امکان شکست، یا شکست جعلی نیز وجود دارد. در هر دو مورد معامله با حد ضرر بسته خواهد شد. 

نسبت سود دهی

به قدرت روند بستگی دارد. سود دهی شما می تواند بین 20 تا 30 پوینت باشد.

مدت باز ماندن معامله

این یک استراتژی بلند مدت است. به منظور حذف نویز بازار و تاثیر مارکت میکر ها، باید از تایم فریم های بالای H1 استفاده کنیم. تشکیل سیگنال ممکن است چندین روز طول بکشد. معاملات شما ممکن است بیش تر از یک روز باز بمانند. 

نقاط ورود و خروج

پس از سومین برخورد قیمت با سطح مورد نظر، بر روی کندل بعد از برگشت، معامله خود را باز می کنیم. 

مثال

لایت فایننس: مثال

در تئوری، میتوان سطح مقاومتی بالا را ترسیم کرد اما قیمت به طور مکرر در حال تست کردن آن است. سطوح حمایتی را نمی توان به طور دقیق رسم کرد، هر کدام از سطوح رسم شده می توانند یکی باشند. با این حال، قسمت اولیه روند نزولی شروع شده و قیمت یک اصلاح کوچک صعودی انجام داده است (مترجم: منظور، ناحیه است که آخرین برخورد قیمت با خط مقاومت انجام شده است). در اینجا نقطه ورود ما کمی مبهم است. دو کندل بلند نزولی پس از برگشت قیمت از روی خط مقاومت، می تواند نقطه مناسبی برای ما باشد، اما بهتر است منتظر یک اصلاح بمانیم و پس از پایان آن وارد معامله شویم. 

مزایا و معایب

به سختی می توان گفت که این استراتژی یک استراتژی مستقل است اما در برخی منابع به آن توجه ویژه ای شده است. این استراتژی نشان می دهد که تغییر روند می تواند پروسه ای بلند مدت باشد و قیمت می تواند بدون تشکیل یک سایدوی واضح یا الگوی خاصی، حرکات نا منظم داشته باشد. مزیت این استراتژی در این است که دیر یا زود بازار روند خود را تشکیل خواهد داد و سیگنال های آن قدرتمند می باشند. نقطه ضعف این استراتژی، در این است که اگر معامله از قبل باز شده باشد، برای تحمل بازگشت بعدی به یک سطح کلیدی، به سرمایه بزرگی نیاز دارید.

به منظور ارزیابی قدرت مومنتوم بازار، می توانید از اسیلاتور Currency Strength Indicator استفاده کنید. 

استراتژی شکست

استراتژی شکست (Breakout strategy) بر مبنای باز کردن معامله در زمان شکست سطوح کلیدی بنا شده است. این استراتژی ترکیبی از استراتژی روند و استراتژی کانال می باشد. روند اغلب با سطوحی مواجه می شود که در آن سفارشات فروشندگان و خریداران در تعادل هستند. قیمت برای مدتی در محدوده این سطح حرکت می کند و سپس یک برگشت یا شکست (یک روند یا اصلاح جدید تشکیل می شود) نسبت به این خط انجام می دهد. طبق این استراتژی باید پس از شکست، معامله خود را باز کنیم. 

توضیحات استراتژی

استراتژی شکست بر این پایه استوار است: زمانی که قیمت یک ناحیه تثبیت (سایدوی) را می شکند، یعنی روند هنوز خسته نشده است. اگر شما در زمان شروع روند فرصت باز کردن معامله را از دست داده اید و از ادامه آن نیز مطمعن نیستید، شکست چنین سطوحی می تواند یک فرصت مناسب برای ورود به روند باشد. 

میزان ریسک

متوسط. شکست ها ممکن است جعلی باشند. از طرف دیگر، اگر این شکست ها توسط عوامل فاندامنتال تایید شده باشند (یعنی قیمت پس از انتشار خبر در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد) ریسک شما پایین تر خواهد بود. 

نسبت سود دهی

در تایم فریم ساعتی، شما می توانید حدود 30 تا 50 پوینت کسب سود کنید، که البته اگر کمی خوش شانس باشید این عدد ممکن است به 70 الی 100 پوینت نیز برسد. 

مدت باز ماندن معامله

به قدرت روند بستگی دارد. به طور میانگین، معامله شما در طول 4 الی 6 کندل انجام می شود.

نقاط ورود و خروج

فرض کنید که روند دارای یک حرکت مشخص می باشد. سپس یک توقف موقت رخ داده و یک روند سایدوی تشکیل می شود. قیمت به طور دوره ای سعی می کند ناحیه سایدوی را بشکند اما توانایی این کار را نداشته و به کانال باز می گردد. شکست کانال سایدوی در جهت روند، و تشکیل یک الگوی تاییدی، سیگنالی برای باز کردن یک معامله در کندل بعد از شکست می باشد. معامله را باید بر اساس شرایط بازار ببندید. سیگنال های خروج: الگو های برگشتی، تریلینگ استاپ و غیره.

مثال

لایت فایننس: مثال

  • 1 – پس از آغاز حرکت نزولی، قیمت اولین نقطه برگشتی را تشکیل داده است. با اینکه حرکت نزولی کوتاه بوده است، اما به دلیل بزرگ بودن بدنه کندل ها نسبت به کندل های قبل، آن را یک حرکت روند دار در نظر می گیریم. 
  • 2 – نقطه پایانی اصلاح. 
  • 3 – قیمت دوباره در همان سطح قبلی برگشت انجام می دهد – حالا می توانید خط حمایت را ترسیم کنید.
  • 4 – در این نقطه اصلاح به پایان میرسد و میتوان خط مقاومت را بر اساس آن رسم کرد. 
  • 5 – تایید خط حمایت به عنوان یک سطح قوی. کندل های این ناحیه تقریبا هیچ سایه پایینی ندارند. این بدان معناست که خریداران عجله ای برای انجام معامله خرید نداشته و در پایان ساعت، قیمت در پایین ترین مقدار خود باقی می ماند. 
  • 6 – در این ناحیه، یک شکست جعلی (نسبت به خط مقاومت) تشکیل شده که پس از آن قیمت با چندین کندل نزولی توانسته خط حمایتی را بشکند.
  • 7 – در این نقطه یک معامله فروش باز کنید. 

معامله خود را با تشکیل دو کندل صعودی پی در پی یا با کمک تریلینگ استاپ ببندید.

 مزایا و معایب

مزیت این استراتژی، در این است که سیگنال های آن حرکت آینده قیمت را تایید می کنند. معایب: چنین روند های قدرتمندی نادر هستند و در تایم فریم های M15 تا M30 به دلیل ناپایدار بودن حرکات، سیگنال های جعلی زیادی دریافت می شوند. 

 استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش

این استراتژی معاملاتی بر این پایه استوار است که روند ها نمی توانند تا همیشه ادامه داشته باشند. دیر یا زود، قیمت آنقدری افزایش می یابد که خریداران دیگر حاضر به خرید نیستند یا آنقدر کاهش می یابد که فروشندگان دست از فروش می کشند و به قیمت اجازه رشد می دهند. 

زمانی که هیچ خریداری وجود نداشته باشد، فروشندگان ظاهر می شوند و حجم معاملاتی آنها باعث برگشت قیمت به سمت پایین می شود. در نقطه پیوت، قیمت در ناحیه اشباع خرید قرار می گیرد. اما معمولا قیمت بلا فاصله با رسیدن به این نواحی برگشت انجام نمی دهد و ممکن است حرکت برگشتی کمی به طول بی انجامد. خریداران دوباره شروع به خرید دارایی در حال کاهش می کنند و قیمت تا سطح اشباع خرید بالا می رود. ناحیه عرضه اینگونه ایجاد می شود. برعکس این حالت برای ناحیه اشباع فروش یا ناحیه تقاضا نیز صادق است. 

توضیحات استراتژی

اهداف معامله گر در این استراتژی، تشخیص درست نواحی عرضه و تقاضا، قرار دادن سفارشات پندینگ در آنها، و فیلتر کردن شکست های جعلی در مرز های آنها است. پس از انجام این موارد باید در این نواحی به دنبال برگشت قیمتی و تشکیل روند جدید باشیم. 

میزان ریسک

بیشتر از متوسط. برای مثال، طبق تئوری این استراتژی، پس از یک روند صعودی، یک برگشت نزولی به هر حال باید اتفاق بی افتد. اما ممکن است که برگشت ما دوباره با یک افزایش حجم در معاملات خریداران دنبال شود. اینگونه کشمکش ها ممکن است برای مدت طولانی ادامه داشته باشند. بنابراین تا زمانی که خریداران مطمعن نباشند که فروشندگان قصد انجام معاملات فروش انبوه را دارند، به خرید خود ادامه داده و روند صعودی ادامه پیدا می کند. چنین رالی هایی را در بازار رمز ارز ها به وفور می توان مشاهده کرد.

نسبت سود دهی

به تایم فریم شما بستگی دارد. در تایم فریم ساعتی، شما می توانید روند هایی را پیدا کنید که می توانند حداقل 30 الی 50 پوینت در روز برای شما سود دهی داشته باشند.

مدت باز ماندن معامله

به تایم فریم بستگی دارد. از این استراتژی معمولا در معاملات روزانه استفاده می شود اما این امکان نیز وجود دارد که معامله شما چندین روز باز بماند. با این حال، در تایم فریم های H4 به بالا، بهتر می توانید نواحی را مشاهده کنید. 

نقاط ورود و خروج

نواحی اشباع خرید و فروش را در نمودار مشخص کنید. به محض مشاهده الگو ها و سیگنال های برگشتی در این نواحی، معامله ای در جهت برگشت باز کنید. قوی ترین سیگنال ها، سیگنال هایی هستند که دور ترین خط ناحیه را تست می کنند. معامله خود را در پایان روند و در زمان رسیدن قیمت به ناحیه مخالف، ببندید. 

مثال

استراتژی بلند مدت فارکس برای تایم فریم H4.

لایت فایننس: مثال

در تایم فریم 4 ساعته یک روند صعودی مشاهده می شود که با حجم بالا تبدیل به یک سایدوی شده است.

  • ما می توانیم یک سطح حمایت (خط افقی قرمز) و یک سطح مقاومت (خط افقی آبی) از نقاط 1 ترسیم کنیم. این سطوح بسیار نزدیک به سطوح عرضه (ناحیه بالایی) و تقاضا (ناحیه پایینی) در استراتژی ما هستند. 
  • یک برگشت دیگر در نقطه 2 رخ می دهد. از دیدگاه تئوری سطوح، این مورد یک شکست جعلی می باشد – یعنی خط مقاومت ما را شکسته است اما نتوانسته روند را ادامه دهد. این نقطه باعث شده که یک سطح حمایتی دور برای ما شکل بگیرد. فاصله بین خطوط آبی، ناحیه عرضه می باشد.
  • در حرکت صعودی بعدی، خط مقاومتی دور شکسته شده است. برگشت قیمت به ناحیه، نشان دهنده تست شدن سطح مقاومت توسط خریداران و نا توانی آنها در تشکیل روند صعودی در دومین تلاش، می باشد. ما در نقطه 3 وارد معامله فروش می شویم. 
  • قیمت سطح حمایتی را شکسته و به سمت بالا برگشت انجام داده است. در نقطه 4 معامله فروش خود را می بندیم. سپس نسبت به نقطه برگشت، خط حمایتی دور خود را ترسیم می کنیم. فاصله بین خطوط قرمز، ناحیه تقاضا می باشد. 
  • در نقطه 5 قیمت دوباره وارد ناحیه تقاضا می شود، سطح حمایتی دور را دوباره تست می کند و به سمت بالا بر میگردد – در این ناحیه معامله خرید باز می کنیم. 
  • در نقطه 6، زمانی که قیمت سطح مقاومتی نزدیک را لمس می کند، معامله خود را می بندیم. 

این مثال نشان می‌دهد که چگونه در یک بازه زمانی بلند مدت، می‌توانید از سیگنال‌ های نواحی عرضه و تقاضا، مطابق با قانون تست مجدد سطوح، استفاده کنید. 

مزایا و معایب

این استراتژی هیچ چارچوب واضحی برای تفسیر سیگنال ها ارائه نداده است. معامله گران باید نسبت به دید شخصی خود، نواحی اشباع و شکست های جعلی را تشخیص دهند. از آنجایی که این استراتژی دارای منطق کاملا واضحی می باشد، هیچ ابهامی در آن وجود ندارد که باعث بالا رفتن ریسک معامله گر شود. در این سیستم، اسیلاتور ها در تعیین رنج نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، نمی توانند کمکی به شما بکنند. و خود منطقه ممکن است تبدیل به یک منطقه سایدوی شود که پس از آن روند ادامه خواهد یافت.

استراتژی پیوت روزانه فیبوناچی (Daily Fibonacci Pivot Trade)

این استراتژی بر پایه سطوح فیبوناچی و اندیکاتور نقاط پیوت (به عنوان ابزار تاییدی) ساخته شده است. همچنین می توان در اصلاحات قیمتی یا ادامه روند بین سطوح فیبو معامله کرد. اما زمانی سیگنال های ما تایید می شوند که هر دو اندیکاتور باهم سیگنال دهی کنند. 

توضیحات استراتژی

در بازار های روند دار، سطوح فیبوناچی بر اساس نقطه شروع اصلاح ترسیم می شوند. در این استراتژی، برگشت قیمت از سطوح فیبو در جهت روند، سیگنال اصلی ما می باشد. به منظور تایید سیگنال، سطح مورد نظر باید با S1/S2/S3 یا R1/R2/R3 منطبق باشد. 

میزان ریسک

بالا. این استراتژی باید با دقت بالایی بر روی یک نماد یا تایم فریم تنظیم شود. بدون آزمایش و تمرین بلند مدت، امکان دریافت سیگنال های غلط از این سیستم بسیار بالا است.

نسبت سود دهی

در تایم فریم 4 ساعته، فاصله بین سطوح حدود 40 پوینت می باشد. 

مدت باز ماندن معامله

این یک استراتژی بلند مدت است، معاملات شما می توانند چند روز یا چند هفته باز بمانند.

نقاط ورود و خروج

فرض کنید که قیمت یک حرکت اصلاحی انجام داده و یکی از سطوح فیبو را لمس می کند، سپس به صورت هم زمان یکی از سطوح پیوت نیز لمس می شود. قیمت پس از برخورد با این سطوح برگشت انجام میدهد. در وسط کندلی که با پیوت برخورد کرده، وارد معامله شوید. نزدیک ترین تارگت شما، سطح بعدی روند است. 

مثال

لایت فایننس: مثال

زمانی که تمام موارد گفته شده در بالا را کنار هم قرار دهیم نمودار به این شکل خواهد شد. حتی با این وجود که تمام سطوح پیوت به جز S1/R1 حذف شده اند، نمودار شلوغ است، اما همچنان میتوان یک نقطه ورود بر روی اصلاح را مشاهده کرد. توصیه: اجرای صحیح این استراتژی در تاریخچه قیمت کمی دشوار است. از یک حساب دمو استفاده کنید و در بخش تنظیمات اندیکاتور مقدار "Number of reverse values" را بر روی 2 قرار دهید. در این حالت، اندیکاتور در تایم فریم 4 ساعته 6 کندل و در تایم فریم 1 ساعته 24 کندل را برای محاسبات خود در نظر می گیرد. و مقادیر دو سطح را محاسبه می کند. 

مزایا و معایب

سطوح فیبوناچی میتوانند ابزار بسیار کارامدی باشند در صورتی که به آنها عادت کنید. اما زمانی که این سطوح را با سطوح پیوت ترکیب می کنیم، یک استراتژی آسان را تبدیل به یک سیستم پیچیده و حرفه ای در فارکس می کنیم. پیوت پوینت ها دارای فرمول های مختلفی می باشند: کاماریلا، فیبوناچی، وودی و غیره. اینکه از کدام فرمول در کدام نقطه استفاده کنید، چالش اصلی شما است. می توانید برای مدت طولانی با پارامترها در تاریخچه قیمت بازی کنید، اما این کار نتیجه گرفتن در حساب واقعی را تضمین نمی کند. 

استراتژی همپوشانی فیبوناچی (Overlapping Fibonacci Trade)

این استراتژی بر اساس دو شبکه فیبوناچی ساخته شده است که در یک روند ترسیم می شوند. اولین فیبوناچی نسبت به نقطه شروع روند و بیشینه ی (سقف یا کف) آن ترسیم می شود. زمانی که بیشینه جدید تشکیل شود، شبکه ما گسترش پیدا می کند (یعنی باید فیبوناچی را نسبت به کف یا سقف جدید ترسیم کنیم). دومین فیبوناچی بر اساس بیشینه اصلاح اول و بیشینه روند ترسیم می شود. نقطه آغازین این دو شبکه باهم متفاوت است، اما هر دوی آنها در یک نقطه به پایان می رسند. 

توضیحات استراتژی

زمانی که سطوح دو فیبوناچی بر روی هم قرار می گیرند، یک سطح افقی قدرتمند تشکیل می دهند. با برگشت قیمت از این سطوح، معامله ای در جهت روند باز کنید  تارگت خود را بر روی "سطح بعدی روند یا نقطه بیشینه" (سطح 0) قرار دهید. 

میزان ریسک

بالا. پیدا کردن شبکه ها و سطوحی که دقیقا روی هم قرار بگیرند بسیار دشوار است. 

نسبت سود دهی

به تایم فریم شما بستگی دارد. در تایم فریم H4، فاصله بین سطوح حدود 40 پوینت می باشد. در تایم فریم ساعتی، شما می توانید 15 الی 20 پوینت در حرکات کوتاه مدت بگیرید. 

مدت باز ماندن معامله

به تایم فریم شما بستگی دارد. اگر معامله در سطح بعدی فیبو بسته شود، استراتژی شما برای تایم فریم H1 حالت روزانه به خود خواهد گرفت. 

نقاط ورود و خروج

با برگشت قیمت از سطحی که دو فیبوناچی برای ما ترسیم کرده اند، در جهت روند، وارد معامله شوید. امکان شکست سطح و بازگشت به روند نیز وجود دارد. معامله باید در لحظه شکست سطح دوگانه در راستای روند باز شود. با رسیدن به سطح بعدی فیبو (که در جهت روند قرار دارد)، معامله خود را ببندید. 

مثال

لایت فایننس: مثال

دو شبکه بر روی یکدیگر قرار گرفته اند، که از نظر بصری کمی باهم اختلاف داشته و نمودار را شلوغ کرده اند: خطوط و نواحی زیادی در نمودار وجود دارد. و اگر اندیکاتور های دیگر را هم اضافه کنید، کاملا در نمودار سردرگم خواهید شد. با این حال، همچنان می توان یکسری از الگو ها را مشاهده کرد. برای مثال، قرار گرفتن دو سطح 0.5 و 0.618 بر روی هم باعث تشکیل یک سطح بسیار قدرتمند شده است. همچنین در بعضی نواحی، می توان مشاهده کرد که قیمت به سطوح ما واکنش نشان داده و در میان شبکه های فیبو حرکت کرده است. این حرکات کوچک هستند و شما نمیتوانید سود زیادی از آنها بدست آورید. اما می توان از آنها برای انجام معامله در تایم فریم های پایین تر استفادده کرد، چرا که امکان پیدا کردن نقاط ورود زود هنگام را برای شما فراهم می کنند. 

مزایا و معایب

یکی از بهترین روش ها برای افزایش بازدهی این استراتژی و تایید سیگنال های آن استفاده از یک اندیکاتور مشابه با تنظیمات متفاوت است. استراتژی هایی وجود دارند که بر پایه چندین استوکاستیک، میانگین متحرک و غیره، ساخته شده اند. اما در مورد استراتژی ما، این روش تنها زمانی به درستی کار خواهد کرد که شما توانایی تعیین نقاط شروع و پایان روند را داشته باشید. اگر شبکه فیبو نسبت به نقطه شروع روند و بیشینه های آن ترسیم شده باشد، هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت. اما برای ترسیم شبکه دوم، از کدام نقطه اصلاح باید استفاده کرد؟ اگر دو اصلاح وجود داشته باشد چه؟ دو شبکه فیبو ترسیم می کنید؟ تنها شما هستید که با کسب تجربه و ارتقاء مهارت های شهودی خود می توانید به این سوالات پاسخ دهید. توجه داشته باشید که تشکیل شبکه های فیبوناچی به صورت تصادفی باعث دریافت سیگنال های غلط می شود. 

جمع بندی استراتژی های معاملاتی 

در این بخش جدولی تهیه شده که تمام استراتژی های ذکر شده در بالا را جمع بندی می کند و از 1 تا 19 به آنها امتیاز میدهد. عدد 1 به معنای ساده ترین استراتژی است که به افراد مبتدی توصیه می شود، در حالی که عدد 19 به معنای یک سیستم پیچیده و حرفه ای است. این رتبه بندی ذهنی است. اگر نظر دیگری دارید، می خواهید تجربه و استراتژی خود را به اشتراک بگذارید، یا در مورد این سیستم ها سوالی دارید، لطفا آن را در بخش کامنت ها با ما در میان بگذارید. 


استراتژی: پوزیشن تریدینگ (Positional trading)

میزان ریسک: متوسط

نسبت سود دهی: سالانه، 15 الی 50 درصد 

مدت باز ماندن معامله: چند هفته

نقاط ورود: در زمان شروع یک روند بلند مدت

نقاط خروج: برگشت روند، سایدوی شدن روند. می توانید از تریلینگ استاپ نیز استفاده کنید.

مزایا: معامله در یک روند با ثبات در تایم فریم بلند مدت. نیازی به نظارت مداوم نمودار ندارد.  

معایب: سیگنال دهی کم. سود نسبتا پایین.

امتیاز: 9


استراتژی: شکست روند (Trend Breakdown strategy) 

میزان ریسک: کمتر از متوسط

نسبت سود دهی: 100 الی 150 پیپ در چند روز 

مدت باز ماندن معامله: 12-15 ساعت تا چند روز

نقاط ورود: کندلی که پس از شکست و برگشت روند تشکیل می شود. 

نقاط خروج: الگو های برگشتی، کاهش تحرک و پویایی روند.

مزایا: منطق واضح در سیگنال ها. معامله گر وقت کافی برای تحلیل دارد. امکان ورود با تاخیر وجود دارد.

معایب: برای اجتناب از اصلاحات عمیق، باید نمودار را به طور مداوم زیر نظر داشته باشید. 

امتیاز: 1


استراتژی: سوئینگ تریدینگ (Swing trading) 

میزان ریسک: متوسط

نسبت سود دهی: معامله در روند، در تایم فریم های ساعتی، می تواند 80 الی 100 پوینت برای شما سود دهی داشته باشد.

مدت باز ماندن معامله: چند ساعت تا چند روز.

نقاط ورود: برگشت های قیمت در جهت روند، پس از پایان اصلاحات قیمتی.

نقاط خروج: 50% حجم معامله در زمان رسیدن قیمت به سطحی که اصلاح از آن آغاز شده است بسته می شود. 50 درصد باقی مانده توسط تریلینگ استاپ مدیریت می شود. 

مزایا: منطق واضح در سیگنال ها. سود نسبتا بالا به دلیل نادیده گرفتن مناطق اصلاحی روند.

معایب: نظارت مداوم بر نمودار. این امکان وجود دارد که اصلاح، تبدیل به یک روند جدید شود. 

امتیاز: 6


استراتژی: معامله در روند (Trend trading) 

میزان ریسک: کمتر از متوسط

نسبت سود دهی: 40 تا 50 پوینت در معاملات روزانه.

مدت باز ماندن معامله: در این استراتژی می توانید معاملات روزانه را به معاملات میان مدت نیز تبدیل کنید.

نقاط ورود: پایان روند، برگشت روند، یا زمانی که خروج قیمت از ناحیه سایدوی توسط الگو ها و اندیکاتور های روند نما تایید شده باشد. 

نقاط خروج: پس از رسیدن به حد سود، قسمتی از معامله بسته می شود و بقیه آن توسط تریلینگ استاپ مدیریت میشود. با توجه به سطوح یا الگو های برگشتی از معامله خارج شوید. 

مزایا: معامله گر زمان کافی برای ارزیابی و تحلیل نمودار را دارد؛ وجود روند های با ثبات در تایم فریم های ساعتی یا بالاتر. 

معایب: سیگنال های کم.  

امتیاز: 4


استراتژی: رنج تریدینگ (Range trading) 

میزان ریسک: متوسط

نسبت سود دهی: 20 الی 30 پیپ در تایم فریم ساعتی

مدت باز ماندن معامله: معاملات شما به صورت روزانه انجام می شوند.

نقاط ورود: برگشت قیمت در بیرون کانال و حرکت به سمت میانه کانال، یا زمانی که قیمت بدون انجام شکست برگشت انجام می دهد. 

نقاط خروج: 50 درصد معامله در میانه کانال بسته می شود و 50 درصد باقی مانده توسط تریلینگ استاپ مدیریت شده یا در زمان رسیدن قیمت به مرز دیگر کانال بسته می شود. 

مزایا: دقت بالا در سیگنال ها و سادگی در تفسیر آنها. 

معایب: انتخاب تنظیمات مناسب برای اندیکاتور هایی که عرض کانال را تعیین می کنند دشوار است.

امتیاز: 12


استراتژی: معاملات روزانه (Day trading) 

میزان ریسک: بالا برای اسکلپینگ، کمتر از متوسط در استراتژی روند

نسبت سود دهی: 70 الی 100 پوینت برای استراتژی روند، در بازاری که از نوسان بالایی برخوردار است. 

مدت باز ماندن معامله: معاملات به صورت روزانه انجام می شوند و هر معامله به طور متوسط 8 الی 12 ساعت به طول می انجامد.

نقاط ورود: در زمان برگشت روند و یا زمانی که خروج از سایدوی توسط الگوهای برگشتی، اندیکاتور های روند نما، و اسیلاتور ها تایید شده باشد.

نقاط خروج: در زمان پایان روند: رسیدن به سطوح کلیدی، 30 دقیقه پیش از انتشار اخبار، تشکیل الگو های برگشتی. 

مزایا: پرداخت نکردن سواپ. امکان استفاده از استراتژی های مختلف.  

معایب: نظارت مداوم بر نمودار. 

امتیاز: 5


استراتژی: معاملات برگشتی (Retracement trading) 

میزان ریسک: متوسط

نسبت سود دهی: 15 الی 35 پوینت در ساعت.

مدت باز ماندن معامله: معاملات به صورت روزانه، میان مدت و بلند مدت انجام می شوند.

نقاط ورود: در پایان اصلاح، برگشت در جهت روند به همراه پول بک از سطوح فیبو.

نقاط خروج: ورژن کم ریسک استراتژی روزانه – 100 درصد حجم معامله در زمان رسیدن قیمت به نزدیک ترین خط فیبو در جهت روند، بسته می شود. ورژن پر ریسک – 50% معامله در سطح 0 بسته می شود و 50% باقی مانده توسط تریلینگ استاپ مدیریت می شود.

مزایا: این سیستم بر پایه روانشناسی جمعی طراحی شده است. 

معایب: برای تشخیص سطوح قدرتمند باید از دید شخصی خود استفاده کنید.  

امتیاز: 14


استراتژی: The Bladerunner trade

میزان ریسک: کمتر از متوسط

نسبت سود دهی: حدود 30 الی 50 پیپ.

مدت باز ماندن معامله: معاملات به صورت روزانه انجام می شوند.

نقاط ورود: نقاطی که سطوح کلیدی و میانگین متحرک (میانگین متحرک توسط قیمت تست می شود) به طور هم زمان سیگنال دهی می کنند.

نقاط خروج: در زمان تشکیل الگو های برگشتی یا استفاده از تریلینگ استاپ

مزایا: منطق واضح در سیگنال ها.

معایب: سیگنال دهی کم  

امتیاز: 2


استراتژی: The Pop ‘n’ Stop trade

میزان ریسک: متوسط

نسبت سود دهی: در حالت کم ریسک - بین 25 الی 30 پوینت، در حالت پر ریسک – 50 پوینت به بالا.

مدت باز ماندن معامله: چند ساعت تا چند روز. 

نقاط ورود: خروج قیمت از ناحیه سایدوی (شکست مرز کانال)، شروع یک روند.

نقاط خروج: الگو های برگشتی، کوچک شدن بدنه کندل ها، سایدوی شدن روند.

مزایا: منطق واضح در سیگنال ها.

معایب: امکان وجود شکست های جعلی.  

امتیاز: 7


استراتژی: معامله در خبر (News trading)

میزان ریسک: بالا

نسبت سود دهی: 30 تا 50 پوینت.

مدت باز ماندن معامله: چند ساعت. 

نقاط ورود: انتشار اخبار. می توانید از سفارشات پندینگ (درحال انتظار) استفاده کنید. 

نقاط خروج: در زمان ضعیف شدن روند.

مزایا: سود گیری سریع در نوسانات شدید بازار.

معایب: ریسک بالای فعال شدن حد ضرر به دلیل نوسانات بالای بازار، ریسک پیشبینی اشتباه جهت روند.

امتیاز: 13


استراتژی: اسکلپینگ (Scalping)

میزان ریسک: بالا

نسبت سود دهی: 50 الی 100 پوینت – به تعداد معاملات شما بستگی دارد.

مدت باز ماندن معامله: کوتاه مدت. 

نقاط ورود: از هر روشی برای پیدا کردن سیگنال های ورود به بازار می توان استفاده کرد.  

نقاط خروج: از هر روشی برای پیدا کردن سیگنال های خروج از بازار می توان استفاده کرد.  

مزایا: این استراتژی برای هر نماد یا شرایط بازار (حتی سایدوی) مناسب است. 

معایب: استرس و هیجانات بالا به دلیل باز کردن ده ها معامله در روز. 

امتیاز: 16


استراتژی: معاملات انتقالی (Carry trading)

میزان ریسک: کمتر از متوسط.

نسبت سود دهی: به اهرم شما، حجم معامله و میزان سواپ بستگی دارد.

مدت باز ماندن معامله: بلند مدت.  

نقاط ورود: بازار هایی که دارای سواپ مثبت و روند بلند مدتی هستند.   

نقاط خروج: توسط تریلینگ استاپ یا قبل از تغییر نرخ تنزیل.

مزایا: در صورتی که جهت قیمت را درست پیش بینی کرده باشید و حد ضرر خود را به ناحیه سر به سر منتقل کرده باشید، هیچ ریسکی در این استراتژی وجود نخواهد داشت. 

معایب: نماد های کمی هستند که از سواپ مثبت برخوردار اند. برای کار با این سیستم، به سرمایه و اهرم بالا احتیاج دارید. 

امتیاز: 3


استراتژی: معاملات گرید (Grid trading)

میزان ریسک: بالا.

نسبت سود دهی: 30 الی 50 پوینت.

مدت باز ماندن معامله: در اغلب اوقات معاملات به صورت روزانه انجام می شوند. 

نقاط ورود: با سفارشات پندینگ.

نقاط خروج: با تریلینگ استاپ.

مزایا: سفارشات شما بدون توجه به جهت حرکتی قیمت، فعال خواهد شد.

معایب: محاسبه اندازه (فاصله) سفارشات پندینگ کمی دشوار است.

امتیاز: 15


استراتژی: استراتژی بانس (Bounce strategy)

میزان ریسک: متوسط.

نسبت سود دهی: 5 الی 7 کندل.

مدت باز ماندن معامله: در تایم فریم M15، معاملات شما چند ساعت باز می مانند. 

نقاط ورود: در کندل دوم برگشت از کانال، وارد معامله می شویم. 

نقاط خروج: با رسیدن به مرز مخالف کانال.

مزایا: در یک حرکت ممکن است چندین سیگنال ارائه شود. 

معایب: نداشتن دستور العمل واضح برای شناسایی سیگنال ها. 

امتیاز: 8


استراتژی: Running out of steam

میزان ریسک: بالا.

نسبت سود دهی: از 20 تا 30 پوینت.

مدت باز ماندن معامله: روزانه، بلند مدت.

نقاط ورود: در زمان برگشت از سطح مقاومت به دنبال معامله فروش باشید، در زمان برگشت قیمت از سطح حمایت به دنبال معامله خرید باشید.  

نقاط خروج: به شرایط بازار بستگی دارد.

مزایا: در صورت تغییر جهت روند، شما می توانید یک حرکت قوی را بگیرید. 

معایب: عدم وجود دستور العمل واضح برای تفسیر سیگنال ها. 

امتیاز: 17


استراتژی: استراتژی شکست (Breakout strategy) 

میزان ریسک: متوسط.

نسبت سود دهی: 50 تا 70 پوینت.

مدت باز ماندن معامله: چند ساعت تا چند روز.

نقاط ورود: در زمان ادامه روند پس یک حرکت افقی (سایدوی) کوچک.   

نقاط خروج: الگو های برگشتی.

مزایا: احتمال بالای ادامه روند در صورت شکست 

معایب: ریسک شکست جعلی، سیگنال دهی کم. 

امتیاز: 10


استراتژی: اشباع خرید و فروش (Overbought and oversold) 

میزان ریسک: بیشتر از متوسط.

نسبت سود دهی: 30 تا 50 پوینت در ساعت.

مدت باز ماندن معامله: چند ساعت تا چند روز.

نقاط ورود: تشکیل الگو های برگشتی در نواحی عرضه و تقاضا.   

نقاط خروج: اتمام روند، رسیدن قیمت به ناحیه مخالف. 

مزایا: این استراتژی از منطق واضحی برخوردار است، اما تعیین نواحی و مرز های آنها، می تواند برای معامله گر چالش برانگیز باشد.

معایب: تفسیر واضحی برای سیگنال ها وجود ندارد 

امتیاز: 11


استراتژی: پیوت روزانه فیبوناچی (Daily Fibonacci Pivot Trade)

میزان ریسک: بالا.

نسبت سود دهی: حدود 40 پوینت در تایم فریم 4 ساعته. 

مدت باز ماندن معامله: بلند مدت.

نقاط ورود: حرکت اصلاحی باید در ناحیه ای به پایان برسد که قیمت از یک سطح فیبو و یک سطح پیوت (این دو سطح باید بر روی هم قرار بگیرند) برگشت انجام داده باشد. 

نقاط خروج: اولین سطح فیبو در جهت روند.

مزایا: سیگنال ها توسط دو ابزار تایید می شوند.

معایب: تفسیر سیگنال ها کمی پیچیده است. 

امتیاز: 18


استراتژی: همپوشانی فیبوناچی (Overlapping Fibonacci Trade)

میزان ریسک: بالا.

نسبت سود دهی: حدود 40 پوینت در تایم فریم 4 ساعته. 

مدت باز ماندن معامله: بلند مدت.

نقاط ورود: پایان اصلاح، همزمان با برخرود قیمت با دو شبکه فیبوناچی مختلف باشد، به طوری که سطوح این دو فیبوناچی بر روی هم قرار بگیرند (فقط سطوحی که برخورد با آنها صورت گرفته باید روی هم باشند).

نقاط خروج: اولین سطح فیبو در جهت روند یا سطح 0، که برای هر دو شبکه یکسان است.

مزایا: سیگنال ها توسط دو ابزار تایید می شوند.

معایب: سیگنال دهی کم. تعیین نقاطی که فیبوناچی دوم باید نسبت به آن ترسیم شود، مشکل است. 

امتیاز: 19


یک استراتژی ساده، یک استراتژی سود ده نیست. در عین حال، یک استراتژی پیچیده و حرفه ای نیز سود دهی شما را تضمین نمی کند. تعداد اندیکاتور هایی که استفاده می کنید نیز نمی تواند عامل تاثیر گذاری باشد: تایید دوباره سیگنال ها نیز به دلیل کاهش تعداد آنها، شانس موفقیت شما را به میزان زیادی افزایش نمی دهد. یک استراتژی موفق، استراتژی است که شما به خوبی آن را درک کنید، قابلیت برآورده کردن اهداف شما را داشته باشد، و در هنگام کار با آن بجای خستگی، احساس رضایت و راحتی داشته باشید. 

چطور چنین استراتژی را پیدا کنیم:

  • سیستم های معاملاتی مختلف را در حساب دمو تست کنید و به مرور زمان سیستم مورد نظر خود را پیدا کنید. در لایت فایننس شما می توانید بدون ثبت نام، از حساب دمو استفاده کنید. 
  • فقط به دنبال نسبت های سود دهی بالا نباشید، هدف شما باید کسب تجربه باشد. 
  • آزمون و خطا انجام دهید. با تغییر عناصر و پارامتر ها، استراتژی را شخصی سازی کنید. تایم فریم ها را تغییر دهید، سیستم را در نماد ها مختلف تست کنید، حد سود و ضرر خود را تغییر دهید. سعی کنید با اندیکاتور های مختلف کار کنید.

به خودتان ایمان داشته باشید، در صورتی به موفقیت خواهید رسید که از امتحان کردن چیز های جدید ترسی نداشته باشید. موفق باشید!

سوالات متداول استراتژی های فارکس

آسان ترین استراتژی فارکس، استراتژی است که شما با آن راحت باشید. تعداد اندیکاتور ها و ترکیب سیگنال ها اهمیتی ندارد. این استراتژی باید بتواند اهداف مالی شما را برآورده کند، از نظر روانی شما را خسته نکند، و سیگنال هایی که ارائه می دهد از ریسک پایین و بازدهی بالا برخوردار باشند.

تایم فریمی که با آن راحت هستید:

  • M5 تا M15. این تایم فریم ها کوتاه مدت بوده و برای معاملات پر تعداد مناسب هستند (مثل اسکلپینگ، سوئینگ تریدینگ کوتاه مدت). این تایم فریم ها به شما اجازه می دهند که از نوسانات روزانه در هر دو جهت کسب سود کنید. برای معامله گران فعال و ماجراجویی مناسب است که می توانند در برار تغییرات به سرعت واکنش نشان دهند و از ریسک کردن نمی ترسند.
  • H1 تا H4. انواع معاملات روزانه در این تایم فریم ها انجام می شوند. این تایم فریم ها به شما اجازه می دهند که از روند های قدرتمند کسب سود کنید. این تایم فریم ها برای افراد مبتدی مناسب هستند، چرا که زمان کافی برای تصمیم گیری و پیدا کردن سیگنال در اختیار آنها قرار می دهند.
  • D1 تا MN. از این تایم فریم های برای معاملات بلند مدت استفاده می شود. در این تایم فریم ها، روند ها با ثبات تر هستند، اما سیگنال های کمتری دریافت خواهید کرد. اغلب از این تایم فریم های برای انجام تحلیل، و از تایم فریم های پایین تر برای ورود به معامله استفاده می شود.
  • اگر می خواهید بدانید که کدام استراتژی برای شما جالب تر و قابل درک تر می باشد، در یک حساب دمو تمام تایم فریم ها را تست کنید. همچنین می توانید استراتژی های مختلف را ترکیب کنید. برای مثال، برای انجام معاملات فعال در تایم فریم های کوتاه مدت، از استراتژی های بلند مدت کمک بگیرید.

  1. در مورد انواع استراتژی ها مطالعه کنید، و چندین سیستم معاملاتی فارکس از انواع مختلف را انتخاب کنید.
  2. پارامتر های اصلی استراتژی انتخاب شده را بیاموزید: اندیکاتور ها و تنظیمات آنها (تاثیرات آنها)، قوانین تحلیل اولیه، قوانین ورود، تنظیم حد سود و حد ضرر، قوانین خروج.
  3. استراتژی ها را با کمک تستر، ازمایش کنید: تنظیمات بهینه را انتخاب کنید، زمان های ارائه موثر ترین سیگنال ها توسط سیستم را تعیین کنید. آمار را دخیره کنید (بک تست).
  4. بهترین استراتژی را با تنظیمات بهینه سازی شده، بر روی یک حساب دمو اجرا کنید. درصورتی که نتایج حساب دمو با نتایج بک تست شما مغاریت داشت، دلایل را پیدا کرده و آنها را اصلاح کنید.
  5. وقتی همه چیز به درستی کار کرد و هیچ مغایرتی بین نتایج وجود نداشت – استراتژی خود را بر روی یک حساب واقعی اجرا کنید.

همانطور که می دانید در اسکلپینگ معاملات ما به صورت کوتاه مدت، با سود نسبتا کم و تعداد بالا انجام می شوند. تقریبا هر استراتژی می تواند برای اسکلپینگ مناسب باشد (از معاملات روند گرفته تا معامله در سایدوی در تایم فریم های M5-M15). در این روش معمولا از اندیکاتور های استاندارد استفاده می شود: میانگین های متحرک، اندیکاتور های کانال. اسکلپینگ در استراتژی های مبتنی بر خبر نیز کار می کند، چرا که انشتار اخبار باعث افزایش نوسان قیمت و تشکیل حرکات نسبتا بزرگ می شود.

در فارکس هیچ سقفی برای فرصت ها و میزان درامد یک فرد وجود ندارد. همه چیز به خود شما، اشتیاق شما برای یادگیری، تجربه، صبر، و ثبات روانی بستگی دارد. چند توصیه کوچک:

  • یک برنامه یا نقشه راه برای خود ایجاد کنید. برای رسیدن به اهداف خود عجله نکنید. چندین هدف کوچک تر تعیین کنید. مثلا اگر هدف بزرگی دارید و میخواهید در ماه سرمایه خود را چند برابر کنید، اول خود را به ماهی 10 درصد سود عادت دهید. یا سعی کنید در هفته یک استراتژی جدید را بیاموزید.
  • مهارت های خود را به طور مداوم بهبود دهید. به دنبال ابزار جدید باشید، واکنش سریع به تغییرات بازار را بیاموزید و غیره.
  • زمانی که حرفه ای شدید، سرمایه گذار جذب کنید و از کارمزد های آنها کسب سود کنید.

به خودتان ایمان داشته باشید و همیشه برای بهبود نتایج خود تلاش کنید.

"تستر استراتژی" یک برنامه کاربردی یا نرم افزار مستقل که برای ارزیابی عملکرد استراتژی در گذشته قیمت طراحی شده است. مقالات مفید در مورد تست کردن استراتژی:

نتایج معاملات واقعی ممکن است با نتایج تست تفاوت داشته باشند، چرا که نرم افزار، میزان اسپرد، تاثیر عوامل فاندامنتال و فعالیت مارکت میکر ها را لحاظ نمی کند.

  1. با انواع استراتژی های مخلف (از نظر تایم فریم، ابزار مورد استفاده، تاکتیک ها) آشنا شوید.
  2. سعی کنید در یک حساب دمو با استراتژی های مخلف معامله انجام دهید. عملکرد استراتژی ها، میزان سود دهی آنها نسبت به زمان صرف شده و غیره را ارزیابی کنید.
  3. در انجمن های معاملاتی با دیگران صحبت کنید. این کار به شما کمک می کند تا جواب برخی سوالات خود را گرفته، دانش خود را ساختار دهی کنید و ترجیحات خود را درک کنید. همچنین می‌توانید ایده‌ های منحصربه ‌فرد جالبی پیدا کنید که معمولا در تئوری معاملات توضیح داده نمی‌شوند.

یک سیستم معاملاتی ایده آل، سیستمی است که با ریسک پایین سود مناسبی را عاید معامله گر کند، در هر شرایطی به طور مداوم کار کند و با تمایلات احساسی فرد مطابقت داشته باشد.

بهترین استراتژی‌های فارکس در سال 2025

محتوای این مقاله بیانگر نظر نویسنده است و لزوماً بیانگر موضع رسمی کارگزار لایت فایننس نیست. مطالب منتشر شده در این صفحه صرفاً برای اهداف اطلاعاتی ارائه شده است و نباید به عنوان ارائه مشاوره سرمایه گذاری برای اهداف دستورالعمل 2014/65/EU مورد نظر تلقی شوند.
بر اساس قانون کپی‌رایت، این ماده مالکیت معنوی محسوب می‌شود که شامل ممنوعیت کپی و توزیع آن بدون رضایت می‌باشد.

امتیاز دادن به این مقاله
{{value}} ( {{count}} {{title}} )
شرکت لایت فایننس به مناسبت بیستمین سال تاسیس خود جوایزی را به ارزش یک میلیون دلار قرعه کشی می کند!
از خدمات کارگزاری معتبر استفاده کنید، امتیاز کسب کنید و جوایز نقدی برنده شوید.با این چالش در این لینک بیشتر آشنا شوید.
شروع معامله گری
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
گفت‌وگوی زنده
بازخورد خود را قرار دهید
Live Chat